| کد مطلب: ۱۱۱۸۳۷۴
لینک کوتاه کپی شد

علی بیگدلی در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

جبهه سخت علیه مذاکرات، سست شده است

آرمان ملی- احسان انصاری: زمزمه‌های جدیدی درباره احیای مذاکرات و برجام به گوش می‌رسد که بیشتر در حد گمانه‌زنی است. این گمانه‌زنی‌ها نیز پس از سفر گروسی به ایران به وجود آمده است. واقعیت این است که نه دولت استراتژی مشخصی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات دارد و نه بایدن در فضای انتخاباتی پیش روی خودش به برگ برنده‌ای به نام برجام نیاز دارد.

جبهه سخت علیه مذاکرات، سست شده است

هر چند روابط ایران و آمریکا به صورت دیپلماسی پنهان در ماه‌های اخیر شدت داشته و این موضوع به خصوص درباره حمله ایران به اسرائیل تبلور پیدا کرد اما همچنان موانع مهمی در مسیر احیای مذاکرات ودر نهایت برجام وجود دارد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موانع با دکتر علی بیگدلی، تحلیل گر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده  است .وی معتقد است:« آمریکا تمایل ندارد در منطقه خاورمیانه جنگی رخ بدهد. دلیل این موضوع نیز این است که اگر این اتفاق رخ بدهد، مشکلات و چالش‌های زیادی برای آمریکا و کشورهای اروپایی به وجود خواهد آمد. در نتیجه در شرایطی که ایران و آمریکا همچنان به ادامه مذاکرات تمایل دارند، نمی‌توان عنوان کرد که برجام به پایان راه خود رسیده است. از نظر روابط بین‌الملل نیز هیچ کشوری در چنین شرایطی عنوان نمی‌کند که مذاکرات را قطع کرده و یا به دنبال مذاکرات در آینده نیست. ایران و آمریکا نیز این موضوع را اعلام نکرده‌اند.به همین دلیل این احتمال وجود دارد که با توجه به اصرار و نیازی که به احیای برجام هست، در آینده مذاکرات از سر گرفته شود. در شرایط کنونی ایران با دو رویکرد به ادامه مذاکرات نگاه می‌کند. رویکرد نخست خوشبینی و امیدواری همراه با نوعی تلاش برای ادامه مذاکرات است و رویکرد دوم نیازی است که ایران به احیای برجام و لغو تحریم‌ها برای اقناع افکار عمومی دارد. » این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*مناقشه بر سر پرونده هسته‌ای ایران در شرایطی ادامه دارد که ایران و آمریکا بدون عقب‌نشینی از مواضع خود در پرونده هسته‌ای در برخی زمینه‌ها، رویکرد دیگری در پیش گرفته‌اند.چرا دو کشور در چنین شرایطی قرار گرفته‌اند؟

ایران در آغاز دولت سیزدهم انتظارات حداکثری خود را به طرف غربی ارائه کرد. از قبل نیز این قابل پیش‌بینی بود که اگر ایران با این رویکرد وارد مذاکرات شود با واکنش طرف مقابل مواجه خواهد شد و نتیجه‌ بخش نخواهد بود. در عمل نیز همین اتفاق رخ داد.  دولت به دلیل نداشتن یک استراتژی منسجم کاربردی در سیاست خارجی نتوانسته به شکلی عمل کند که احتمال موفقیت مذاکرات افزایش پیدا کند. به همین دلیل به نقطه کنونی رسیده‌ایم.تغییراتی که ایران در برخی مواضع خود داده گویای آن است که مسئولان کشورمان به این نتیجه رسیده‌اند که ادامه این وضعیت نمی‌تواند به سود کشور باشد و باید تغییر کند. به همین دلیل به دنبال آن هستند که تغییراتی در سطح انتظارات بدهند. در شرایط کنونی ایران با تهدیدات منطقه‌ای و بین‌المللی مواجه است که باید این تهدیدات را جدی گرفت. از سوی دیگر شرایط داخلی و وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم از اهمیت بیشتری برخوردار است. واقعیت این است که ادامه این وضعیت در بلندمدت مشکل است و مسئولان باید تصمیمات جدیدی برای تغییر شرایط موجود اتخاذ کنند.

*تصور می‌کنید مسئولان برنامه‌ای دارند؟

بدون تردید چاره‌ای جز رفع مشکلات بین‌المللی از طریق مذاکره وجود نخواهد داشت. دولت سیزدهم و تیم مذاکره‌کننده کنونی ایران ازجمله کسانی بودند که در دولت  قبلی با هرگونه مذاکره مخالف بودند با این‌ وجود امروز که خودشان مدیریت اجرایی کشور را به دست گرفته‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که چاره‌ای ‌جز مذاکره وجود ندارد. این مسائل نشان می‌دهد که جبهه سختی که درگذشته علیه مذاکرات وجود داشت و توسط نهادهای خاص نیز حمایت می‌شد به‌مرور زمان سست و رویکرد دیگری پیش‌گرفته شده است. این گروه به این نتیجه رسیده‌اند که هیچ کشوری نمی‌تواند وضعیت اقتصاد نامناسب ایران را   سامان دهد و به همین دلیل لازم است با مذاکره با کشورهای غربی شرایط تغییر کند. به‌هرحال باید این واقعیت را پذیرفت که تحریم کننده اصلی ایران آمریکاست و برخی معتقدند اگر در صدد رفع تحریم‌ها هستیم باید به سمتی حرکت شود که مذاکراتی با  غرب انجام شود. برجام سال2015 که به نتیجه رسید و در آن مقطع آقای ظریف و جان کری به‌صورت مستقیم باهم گفت‌وگو و مذاکره کردند که همین موضوع باعث کاهش مشکلات شد و درنهایت مذاکرات به نتیجه رسید. مشکل اصلی ما با آمریکاست بنابراین بهتر است با آمریکا وارد مذاکره شویم و مشکلات موجود را حل کنیم. این در حالی است که دولت سیزدهم فاقد یک برنامه راهبردی در سیاست خارجی است. باید بپذیریم که مشکلات اقتصادی کشور بدون برداشته شدن تحریم‌ها حل‌شدنی نیست. ما نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی هستیم و تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد نمی‌توان نسبت به برطرف شدن مشکلات خوشبین بود.

*اتفاقات اخیر منطقه‌ای و به خصوص تنش بین ایران و اسرائیل به چه میزان در تغییر رویکرد ایران و آمریکا تأثیرگذار بوده است؟

در شرایط کنونی ایران و آمریکا در حال انجام یک نوع دیپلماسی محرمانه هستند. در این زمینه نیز برخی کشورها نقش واسطه را بازی می‌کنند. توصیه من به مسئولان تصمیم گیراین است که ما حتی اگر بتوانیم یک روززودتر تحریم‌ها را برداریم به سود اقتصادی کشور خواهد بود. در انتخابات2024 آمریکا به‌احتمال‌زیاد بایدن دیگر رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب نخواهد شد و درنتیجه شانس جمهوری خواهان برای ریاست جمهوری بیشتر خواهد شد. در شرایط کنونی ایران و آمریکا راهی جز مذاکره برای مرتفع کردن مشکلات خود ندارند. به همین دلیل تصمیم هر دو طرف این است که مشکلات خود را از طریق مذاکره حل کنند. زمانی می‌توانیم در مذاکرات به نتیجه برسیم که طرفین با یک دیپلماسی انعطاف‌پذیر وارد مذاکرات شوند و انتظارات خود را کاهش  دهند. هدف رئیسی این است که با اتکا به منابع داخلی به اقتصاد کشور سامان بدهد. این تفکر امکان تحقق ندارد و اقتصاد فعلی ما به این سادگی احیا نمی‌شود. به خاطر تنش‌‌های منطقه ، سرمایه‌ای حتی از سوی ایرانیان خارج از کشور وارد ایران نشده است و در ماه‌های آینده دولت سیزدهم با مشکلاتی مواجه خواهد شد. در این میان یک نکته وجود دارد و آن این است که دولت رئیسی و تیم مذاکره‌کننده به دلیل اینکه درگیر کانون‌های قدرت جناح راست هستند ممکن است موقعیت را از دست بدهند و به همین دلیل تیم مذاکره‌کننده ما بیش از آنکه دلواپس مذاکرات باشد، پاسخگوی کانون‌های قدرت اصولگرایان در داخل کشور است که همین امر سبب شده که حصول توافق به تأخیر بیفتد.

کسانی بودند که در دولت  قبلی با هرگونه مذاکره مخالف بودند با این‌ وجود امروز که خودشان مدیریت اجرایی کشور را به دست گرفته‌اند به این نتیجه رسیده‌اند که چاره‌ای ‌جز مذاکره وجود ندارد. این مسائل نشان می‌دهد که جبهه سختی که درگذشته علیه مذاکرات وجود داشت و توسط نهادهایی نیز حمایت می‌شد به‌مرور زمان سست و رویکرد دیگری پیش‌گرفته شده است

*چرا دیپلماسی محرمانه بین ایران و آمریکا نسیت به گذشته بیشتر و جدی‌تر دنبال می‌شود؟

آمریکا تمایل ندارد در منطقه خاورمیانه جنگی رخ بدهد. دلیل این موضوع نیز این است که اگر این اتفاق رخ بدهد، مشکلات و چالش‌های زیادی برای آمریکا و کشورهای اروپایی به وجود خواهد آمد. در نتیجه در شرایطی که ایران و آمریکا همچنان به ادامه مذاکرات تمایل دارند، نمی‌توان عنوان کرد که برجام به پایان راه خود رسیده است. از نظر روابط بین‌الملل نیز هیچ کشوری در چنین شرایطی عنوان نمی‌کند که مذاکرات را قطع کرده و یا به دنبال مذاکرات در آینده نیست. ایران و آمریکا نیز این موضوع را اعلام نکرده‌اند.به همین دلیل این احتمال وجود دارد که با توجه به اصرار و نیازی که به احیای برجام هست، در آینده مذاکرات از سر گرفته شود. در شرایط کنونی ایران با دو رویکرد به ادامه مذاکرات نگاه می‌کند. رویکرد نخست خوشبینی و امیدواری همراه با نوعی تلاش برای ادامه مذاکرات است و رویکرد دوم نیازی است که ایران به احیای برجام و لغو تحریم‌ها برای اقناع افکار عمومی دارد. مسئولان کشور به خوبی به این نکته آگاهی دارند که آزاد شدن پول‌های بلوکه شده ایران می‌تواند تا حدود زیادی در آرام کردن فضای اقتصادی کشور تأثیرگذار باشد.

*آیا رویکرد دولت سیزدهم به سمتی است که باید به فکر جایگزینی برای برجام بود؟

اگر واقع بینانه به موضوع نگاه کنیم نه دولت و نه وزارت امورخارجه تصمیم گیر نهایی درباره احیای برجام هستند و تصمیمات در ساختار کلی نظام و مراکز اصلی تصمیم گیری صورت می‌گیرد. به همین دلیل رویکردی که دولت و رئیس‌جمهور و وزارت امور خارجه در این زمینه در پیش گرفته‌اند در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرد. نکته مهم در این زمینه این است که مراکز تصمیم گیری در ایران باید تشخیص بدهند که چالش‌های اجتماعی به دلیل تنگناهای اقتصادی است. برای عبور از این تنگناهای اقتصادی نیز باید فضاهای جدیدی در منطقه و در عرصه بین‌المللی به وجود بیاید. این در حالی است که اگر مذاکرات هسته‌ای به نتیجه برسد و برجام احیا شود باز هم تمام مشکلات اقتصادی و داخلی ایران حل نخواهد شد و کسانی که چنین باوری دارند اشتباه می‌کنند. واقعیت این است که تا زمانی که ایران نوع نگاهش به مسائل منطقه و جهان تغییر ندهد این وضعیت ادامه خواهد داشت.

برجام یک مسأله موقتی است که به پرونده هسته‌ای و تحریم‌های ایران ارتباط پیدا کرده است. اگر برجام به هر دلیلی به نتیجه نرسد، شرایط اقتصادی ایران روز به روز پیچیده‌تر خواهد شد. ما باید این واقعیت را بپذیریم که سیاست خارجی که در  سال‌های گذشته در پیش گرفته‌ایم به نتیجه مطلوب نرسیده است. این وضعیت هم در منطقه وجود دارد و هم در عرصه بین‌المللی. در چنین شرایطی عقلانیت سیاسی حکم می‌کند که نوع نگاهمان را به تحولات جهانی تغییر دهیم. من فکرمی کنم هیچ راه دیگری جز این وجود ندارد و این اتفاق هر چه زودتر باید رخ بدهد. اگر برخی نوع نگاهشان را نسبت به مسائل منطقه و جهان تغییر ندهند امکان ندارد که ما بتوانیم از مشکلات اقتصادی عبور کنیم. اگر اراده‌ای در این زمینه مشاهده نمی‌شود شاید به دلیل برخی بی‌تدبیری‌ها باشد.

 

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار