پدیده انتخابات ریاست جمهوری
خروجی نظر شورای نگهبان در ارتباط با نامزدهای ریاست جمهوری نشان داد که این انتخابات میتواند پدیده سیاسی را با خود به ارمغان آورد. اکنون با 6 کاندیدا مواجه هستیم و این 6 کاندیدا ترکیبی 4؛ 1؛ 1 دارند. یعنی 4 کاندیدا حافظان وضع موجودند به ویژه کاندیدایی که هنوز مهر وعدههای آن برای رفع مشکلات مملکت خشک نشده و ارزیابی مناسبی در مورد وعدههای آنها صورت نگرفته است.
یکی دیگر از کاندیداها یعنی آقای پورمحمدی از جناح راست سنتی است و حضور وی با نیت ستادی نبوده و شخصی است. یک کاندیدا هم آقای پزشکیان است که نقش تعیین کنندهای در انتخابات این دوره دارد. اتفاقی که در این عرصه میافتد به شرح زیر است؛ در سناریو اول اگر جریان اول، یعنی 4 کاندیدا به این نتیجه برسند که انتخابات درون گروهی است، انتخاباتی شبیه به مجلس تهران را خواهیم داشت که در آن هیچ کارنامهای نقد نخواهد شد. چرا که کارنامه آنها یکسان است و چون کارنامه آنها غیرقابل دفاع است عملا نقطه ضعف خود را رو نخواهند کرد. چنانکه دیدیم آنها در انتخابات مجلس چون برنامه نداشتند وارد یک فضای تخریبی شدند، نتیجهای که در آن انتخابات شکل گرفت پایینترین سطح رای در تمامی انتخابات بود. سناریو بعدی که میتواند شکل بگیرد آن است که بخشی از این 4 نفر یعنی شخص آقای قالیباف برای اینکه آرای خاکستری را جذب کند انتقاداتی را نسبت به تندروها در پیش بگیرد و خود را از این جمع جدا کند ریسکی که ممکن است شکل بگیرد و اکثر کاندیداها در این شرایط در میدان خواهند ماند و شرایط برای سناریو سوم شکل خواهد گرفت. در سناریو سوم آقای پزشکیان باید بتواند بانیان وضع موجود را نقد کند در این صورت رقابت جدیتر خواهد شد که این مورد بسته به آن دارد که پزشکیان چه سطحی از انتقاد را نمایندگی کند. آقای پزشکیان اگر به سمت اصلاحات و انتقادات ساختاری حرکت کند به طور طبیعی بخش بیشتری از آرا را به خود جذب خواهد کرد و نگارنده معتقد است. پزشکیان شانس رای آوری بیشتری حتی از رقبای خود خواهد داشت. منتها هنوز برنامه مشخصی از وی مشاهده نکردیم اما اگر او تنها سعی کند شعارهای کلی را مطرح کند نمیتواند نقشی جدی بازی کند. البته جریانهای اصلاحطلب و روشنفکر که از صندوقها دلسرد شدهاند اگر در پزشکیان مشاهده کننده که او میتواند اصلاحات جدیای را شکل دهد به سمت او حرکت خواهند کرد. برای مثال او باید بتواند یک نظام مدیریت پاسخگو را شکل دهد و در قالب این نظام شرایطی شکل گیرد که اکنون وجود ندارد؛ مانند پایان دادن به تنش و تحریک در سیاست خارجی. یعنی این خواست از وی وجود دارد و یکی از مشکلاتی اکنون احساس میشود، تنش است و طبیعتا وی نیازمند برنامه جدی در این زمینه است. موضوع بعدی پایان دادن به بودجهها و هزینههای خاص است. پولهایی که به عنوان مالیات از ملت گرفته میشود صرف برخی برنامهها میشود که نفعی برای ملت ندارد. البته موضوع بعدی تنش زدایی در سیاست خارجی است. چرا که دولت بعدی در آستانه تصویب مکانیزم ماشه تشکیل خواهد شد به نظر هر کاندیدایی که بتواند شر این مکانیزم ماشه را کم کند، همه از او حمایت خواهند کرد.
*حشمتا... فلاحتپیشه
استاد دانشگاه
ارسال نظر