بهانهجوییهای بیمورد
در حال حاضر پنجشنبهها بهصورت نیمه وقت کار میکنیم، درصورتی که میتوانیم از این روز به طور کامل بهره ببریم و جمعه به عنوان روزی که سالیان سال است و قدمت زیادی هم دارد به عنوان روز تعطیل، منظور شود.
در شرایط الان ما چهار روز پنجشنبه، جمعه، شنبه و یکشنبه با دنیا به لحاظ تجارت و امور بینالملل قطع رابطه هستیم. درحالی که کشورهایی اسلامی جمعه و شنبه تعطیل هستند و ما هم مثل برخی از کشورها میتوانیم جمعه و شنبه را تعطیل کنیم، فاصله تعطیلی خودمان با دنیا را کمتر کنیم. اینکه بیاییم پنجشنبه را به طور مطلق تعطیل کنیم، جمعه هم که تعطیل است، یعنی از هفت روز هفته، چهار روز تعطیلیم. سوال این است که ما چگونه میخواهیم مراودات تجاری خودمان را با دنیا تنظیم کنیم، همین الان با چالش مواجهیم. اگر این اتفاق بیفتد که ما شنبه و جمعه تعطیل باشیم یک روز در حقیقت به روزهای کاریمان با دنیا نزدیکتر خواهیم شد فلذا ارتباطاتمان چه از بُعد تجارت و چه دیپلماسی سیاسی همه به نوعی نیازمند به این است که کمتر تعطیلی داشته باشد. از اینکه بخواهیم به یکسری مسائلی بپردازیم که فاصله زمانیمان بیشتر باشد، مطمئنا با چالشهای بیشتری مواجه خواهیم بود. هرچند برخی معتقدند که ما پنجشنبهها نصف روز کاری داریم ولی چنانچه به یک روز کامل کاری تبدیل شود، اشکالی نخواهد داشت به این صورت که از یکشنبه تا پنجشنبه روزهای کامل کاری را داریم و فاصله تعطیلیمان با دنیا کمتر میشود. در این صورت موضوعات مربوط به تجارت بینالمللی شرایط بهتری پیدا میکند. همانطور که بخشی از کشورهای اسلامی شنبه یکشنبه تعطیل است و بخش قابل توجهی هم جمعه و شنبهها تعطیل هستند. آیا آنها به موضوع به این مهمی نتوانستهاند بپردازند؟ آنها هم به این جمع بندی رسیدهاند که فاصله خودشان را با دنیا از نظر روز کاری کمتر کنند که کمتر چالش داشـته باشند و نکته مهمتر اینکه در دادوستدها برای تجاری که به امر واردات وصادرات مشغولند، نکته بسیار مهمی است. این خواسته قریب به اتفاق فضای اقتصادی و تجاری کشور است.
در این رابطه هرچه مجلس تصویب کند به شورای نگهبان ارجاع میدهد و این شورا آن را با قانون اساسی تطبیق میدهد و بحثی در این مورد نیست. ضمن اینکه اصلا میتوانند شنبه را هم تعطیل نکنند و روز کاری باشد و در طول هفته یک روز تعطیلی داشته باشیم و آن روز جمعه باشد. سوال این است که مگر در سالیان دور پنجشنبهها کار نداشتیم؟ موضوع این است که برخی افراد و منتقدین داستانشان همانند ملانصرالدین و پسرش و چهارپایی که داشتند، شده است و هر کاری که بخواهید بکنید یک ایراد میگیرند. اگر موضوع، موضوع قانون اساسی است شورای نگهبان نظر میدهد و اگر موضوع این است که چرا پنجشنبهها را کامل تعطیل نمیکنید، در گذشته هم پنجشنبهها تعطیل نبوده است منتها به مرور زمان نصف روز شده است. حالا این نصف روز میتواند کامل باشد و منبعد مثل سالیان دور به عنوان یک روز کامل کاری باشد و منعی در اینباره وجود ندارد. قانون اساسی در مورد تعطیلی جمعهها گفته که تعطیلی جمعه هم سر جای خودش است و بحثی هم در اینباره وجود ندارد. بحث در مورد شنبههاست که چرا میخواهد تعطیل شود که شورای نگهبان میتواند رد یا تایید کند. این موضوع را نباید به صهیونیسم و امثالهم نسبت داد و برای هر موضوعی نباید دنبال بهانه گشت. اینکه رژیم گذشته به دنبال تعطیلی شنبهها بوده است بهانهای بیش نیست و اگر این اقدام خشم مردم را در آن زمان در پی داشته شاید به این دلیل بوده که رژیم وقت دنبال این بوده که جمعهها تعطیل نباشد و احیانا شنبه و یکشنبهها تعطیل شوند.
*امیررضا واعظ آشتیانی
فعال سیاسی
ارسال نظر