تجدید نظر در سیاستها
مدیریت سنتی در دنیای توسعه یافته از دور خارج شده و بنابراین باید سیاستگذاریها بخردانه، منطقی، کارشناسی و عملی باشد. با سفر استانی مشکلی حل نمیشود.
یعنی اگر در یک سفر استانی صد مصوبه در عرض 2 روز تصویب شود، اما در نهایت به جایی نرسد که فایدهای ندارد. اگر پروژهای مهم نیست اصلا برای آن اعتبار قرار ندهند. فقط پروژههایی که رئیسجمهور میگوید را اعتبار خوب میدهند. در حالی که برای هر پروژهای اعتبار خوبی قرار دهند قطعا آن پروژه به بهرهبرداری میرسد، اما تکلیف بقیه پروژهها چه میشود؟ اتاق فکر دولت باید در خدمت حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور باشد. این دولت 33 ماه است که روی کار آمده ولی هنوز راهبرد اقتصادیاش مشخص نیست. هنوز معلوم نیست که برنامه دولت برای توسعه اقتصاد ایران چیست. دولت 33 ماه است که برنامه ندارد. برنامه هفتم را که خود انجام داده نیز هنوز 33 ماه طول کشیده و به پایان نرسیده است. برای اولین بار در 20 سال اخیر هنوز بخش هزینهای بودجه 1403 ابلاغ نشده است. لذا اساسا چنین روشها و رویکردهایی کلا مربوط به گذشته است. در دنیای مدرن باید تیم کارشناسی ریاست جمهوری از طریق سیاستگذاری به سمت برنامهریزی منطقهای و آمایش سرزمینی برود. سیاستگذاری باید بخردانه و عملی باشد ولی با کار یدی که مشکل استانها حل نمیشود. اگر اینگونه باشد که 31 استان داریم و هر روز رئیسجمهور 31 نفر را به استانها بفرستد تا مشکلشان حل شود. استراتژی دولت باید در زمینه توسعه بخش انرژی مشخص باشد که میخواهد چه کند. چه استراتژی در زمینه مناطق آزاد دارد؟ در زمینه تعامل با جهان چه برنامه و استراتژی دارد؟ آیا سیاست خارجی دولت در خدمت به توسعه اقتصادی است؟ اساسا اولویت دولت در کدام بخش و کجاست؛ آیا بحث آب و محیط زیست در اولویت دولت است؟ بنابراین دولت باید ابتدا اولویتهای خود را مشخص کند و به سمت برنامهریزی و سیاستگذاری عدم تمرکز برود و اختیارات را به استانها و استانداران بدهد. سازمان برنامه را قویتر کند، مدیران خود را ارزیابی کند و از آنها گزارش بگیرد و اقتصاد را رصد کند و ببیند مشکل کجاست. به عنوان مثال در حال حاضر استراتژی دولت در حوزه آموزش عالی مشخص نیست. چرا روز به روز بودجه دانشگاه پیام نور را افزایش میدهند؟ وقتی فارغالتحصیلان دانشگاههای درجه یک کشور مثل تهران، شهید بهشتی؛ علامه طباطبایی، علم وصنعت، پلی تکنیک یا دانشگاه شیراز، مشهد و تبریز بیکارند و در بازار کار مشکل دارند و نرخ بیکاری در تحصیل کردگان کشور بسیار بالاست چه لزومی دارد که دولت از محل بودجه عمومی پیام نور را گسترش دهد. از طرفی به رغم اینکه در بودجه حقوق کارکنان دولت حدود 20 درصد افزایش پیدا کرده ولی بودجه خیلی از این نهادها بالای 30 درصد افزایش پیدا کرده است. لذا دولت باید از بهترین اقتصاددانان برای پیشبرد اموراستفاده کند. اکنون مشاور ارشد اقتصادی دولت معلوم نیست چه کسی است. دولت باید از صاحب نظران مستقل، دانشمند و فهیم در اداره امور از نظر مشورتی استفاده کند. دولت باید در سیاستگذاریهای خود تجدید نظر کند و اگر این حرکت را انحام ندهد در بلندمدت نمیتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد.
*مهدی پازوکی
کارشناس مسائل اقتصادی
ارسال نظر