راه عبور از چالش
ثبت نام این دوره چه تفاوتی با ادوار قبل داشته و افکار عمومی به سمت چه نامزدی گرایش پیدا خواهد کرد؟ پاسخ سوال اول در یک نکته ساده است که در ادوار گذشته هرکس می توانست بدون شرط لازم ثبت نام بکند و این دفعه یک شروط لازمی هم اعمال شد که سن بین 40 تا 75 سال باشد، مدرک کارشناسی ارشد هم داشته باشد ضمن اینکه سوابق اجرایی متناسب با ریاست جمهوری هم دارا باشد منظور اینکه چهار سال سابقه اجرایی یا جزومقامات کشور بوده باشد.
اما در ادوار گذشته این شروط را نداشتیم در نتیجه ثبت نام شده ها زیاد بود و معمولا هم با حاشیه هایی هم در فضای مجازی مواجه می شد اما این بار به یک معنای دیگر افراد معمولی از ثبت نام حذف شدند و اشخاصی آمدند که به نظر می رسد جزو مقامات باشند ولی وقتی به این اشخاص نگاه می کنیم با توجه به اظهارنظرشان طبیعی است که بخش قابل توجهی از آنها شرط کافی را ندارند و اصلا خودشان هم می دانند که ندارند در نتیجه در دفعات قبل آدم هایی که دارای شرایط بودند، خیلی کم می آمدند اما این دفعه عکس قضیه رخ داد و آدم هایی که ظاهر قضیه و به ظاهر شکلی شرایط دارند، زیاد آمدند. اما کسانی که به معنی واقعی، هم شرط لازم و هم شرط کافی که در قانون اساسی گفته شده که باید از رجال سیاسی مذهبی باشند، طبیعی است که بخش عمده ثبت نام شده ها ندارند.اما درخصوص پاسخ به سوال دوم، واقعیت مطلب این است که در ادوار گذشته هر یک از دولت ها دستاوردهایی داشتند. این انصاف نیست که دولت های گذشته را بدون دستاورد ذکر کنیم اما برخی از دولت ها دستاوردهایشان بیشتر بوده و برخی از دولت ها به دلایل مختلف، دستاورد کمتری داشتند که هر کدام جای تحلیل دارد. به عنوان مثال؛ از دولت های نهم و دهم که حدود 700 میلیارد دلار درآمد ارزی داشتند، انتظار این بود که رشد اقتصادی و رشد اشتغال بیشتر نسبت به سایر دولت ها داشته باشند ولی چنین اتفاقی نیفتاد. مثلا دولت های یازدهم و دوازدهم که شروعش با تحریم و پایانش هم با تحریم بود. یعنی از هشت سال دولت های یازدهم و دوازدهم بیش از نصف در شرایط تحریم بود و کرونا هم بدان اضافه شد و طبیعی است که دستاورد متفاوت از دیگر دولت ها داشتند. اما نکته کلیدی این است که با همه دولت ها به نوعی برخورد شده است که دستاوردهای آنها به حاشیه رفته. در نتیجه امروز هم که بحث ریاست جمهوری مطرح است، این سوال در میان است که مگر ریاست جمهوری می تواند مسائل و مشکلات کشور را حل بکند؟ و این آن حاشیه پررنگ فضای انتخابات کشور است. به عنوان مثال؛ الان چالش های انرژی داریم. از چند روز پیش ساعت کار از 6 صبح تا یک بعدازظهر تغییر کرد چون مصرف انرژی کشور حدود 75 هزار مگاوات است اما تولید 65 هزار مگاوات است یعنی 10 هزار مگاوات کمبود انرژی وجود دارد. قطعا در زمستان این بحث درخصوص گاز مطرح است و در برخی مواقع سال مشکل محدودیت آب مطرح است. صندوق های بازنشستگی به معنی واقعی دچار کسری بودجه هستند. تقریبا می توان گفت قدرت خرید اغلب کارکنان و بازنشستگان کشور جوابگوی هزینه روزانه نیست. اجاره مسکن خیلی بیش از حداقل حقوقی است که امسال تعیین شده لذا چالش ها، چالش های جدی است و چون دستاوردهای دولت های قبلی به حاشیه برده شده در ادامه این سوال مطرح است که آیا این کاندیداها می توانند این مسائل و مشکلات را حل کنند؟ پاسخ این است که اگر به معنی واقعی شایسته ترین فرد انتخاب بشود، حتما بخشی از مشکلات و چالش ها قابل حل است. نکته دوم این است که اگر شایسته ترین فرد انتخاب شود و راهبرد مناسب برای عبور از این چالش ها انتخاب بکند و همه ارکان قانون اساسی حمایت بکنند، طبیعی است که این چالش ها حل بشود. همچنان که کشورهای هم همسایه و هم کشورهای دوردست چنین چالش هایی داشتند. همین ترکیه در دهه های گذشته چالش های جدی داشت و از این چالش ها عبور کرد. قصد ندارم به سمت مثال سایر کشورها بروم ولی دنیا کم و بیش چالش هایی مثل اقتصاد ایران را داشته اند اما زمانی توانسته اند از این چالش ها بگذرند و عبور بکنند که بهترین ها در یک فضای رقابتی در راس قوه مجریه قرار بگیرد و همه هم حمایت بکنند. نکته کلیدی اینکه از چالش هایی که در اقتصاد ایران وجود دارد، اگر پنج سال پیش با تلاش معمولی می توانستیم عبور کنیم طبیعی است که امروز با تلاش مضاعف باید از آن عبور کرد و اگر انتخاب شایسته انجام نگیرد، طبیعتا پنج سال بعد کار بسیار سخت تر است. این گزاره همیشه می تواند مصداق داشته باشد که اگر ما مسئله را امروز نتوانیم حل بکنیم، این مسئله ممکن است بعد از مدتی تبدیل به مشکل یا معضل و بعد تبدیل به بحران بشود. همیشه حل یک مسئله، هزینه بسیار کمتری دارد تا حل یک بحران. همیشه ساختن یک سد هزینه کمتری دارد تا خرابی هایی که یک سیل ویرانگر برای یک شهر یا استان یا کشور ایجاد می کند.
*هادی حق شناس
اقتصاددان
ارسال نظر