| کد مطلب: ۱۱۱۶۷۷۳
لینک کوتاه کپی شد

حسن بهشتی‌پور در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

احیای برجام از مسیر آژانس می‌گذرد

آرمان ملی- احسان انصاری: قبل و بعد از سفر رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران گمانه‌زنی‌های مختلفی درباره دلایل و اهداف این سفر مطرح شده بود. این در حالی است که پس از مذاکرات صورت گرفته نیز طرفین تنها به اظهار خوشبینی نسبت به آینده اکتفا کرده و حتی عنوان نکردند که نسبت به چه چیزی باید خوشبین بود. «آرمان ملی» برای بررسی و تحلیل ابعاد سفر گروسی با حسن بهشتی‌پور تحلیلگر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده است.

احیای برجام از مسیر آژانس می‌گذرد

بهشتی پور معتقد است: « اگر ایران و آژانس بتوانند به راهکار مثبتی برای رفع مشکلات و ابهام‌های باقی‌مانده دست یابند، آن‌ زمان است که می‌توان چشم‌انداز امیدوارانه‌تری پیش روی مذاکرات برجامی و رفع تحریم‌ها ترسیم کرد. درباره روند رایزنی‌های ایران و آژانس برخی قائل به این دیدگاه هستند که مشکلات ایران با آژانس زمانی حل می‌شود که مشکلات تهران با واشنگتن رفع شود. آنان بر این گمان هستند که دو موضوع ادعایی باقی‌مانده از سوی آژانس بیش از هر چیز جنبه «بهانه‌جویی» دارد. این دیدگاه در حالی مطرح می‌شود که از نظر من چندان قابل پذیرش نیست. برخلاف برخی، معتقد نیستم اگر آمریکا اراده کند، همه مسائل و مشکلات موجود میان ایران و آژانس رفع خواهد شد.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید .

   سفر گروسی به ایران با چه اهدافی صورت گرفت و چه دستاوردهایی به همراه داشت؟

کمالوندی سخنگوی آژانس انرژی اتمی قبل از سفر گروسی توضیحاتی در مورد اینکه دستور کار آقای گروسی در تهران چیست نداد. اطلاعاتی که از سفر او به ایران منتشر می‌شود مقداری قطره چکانی است. بهانه اصلی سفر گروسی شرکت در اولین کنفرانس بین‌المللی هسته‌ای است که در اصفهان برگزار شد. به نظر می‌رسد گروسی در تهران به دنبال حل دو سوال باقیمانده‌ای بود که آژانس‌بین‌المللی انرژی هسته‌ای از ایران دارد. او احتمالا فرصت را مغتنم شمرد تا پاسخی برای سوالات آژانس داشته باشد. اجلاس شورای حکام در خرداد ماه برگزار می‌شود و اگر گروسی با پاسخ سوالاتش برنگردد، دوباره سوالات مطرح می‌شود. به نظر می‌رسد ایران باید با آژانس به یک راهکار مشترک برسد تا بهانه دست کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان که دنبال سوژه ‌سازی هستند و انواع فضاسازی علیه ایران دارند داده نشود و عملکردشان خنثی شود. ایران می‌گوید ما زیرنظر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فعالیت می‌کنیم و بازرسان آژانس به‌راحتی به ایران می‌آیند و برمی‌گردند. حتی در زمانی‌که رژیم اسرائیل ایران را تهدید می‌کرد گروسی گفت به‌رغم تهدیدها کارشناسان آژانس‌بین‌المللی انرژی هسته‌ای به ایران می‌آیند و کارشان را انجام می‌دهند. به هر حال ایران تحت نظر آژانس است. برخی در داخل هم نکاتی را مطرح می‌کنند که فضا علیه ایران را تشدید می‌کند. درحالی که سیاست ایران همچنان سیاستی است که با هرگونه تولید و نگهداری و تکثیر سلاح هسته‌ای در هر جا و از جمله ایران مخالفت می‌کند. دکترین هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است و دنبال رفتن به سمت تولید بمب نیست. اما بحث اینکه ذخایر اورانیوم ایران به حدی رسیده که می‌تواند اگر بخواهد بمب درست کند، مساله دیگری است. 

   چرا آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همچنان نسبت به اورانیوم غنی شده ایران حساسیت دارد؟

ایران در سیاست‌های کلان خود دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست. تمام ذخایر اورانیوم ایران، در گزارش‌های دوره‌ای آژانس اعلام و به شورای حکام اعلام شده و خبرگزاری‌هایی مانند رویترز و... هم آن را با جزئیات درج می‌کنند. در نهایت ایران چیز مخفی ندارد. میزان ذخایر اورانیوم، سانتریفیوژها و.... در گزارش‌های شورای حکام وجود دارد. بنابراین فضاهای رسانه‌ای گاهی برای دامن‌زدن به ایران هراسی شکل می‌گیرد. ایران از آقای گروسی دعوت کرد تا در کنفرانسی که در اصفهان برگزار می‌شود شرکت کند. منتها این مساله نشان می‌دهد ایران همچنان آژانس را در دستور کار دارد و ترجیح می‌دهد تماس‌هایش با آژانس انرژی اتمی حفظ شود.  همکاری ایران با آژانس در واقع کمک می‌کند تا ایران بهتر بتواند بهانه را از دست طرف مقابل غربی بگیرد. هر چقدر ایران همکاری بیشتری با آژانس داشته باشد، بیشتر می‌تواند طرف مقابل را خلع سلاح کرده و تبلیغاتش را خنثی کند. 

   قبل و بعد از سفر گروسی به ایران گمانه‌زنی‌های مختلفی درباره احتمال مذاکره طرفین برای احیای برجام وجود داشت. این گمانه‌زنی‌ها به چه میزان به واقعیت نزدیک است؟

واقعیت این است که گروسی پس از دیدار و گفت‌وگو با مقام‌های ایرانی، از جمله وزیر امورخارجه و رئیس سازمان انرژی‌اتمی، نسبت به رایزنی‌های انجام شده ابراز خوشبینی کرده، اما دقیقا تصریح نکرده درباره چه چیزی خوشبین است. اگرچه دوطرف پس از دیدارها و رایزنی‌های انجام شده نسبت به گسترش همکاری‌ها و رفع ابهام‌های باقی‌مانده ابراز خوشبینی کرده‌اند، اما تجربه نشان داده مواضع گروسی وقتی به وین بازمی‌گردد قابل اتکاتر است. بنابراین باید در انتظار مواضع تکمیلی‌تر طرف مقابل درباره رایزنی‌های انجام شده در تهران و اصفهان بود. در مجموع معتقدم اگر ایران و آژانس بتوانند به راهکار مثبتی برای رفع مشکلات و ابهام‌های باقی‌مانده دست یابند، آن‌ زمان است که می‌توان چشم‌انداز امیدوارانه‌تری پیش روی مذاکرات برجامی و رفع تحریم‌ها ترسیم کرد. درباره روند رایزنی‌های ایران و آژانس برخی قائل به این دیدگاه هستند که مشکلات ایران با آژانس زمانی حل می‌شود که مشکلات تهران با واشنگتن رفع شود. آنان بر این گمان هستند که دو موضوع ادعایی باقی‌مانده ازسوی آژانس بیش از هر چیز جنبه «بهانه‌جویی» دارد. این دیدگاه در حالی مطرح می‌شود که از نظر من چندان قابل پذیرش نیست. برخلاف برخی، معتقد نیستم اگر آمریکا اراده کند، همه مسائل و مشکلات موجود میان ایران و آژانس رفع خواهد شد. باید در نظر داشت آژانس تنها نهاد بین‌المللی معتبر است که صلاحیت نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای کشورهای عضو ان. پی. تی را دارد. بنابراین افزایش سطح همکاری‌ها با این نهاد، می‌تواند بسیاری از گره‌های موجود در زمینه رفع تحریم‌ها را بگشاید. برخی براین نظرند که ممکن است مذاکراتی میان ایران و آمریکا انجام شده که سفر گروسی نیز در آن چارچوب انجام شده‌است؛ رویکردی که می‌تواند در نهایت به از سرگیری مذاکرات رفع تحریم‌ها منجر شود. 

   این ادعا به چه میزان می‌تواند به واقعیت نزدیک باشد؟

اگرچه فعلا قرائن قابل استنادی به‌جز مواضع اخیر دوطرف وجود ندارد، اما نکته اینجاست که اگر همکاری‌های ایران و آژانس در مسیر درستی حرکت کند و گام‌های مناسبی برای رفع ابهام درباره دومکان ادعایی آژانس برداشته شود، مقدمه‌ای خواهد بود برای احیای مذاکرات رفع تحریم‌ها. بدون تردید پیشرفت در همکاری‌های دوطرف، بهانه‌جویی‌ها را از آژانس می‌گیرد، اگرچه آژانس در مقاطعی علیه ایران موضع‌گیری کرده و به سیاسی‌کاری پرداخته، اما باید توجه داشت که از نظر بین‌المللی حق نظارت دارد و درنهایت مشکلات موجود باید رفع شود. با همه این اوصاف من معتقدم راه رسیدن به توافق در مسیر رفع تحریم‌ها از آژانس می‌گذرد. باید در نظر داشته باشیم در شرایط کنونی برای پیشبرد مذاکرات در موضع قدرت هستیم. اکنون ایران از یک‌سو در مناسبات منطقه‌ای دست بالا را دارد و از سوی دیگر از نظر ذخایر اورانیوم غنی‌شده وضعیت مطلوبی داریم. بنابراین دست‌مان برای مذاکره پر است. در مذاکرات هسته‌ای معتقدم که وزارت امورخارجه عملکرد چندان خوبی نداشت و عملا یک بن بست کامل را شاهد بودیم. برخی البته این را به گردن تحولات غزه می‌اندازند، اما من معتقدم که رویکرد وزارت امور خارجه این بود که مذاکرات را محدود به لغو تحریم‌ها کند، در حالی که موضوع مذاکرات ایران و آمریکا یک موضوع فراگیر، چند وجهی دارای ابعاد مختلف است که یکی از این ابعاد مهم آن پایان دادن به تحریم هاست. اما همه مساله این نیست. 

   چرا وزارت امور خارجه در به نتیجه رساندن مذاکرات عملکرد چندان خوبی نداشت؟

وزارت امور خارجه ایران طی سال 1402 تلاش کرد مذاکرات را ادامه دهد، اما موفق نبود. معتقدم که در سال 1403 وزارت امور خارجه باید این مساله را به یک سرانجامی برساند اگرچه در زمینه سیاست‌های کلان این وزارتخانه مجری است و بیشتر مصوبات شورای عالی امنیت ملی را انجام می‌دهد، اما در عین حال می‌تواند از منظر کارشناسی طرح جدید برای انجام اقدام تازه را به شورای عالی امنیت ملی پیشنهاد دهد تا اگر تصویب شد، اجرا کند. باید گفت طی نزدیک به سه سال دولت آقای رئیسی ثابت شد تا موضوع تحریم‌ها حل نشود بعید است که ما بتوانیم تنها با استراتژی نگاه به داخل، مساله تحریم‌ها را حل کنیم. نگاه به داخل در زمینه خودباوری خوب است، اما به تنهایی مشکل اقتصادی کشور ما را حل نخواهد کرد و برای حضور در معادلات بین‌المللی نیاز داریم که تحریم‌ها را پایان دهیم برای پایان دادن به تحریم‌ها هم باید مذاکره را در دستور کار قرار دهیم. 

دولت آقای رئیسی تلاش‌هایی را در زمینه توسعه روابط با همسایگان صورت داده است اما آنچنان که باید و شاید موفق نبوده هرچند دولت اولویت خودش را توسعه روابط با همسایگان گذاشته که کار بسیار درستی است، اما امکانات لازم را برای تحقق این شعار ندارد. واقعیت این است که کشورهای همسایه ما هرکدام به دلایل مختلف تحت تاثیر تحولات مختلفی بودند که شرح آن‌ها بسیار طولانی است، اما به‌طور خلاصه، در دو کشور مهم همسایه یعنی افغانستان و عراق اساساً دست دولت بسته است و نقشی در سیاستگذاری ندارد و برخی مراکز دیگر هستند که تصمیم می‌گیرند و وزارت خارجه ما تصمیم‌گیرنده در موضوع این دو کشور نیست. البته دستگاه دیپلماسی ما در واقع مجری سیاست‌هاست، اما کارشناسان در تحلیل شرایط نقش تعیین‌کننده‌ای دارند. در هر صورت روابط با پاکستان با تنش بزرگی روبه‌رو شد که به خیر گذشت اما آنچنان که باید روابط تهران و اسلام‌آباد در دوره جدید بهبود پیدا نکرد. با کشورهایی همچون ترکمنستان، آذربایجان و ارمنستان شاهد تحولی نبودیم و پیشرفتی صورت نگرفته است؛ هرچند گام‌های خوبی برداشته شده است. روابط آذربایجان با ایران هم تحت تاثیر کشورهای ثالث قرار دارد به این معنا که اسرائیل، ترکیه و آمریکا نقش قابل‌توجهی در این حوزه دارند؛ بنابراین اینکه مشکلات با باکو را تنها به گردن دولت بیندازیم، کار درستی نیست. با ترکیه همچنان درگیر مسائل اقتصادی هستیم و هنوز نتوانسته‌ایم ابعاد جدیدی را ایجاد کنیم. در خصوص شورای همکاری خلیج‌فارس هم روابط با عربستان بهبود پیدا کرده است اما قدم چندان رو به جلو برداشته نشده است.

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار