حسین انصاری راد در گفت و گو با «آرمان ملی» مطرح کرد:
اقتصاد کشور باید از زیر سایه سیاست خارج شود
آرمان ملی- احسان انصاری: حجت الاسلام حسین انصاری راد، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در وصف مجلس آینده و مشکلات اقتصادی جامعه در گفت وگو با«آرمان ملی» می گوید: « اقتصاد یک علم است و دارای اصول و قواعد خاص خود است. به همین دلیل نیز تصمیم گیری های اقتصادی باید توسط اقتصاددانان و متخصصان صورت بگیرد. نباید شرایط به سمتی حرکت کند که تصمیمات سیاسی در اقتصاد تعیین کننده باشد و بلکه چالش های اقتصادی باید با پاسخ ها و راه حل های اقتصادی مواجه شود.در واقع اقتصاد کشور باید از زیر سایه سیاست خارج شود.در شرایط کنونی نخبگان و صاحب نظران اقتصادی زیادی در کشور حضور دارند که می توانند برای پیدا کردن راه حل ها به مسئولان کمک کنند.
این در حالی است که متأسفانه از این افراد استفاده نمی شود و یا اغلب دیدگاه هایی که کارشناسان مطرح می کنند نادیده گرفته می شود. در چنین شرایطی تصمیمات اقتصادی را کسانی می گیرند که بعضا از تخصص و دانش کافی برخوردار نیستند و به همین دلیل مشکلات اقتصادی مردم نه تنها حل نشده و بلکه در سال های اخیر بیشتر نیز شده است.این وضعیت در سیاست خارجی کشور نیز وجود دارد و سیاست خارجی در برخی زمینه ها نیز باید تغییر کند.در این زمینه نیز نخبگان می توانند تأثیرگذار باشند.واقعیت این است که در چنین شرایطی که کشور نیازمند تجدید نظر در برخی رویکردهای گذشته است مجلسی تشکیل شده که حداقلی ترین و تندروترین مجلسی است که در تاریخ جمهوری اسلامی تشکیل شده است.»در ادامه ماحصل گفت وگوی «آرمان ملی» با حسین انصاری راد را می خوانید.
*با توجه به نتایج انتخابات اسفندماه سال گذشته چه آرایش سیاسی برای مجلس آینده متصور هستید و فکر می کنید مجلس آینده در چه مسیری حرکت خواهد کرد؟
من در مجلس اول،پنجم و ششم به عنوان نماینده در مجلس حضور داشته ام و به خوبی با فضای تصمیم گیری با مجلس آَشنا هستم.به همین دلیل معتقدم آنچه در مجلس تصمیم گیری می شود تصمیمات نهایی نیست.این وضعیت در دولت ها نیز وجود دارد. در واقع در برخی موارد تصمیم گیرنده نهایی هسته مرکزی قدرت است .در مواردی از مسائل علی رغم اینکه دولت و مجلس تلاش می کنند که به اهداف خود نزدیک شوند اما در نهایت تصمیم گیری هایی که صورت می گیرد بیرون از مجلس و دولت است.البته برخی دولت ها مانند دولت آقای خاتمی از تأثیرگذاری بیشتری برخوردار بود و تلاش کرد تغییراتی در روند تصمیم گیری های کشور به وجود بیاورد. این وضعیت درباره مجلس ششم نیز وجود داشت و مجلس ششم نیز رویکردی در پیش گرفت که بتواند در برخی زمینه ها تغییر به وجود بیاورد.البته اتفاقی که در مجلس ششم رخ داد این بود که نمایندگان بیشتر درگیر مسائل امنیتی بودند و در این زمینه با چالش هایی مواجه بودند.در شرایط کنونی نیز مجلس با همین وضعیت مواجه است و اگر تصمیماتی می گیرد این تصمیمات در نهایت در جای دیگری نیازمند تأیید است.به همین دلیل نیز من معتقدم اگر قرار است تغییر در کشور صورت بگیرد باید برخی تصمیماتی که در هسته مرکزی قدرت وجود دارد، تغییر کند.
*هسته مرکزی قدرت چگونه و با چه روشی می تواند منشأ تغییرات مثبت تر در کشور باشد؟
در شرایط کنونی این هسته چهار خط قرمز برای خود ترسیم کرده است.مسأله اول مذاکره با آمریکاست. دوم موضوع حجاب است.سوم مسأله محبوسین و چهارم موضوع نظارت استصوابی است. در واقع اگر قرار است تغییر مثبتی در آینده صورت بگیرد باید تغییری در نگرش های موجود صورت بگیرد.هسته مرکزی قدرت باید تلاش کند در این چهار موضوع تجدید نظر کند. این تجدید نظر نیز می بایست در راستای منافع ملی و خواسته های مردم صورت بگیرد.بدون تردید در شرایط کنونی یکی از چالش های مهم کشور در عرصه بین المللی است. این در حالی است که مذاکره با آمریکا و کاهش تنش با این کشور تا حدودی می تواند این چالش ها را کاهش بدهد.موضوع مهم بعدی که برای کشور چالش ایجاد کرده موضوع حجاب است. این در حالی است که نباید سیاست های کشور را به آن گره زد و به شکلی رفتار کرد که هزینه های حکومت داری افزایش پیدا کند.اتفاقاتی که این روزها در خیابان های شهرهای مختلف کشور در زمینه حجاب رخ می دهد و با حاشیه هایی نیز همراه شده به ضرر و زیان کشور و اسلام است. اقدامات سلبی و تند باید کنار گذاشته شود.مسأله سوم محبوسینی است که در حوزه های مدنی فعال بوده اند باید در این زمینه نیز تجدید نظر صورت بگیرد. برخی از این افراد دلسوز کشور و مردم هستند و فعالیت مدنی و اجتماعی آنها می تواند در حل مشکلات کشور کمک کند.موضوع دیگر نظارت استصوابی است که در سال های اخیر به یک چالش سیاسی و اجتماعی برای کشور تبدیل شده است. بدون تردید اگر شرایط برای حضور نخبگان جامعه در انتخابات و حضور آنها در دولت و مجلس فراهم می شود زمینه برای حل مشکلات کشور بهتر فراهم می شد. این در حالی است که در عمل اتفاق دیگری رخ داده و بسیاری از نخبگان و دلسوزان کشور به دلایل مختلف خانه نشین شده اند.
اقتصاد یک علم است و دارای اصول و قواعد خاص خود است. به همین دلیل نیز تصمیم گیری های اقتصادی باید توسط اقتصاددانان و متخصصان صورت بگیرد. نباید شرایط به سمتی حرکت کند که تصمیمات سیاسی در اقتصاد تعیین کننده باشد و بلکه چالش های اقتصادی باید با پاسخ ها و راه حل های اقتصادی مواجه شود.در واقع اقتصاد کشور باید از زیر سایه سیاست خارج شود
*در شرایط کنونی مهم ترین چالش مردم مسائل اقتصادی است. با توجه به کلیدواژه هایی که شما برای تغییر مطرح کردید اقتصاد چه نقشی در این تغییرات خواهد داشت؟آیا برای تغییر در شرایط کشور تصمیمات اقتصادی کشور نباید تغییر کند؟
اقتصاد یک علم است و دارای اصول و قواعد خاص خود است. به همین دلیل نیز تصمیم گیری های اقتصادی باید توسط اقتصاددانان و متخصصان صورت بگیرد. نباید شرایط به سمتی حرکت کند که تصمیمات سیاسی در اقتصاد تعیین کننده باشد و بلکه چالش های اقتصادی باید با پاسخ ها و راه حل های اقتصادی مواجه شود.در واقع اقتصاد کشور باید از زیر سایه سیاست خارج شود.در شرایط کنونی نخبگان و صاحب نظران اقتصادی زیادی در کشور حضور دارند که می توانند برای پیدا کردن راه حل ها به مسئولان کمک کنند. این در حالی است که متأسفانه از این افراد استفاده نمی شود و یا اغلب دیدگاه هایی که کارشناسان مطرح می کنند نادیده گرفته می شود. در چنین شرایطی تصمیمات اقتصادی را کسانی می گیرند که بعضا از تخصص و دانش کافی برخوردار نیستند و به همین دلیل مشکلات اقتصادی مردم نه تنها حل نشده و بلکه در سال های اخیر بیشتر نیز شده است.این وضعیت در سیاست خارجی کشور نیز وجود دارد و سیاست خارجی در برخی زمینه ها نیز باید تغییر کند.در این زمینه نیز نخبگان می توانند تأثیرگذار باشند.واقعیت این است که در چنین شرایطی که کشور نیازمند تجدید نظر در برخی رویکردهای گذشته است مجلسی تشکیل شده که حداقلی ترین و تندروترین مجلسی است که در تاریخ جمهوری اسلامی تشکیل شده است.
• این افراد با ضرورت تغییر در کشور چه خواهند کرد؟آیا آنها مانع این تغییرات خواهند شد؟
اغلب کسانی که وارد مجلس شده اند در گذشته در زمینه سیاست خارجی،اقتصاد و حجاب عملکرد مثبتی نداشته اند و کارنامه آنها پیش روی مردم است.به عنوان مثال آقای نبویان و آقای رسایی که در گذشته نیز نماینده مجلس بوده اند برخلاف خواسته های مردم حرکت کرده اند. حال سوال این است که چنین افرادی که همواره بر خلاف خواست مردم حرکت کرده اند در شرایطی که کشور نیاز مند آرامش و انسجام است چرا وارد مجلس شده اند.آقای نبویان از جمله مخالفان سرسخت برجام بود. در چنین شرایطی چگونه چنین فردی می تواند در زمینه سیاست خارجی تصمیمی بگیرد که به سود کشور و مردم تمام شود؟این افراد نظریه پرداز نیستند و راه حل های اصولی برای مدیریت کشور ندارند. این وضعیت در سیاست خارجی نیز وجود دارد.
*یکی از مسائل مهم در مجلس آینده انتخاب رئیس مجلس است که در مناسبات آینده مجلس تأثیر مستقیم خواهد داشت؟آیا جبهه پایداری ریاست مجدد قالیباف را بر مجلس برمی تابد و یا تصمیم دیگری در این زمینه خواهد گرفت؟
انتخاب رئیس مجلس موضوعی نیست که در اختیار جبهه پایداری قرار داشته باشد. هر چند جبهه پایدار تلاش می کند چنین وانمود کند که انتخاب ریاست مجلس برعهده آنهاست و آنها تصمیم گیرنده اصلی هستند اما در واقع چنین نیست و انتخاب رئیس مجلس بیشتر از بیرون مجلس صورت می گیرد. شاید به صورت مستقیم در این زمینه دخالت نکنند اما در واقع ترجیح آن است که کسی رئیس مجلس باشد که متناسب با سیاست های حاکمیت تصمیم گیری کند.البته این احتمال نیز وجود دارد که بین اصولگرایان بر سر ریاست مجلس درگیری به وجود بیاید.من معتقدم ریاست مجلس آینده هر کسی باشد نمی تواند مشکلات را حل کند. مجلس نیز در چنین وضعیتی قرار خواهد داشت و با توجه به شرایطی که دارد نمی تواند به سمتی حرکت کند که مشکلات کشور را کاهش بدهد.با این وجود من معتقدم احتمالا اراده ها بر ریاست قالیباف بر مجلس است. هر چند که این انتخاب نیز نمی تواند برای کشور چاره ساز باشد.
ارسال نظر