باتلاق غرب آسیا برای آمریکا
این پرسش که آیا بایدن در باتلاق غزه گیر افتاده است در درون خود پاسخ نهفته دارد که آرزومندانه است و به دنیای سیاست تقلیلگرایانه مینگرد. بایدن تمام آمریکا نیست و آمریکا در بایدن و رئیسجمهور آمریکا خلاصه نمیشود. اینکه آمریکا در وضعیتی بسیار پرچالش قرار دارد امری درست است.
چالشهای فراوانی در برابر دولت فدرال آمریکا اکنون از نظر داخلی و بینالمللی وجود دارد اما آمریکا خصلت معناداری را در درون خود ذخیره کرده است که تلاش میکند با توجه به وضعیت موجود از این چالشها به عنوان فرصت استفاده کند تا بتواند گستره جهانی قدرت خود را از مرکز مغناطیس گستره جهان، گسترش بخشد. موضوع آمریکا نیست، موضوع حتی سرمایهداری جهانی نیست. آنچه ممکن است مرکز مغناطیسی قدرت است که لایه درونی حقیقت نظام بینالملل را تشکیل میدهد و لایه بیرونی آن را نظام سرمایهداری حاصل میکند. چه این لایه درونی و چه آن لایه بیرونی بیموطن است و آمریکا امروز موطن موقت این لایه در جهان است و بر آن است که این لایه را ترک نکند و آن را حفظ کند لذا قدرت قرن بیستمی آمریکا باید در قرن بیست و یکم ادامه پیدا کند. مقاومتهایی در بلوکهای قدرت وجود دارد. چین و روسیه به عنوان دو کشوری که در بلوک قدرت بار منفی روی این مرکز مغناطیس قدرت وارد میآورند هنوزتوان نابودی آن را ندارند و همین چالشهای موجود در آمریکا اگرچه دموکراسی آمریکایی را به همراه دولت فدرال آمریکا در چالشی عظیم قرار داده اما توانایی نابودی آن را ندارد. لذا باید منتظر بود و دید آیا آمریکا و نه بایدن و نه دولت دموکرات و دولت آینده جمهوریخواه بلکه آمریکایی که فرا حزبی مینگرد و جامعه فرا حزبی آمریکا که متشکل از ملیتهای گوناگون در دولت ترکیبی فدرال ایالات متحده آمریکاست، خواهد توانست از این چالشها به عنوان فرصت بهره ببرد؟ آمریکاییها در بالغ بر 230 سال حکمرانی در واشنگتن نشان دادند از این تهدیدها به هر بار به عنوان فرصت بهره بردهاند و چون از بین نرفتند این بار نیز بر اساس تجربه اندوخته شده آیا این امر رخ خواهد داد یا نه؟ به هر تقدیر باید منتظر ماند تا نتیجه را مشاهده کرد. تجربه زیسته شده آمریکا نشاندهنده برتری این کشور در این زمینه و بهرهبرداری از فرصتهای موجود در چالشها و تبدیل تهدیدات به فرصت بوده است. این احتمال وجود دارد که بعد از چندین بار پیروزی شکستی فاحش برای کشوری که همواره پیروزی را تجربه کرده است، رقم بخورد اما آیا این شکست موجب نخواهد شد که پیروزی مناسبتری در آینده پیش آید؟ این البته بستگی به عاملیتها و بافتارهای یک قدرت تعبیه شده در آمریکا دارد.
*مهدی مطهرنیا
آینده پژوه سیاسی- اجتماعی
ارسال نظر