«آرمان ملی» در گفتوگو با نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی ابهامات موجود در حوزه انرژی را بررسی کرد
رشد حوزه انرژی در گرو بازبینی در برنامه هفتم توسعه
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: تحقق اهداف و برنامههای هر دولتی، در مرحله نخست با تعریف نقشه راه در هر حوزهای انجام میشود و پیشبرد برنامه ریزیهای هر سازمان و نهادی با هماهنگی و همافزایی وزارتخانهها عملیاتی میشود. نفت و صنایع وابسته یکی از حوزههایی به شمار میآیند که با تعریف طرحهای پیشران در آن به ویژه در صنایع پتروشیمی سهم موثری در توسعه پایدار و رشد اقتصادی با وجود اِعمال تحریمها داشتهاند.کارشناسان معتقدند، اجرای مگاپروژه پارس جنوبی کمک بزرگی به رشد و توسعه اقتصادی و همچنین ارزآوری برای کشور کرده است، اما در این راستا اِعمال تحریمهای علیه کشور حرکت در مسیر رشد و توسعه اقتصادی در حوزه انرژی را کُند کرده و هنوز ظرفیتهای خالی بسیاری در بخشهای مختلف وجود دارد که نیاز به سرمایهگذاری و به کارگرفتن آن در سطح خرد و کلان است که در صورت بهره وری بهینه از آنها قابلیت تولید و صادرات و ارزآوری را افزایش میدهد.
برخی از کارشناسان معتقدند؛ عدم به کارگیری ظرفیتهای موجود باعث رکود آن در بخش تولید حتی در مرحله تولید نفت شده است، از این رو غلبه بر موانع تحریم در حوزه تولید و فرآوری از پارامترهای مهمی محسوب میشود که با انجام آموزشهای فنی، عالی و... به ویژه در منطقه میتواند باعث استمرار تولید و حرکت در مسیر رشد در منطقه پارس جنوبی و عسلویه را فراهم آورد و از سوی دیگر با به کارگیری نیروهای بومی باعث رشد منطقه و افزایش اشتغال و سطح رضایت در منطقه را نیز موجب شود. به منظور دلایل کند شدن ضرباهنگ رشد پروژهها در برخی از حوزهها در منطقه پارس جنوبی و بررسی راهکارها و اقدامات ضروری و یا صورت گرفته در این منطقه با علی بختیار، عضو کمیسیون انرژی مجلس یازدهم به گفتوگو پرداختهایم که ماحصل آن را میخوانید.
منطقه عسلویه به عنوان قلب انرژی ایران ظرفیتهای بسیاری در زمینه انرژی نفت، گاز، پتروشیمی داراست که به گفته کارشناسان هنوز شناخته شده نیست و با توجه به ظرفیتهای مشترک با کشورهای همسایه، هنوز آنچنان که باید و شاید مورد بهره برداری قرار نگرفته است، دلایل آن از نظر شما چیست و چه اقداماتی میتواند سرعت بهره وری در این منطقه را تسریع بخشد؟
پایتخت انرژی کشور یعنی عسلویه بیشترین پروژهها در این منطقه اجرا میشود و ظرفیت خوبی از منابع گازی در این منطقه وجود دارد که میتواند بسیاری از صنایع پایین دستی را پویا کند، ضمن اینکه شرایط بسیار خوبی برای ایجاد بندر در این منطقه وجود دارد، اما تا حد کافی و مطلوب نتوانستهایم از ظرفیتهای موجود در این منطقه سودجوییم و از این رو امیدواریم برنامه هفتم توسعه اقتصادی فرصتی برای برنامه ریزیهای مناسب در این منطقه برای پیشرفت حاصل شود. با نگاهی به گذشته و شروع فعالیت فازهای توسعه پارس جنوبی در دهههای 70 و 80، درمییابیم که بیش از نیمی از انرژی مورد نیاز کشور از منطقه عسلویه استخراج میشود و چنانچه این امر اتفاق نمیافتاد، دچار خسارات فراوانی میشدیم که خوشبختانه با بررسیهای به موقع کارشناسانه توانستیم در سالهای آتی و برنامه ریزی برای 6 فاز دیگر یعنی؛ فارهای 13، 14، 11، و 21 تا 24 توانستیم به سطحی از تولید در حوزه گاز برسیم که خلاءهای کمبود گاز جبران شد و در تولید گاز در حال حاضر در شرایط مطلوبی قرار داریم و در تولید گاز توانستهایم عقب افتادگیهای پیشین را جبران کنیم. اما الان با چالشی مواجه شدهایم و آن اینکه؛ میدان دچار اُفتِ فشار شده است و نیاز به تکنولوژی فشارافزایی داریم که باید در اندیشه فراهم کردن آن باشیم تا بتوانیم آن را فراهم کنیم و با جبران کمبود فشار برای بهره برداری از میادین موجود، این مشکل را رفع کنیم، اما به دلیل اِعمال تحریمها علیه ایران در این زمینه محدودیتهایی وجود دارد، از این رو شرکتهای ایرانی فعال در این زمینه در حال تلاش برای دست پیدا کردن به این تکنولوژی و سخت افزار مورد نیاز هستند تا با ایجاد سکوهای فشارافزایی که در مشابه آن در فاز 11 در حال عملیات است، در دیگر فازهای نیز این مشکل انجام شود. منطقه عسلویه طی سالیان اخیر تحولی بزرگ را در عرصه تولید محصولات پتروشیمی و همچنین گاز و... تجربه کرده تا کنون توانسته تا حد مطلوبی در مسیر توسعه و رونق گام بردارد و حتی در بخش صادرات محصولات پتروشیمی تنه به تنه حوزه نفت حرکت میکند و حتی گاهی در برخی از زمانها در این زمینه پیشی گرفته است و اما بدیهی است که همچنان ظرفیتهای خالی بسیاری در این حوزه وجود دارد، انتقال دانش و تکنولوژی در صنعت پتروشیمی از جمله شاخصهای مهمی است که مسئولان باید بیش از پیش به آن توجه کنند، این امر به ویژه در پروژههای مرزی که در ناحیه بندر مانند منطقه عسلویه وجود دارد با توجه به ویژگی رقابتی در آن نیاز به توجه و حمایت بیشتری وجود دارد.
آیا عقب افتادگی ایران در بهره برداری از میادین نفتی مشترک با برخی از کشورها مانند قطر، جبران شده یا اقداماتی به منظور جبران این تاخیر صورت گرفته است؟
توسعه لایههای نفتی پارس جنوبی نیز یکی دیگر از دغدغههای موجود در منطقه پارس جنوبی است، در حال حاضر قطر حدود 300 تا 400 هزار بشکه نفت از این منطقه برداشت میکند و ما در حدود 30 هزار بشکه نفت متوقف شدهایم، به این دلیل باید با بررسیهای کارشناسانه میزان برداشت خود را در این منطقه افزایش دهیم. منطقه عسلویه فرصت بسیار خوبی برای توسعه در کشور ایجاد کرده است و باعث رشد صنایع پایین دستی وصنعت پتروشیمی شده است، اما قطعاً میزان توسعه در این حوزههای به اندازه کافی و آن میزان مورد نظر نیست، به خصوص در صنایع پایین دستی به اهداف از پیش تعیین شده دست نیافتهایم. بنابراین باید در رایزنیها و پیش بینیهای صورت گرفته در برنامه توسعه هفتم اقداماتی جدی در این خصوص به عمل آید، لازم به ذکر است دولتهای هشتم و نهم پیش از این مصوبهای را اعلام کرد که به موجب آن به مسائلی چون؛ آموزش فنی، آموزش عالی، آموزشهای فنی حرفهای در این منطقه مورد توجه ویژه قرار گیرد تا در راستای ارتقای این موارد، باعث رشد مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... در منطقه پارس جنوبی و استانهایی که تحت تاثیر مگاپروژه پارس جنوبی هستند، از مزایایی آن به نحو احسنت برخوردار شوند. قطعاً این موارد رویکردهایی است که باید در برنامه هفتم توسعه اقتصادی نیز به طور جدی به آن پرداخته شود، اما به خوبی به این مسائل توجه نشده و مجلس باید به خلاءهای موجود در این بخش به آن بپردازد تا باعث رشد 4 استان همجوار در این منطقه نیز بشود، و این نباید با تغییر مدیران متوقف شود، قطعاً این رویکرد باعث استمرار بهینه پروژههای مختلف منطقه پارس جنوبی خواهد شد و چالشهایی که هم اکنون در منطقه با آن روبهرو هستیم را کاهش خواهیم داد.
در حال حاضر از تحریمهای نفتی اِعمال شده علیه ایران که از سوی ترامپ انجام شده بود، گذر کردهایم و جمهوری اسلامی نیز دارای شرایط متفاوت فروش نفت، میعانات گازی و سایر محصولات پتروشمی و... در این زمینه است. در حقیقت ایران مانند قبل از محل تحریمهای دچار آسیب جدی نمیشود و سخت گیریها در خصوص تحریمها به ویژه تحریمهای نفتی مانند قبل انجام نمیشود، بنابراین تاثیرچندانی در میزان فروش نفت ایران نخواهد داشت
به نظر میآید با توجه به تحریمهای اِعمال شده علیه ایران، سرعت حرکت در مسیر توسعه و پیشرفت پروژههای موجود در منطقه پارس جنوبی را کند کرده است. این امر با توجه به چالشهای پیش روی آتی ایران مانند برنده شدن ترامپ در انتخابات آینده آمریکا، چقدر میتواند سیر حرکت پیشرفت در منطقه عسلویه و در مجموع در بخش انرژی به ویژه نفت و گاز و پتروشیمی را کند کند؟
در حال حاضر از تحریمهای نفتی اِعمال شده علیه ایران که از سوی ترامپ انجام شده بود، گذر کردهایم و جمهوری اسلامی نیز دارای شرایط متفاوت فروش نفت، میعانات گازی و سایر محصولات پتروشمی و... در این زمینه است. در حقیقت ایران مانند قبل از محل تحریمهای دچار آسیب جدی نمیشود و سخت گیریها در خصوص تحریمها به ویژه تحریمهای نفتی مانند قبل انجام نمیشود، بنابراین تاثیرچندانی در میزان فروش نفت ایران نخواهد داشت چرا که طی مدت زمان تحریمهای اِعمال شده، ایران توانسته است راههای میانبری برای فروش پیدا کند و در نتیجه تاثیر تحریمها کاهش یافته است، البته نمیتوان منکر تاثیر تحریمها علیه ایران در این زمینه شد، ولی آن میزان تاثیری که در سالهای ابتدایی تحریم انجام میشد، کمتر شده است و شرایط مناسبی برای صادرات نفت حتی در بدترین شرایط داراست و دغدغههای کشور در این زمینه کاهش یافته است. علاوه بر این در زمینه تولید نیز در شرایط مناسبی به سر میبریم. دولت در حرکتی رو به جلو در حوزه انرژی به ویژه پتروشیمی حرکت میکند و طی دو سال گذشته تحولی بزرگ را در عرصه تولید محصولات پتروشیمی و همچنین گاز و... تجربه کرده است تا کنون توانسته است تا حد مطلوبی در مسیر توسعه و رونق گام بدارد و حتی در بخش صادرات محصولات پتروشیمی تنه به تنه حوزه نفت حرکت میکند و حتی گاهی در برخی از زمانها در این زمینه پیشی گرفته است و اما بدیهی است که همچنان ظرفیتهای خالی بسیاری در این حوزه وجود دارد، انتقال دانش و تکنولوژی در صنعت پتروشیمی از جمله شاخصهای مهمی است که مسئولان باید بیش از پیش به آن توجه کنند، این امر به ویژه در پروژههای مرزی که در ناحیه بندر مانند منطقه عسلویه وجود دارد با توجه به ویژگی رقابتی در آن نیاز به توجه و حمایت بیشتری وجود دارد. این امر را نباید فراموش کرد که این صنعت رقابتی در عرصه بینالمللی و داخلی نیاز به برنامه ریزی و حمایت بیشتر از تولیدکننگان داخلی داشته تا با استفاده از فعالان داخلی و تکیه بر توانمندیهای داخلی این صنعت را به چالش نکشانیم. ضمن اینکه کاهش خام و نیمه خام فروشی در شرکتهای پتروشیمی طی سالیان اخیر رویکرد مثبتی تلقی میشود، هر چند اقدامات مطلوبی در این حوزه صورت گرفته است، اما هنوز ظرفیتهای بسیاری در این زمینه تا کاهش این چالش به منظور ایجاد ارزش افزوده بیشتر داریم، از این رو باید حل مسائل محیطی سرمایههای موجود را به سمت فرآوری بیشتر با حمایت از بخش خصوصی پیش ببریم.
برخی از کارشناسان بر این باور هستند که ایران حتی در صورت کاهش فشار تحریمها، ظرفیت افزایش تولید و صادرات نفت بیشتری ندارد و در این خصوص با چالشهایی مواجه است، آیا چنین امری صحت دارد؟
ایران هنوز دارای میادین بزرگ تولید نفت مانند میدان نفتی مشترک فرزاد را در اختیار دارد و با امکانات خود در شرایط مناسبی برای تولید قرار دارد و پیش بینی میشود این میدان نفتی مشترک با عربستان باعث تحولی بزرگ مشابه با آنچه درمنطقه پارس جنوبی شد، ایجاد خواهد کرد، البته تحقق این امر نیازمند دیپلماسی قوی و برنامه ریزیهای مناسب در مدلهای مختلف و به روز است تا بتوانیم با سرمایهگذاری مناسب و به کارگیری یک اپراتور قوی و نه متعدد سطح فعالیت خود در این منطقه را نیز ارتقا بخشیم. ایران در حال حاضر تعاملات خوبی با کشورهای همسایه در خصوص میادین مشترک نفتی دارد و مذاکراتی انجام شده است و در این زمینه البته ظرفیتهای بسیاری وجود در بخش گاز و... وجود دارد که میتوان سقف تولید را نیز افزایش داد.
میدان نفتی آرش و اختلافات موجود در این زمینه با دو کشور کویت و عربستان از مواردی است که بارها با ادعاهایی از سوی این دو کشور به ویژه کویت همراه بوده است. در این زمینه چه اقداماتی صورت گرفته و رایزنی و سیاستگذاریهای جدید در این خصوص چیست؟
درباره میدان نفتی آرش میتوان گفت که پیش از این اقدامات بسیار خوبی در این زمینه صورت گرفته است و مسلماً با رویکرد فعال میتوانیم با کشورهایی که در این زمینه منافعی دارند دست یابیم، علاوه بر این در این باره میتوان هم از طریق مجامع بینالمللی و یا در رایزنی با کشورهای همسایه میتوانیم به نتایج مطلوبی برسیم که پیش از این هم در حوزه امیرکبیر در دریای خزر و یا پارس جنوبی، کشور در اواخر دهه 80 و... به آن رسیدیم، و به توسعههای خوبی در برخی از این مناطق دست یافتیم این امر در خصوص میدان نفتی آرش هم صدق میکند و باید به سمتی حرکت کنیم که در سایه دیپلماسی و مذاکرات به منافع خود در این حوزه برسیم.
ارسال نظر