حسن بهشتی پور در گفت وگو با«آرمان ملی»:
اختلاف آمریکا و اسرائیل تاکتیکی است نه استراتژیک
آرمان ملی- احسان انصاری: آیا بحران بین ایران و اسرائیل فروکش کرده است؟ چه عوامل و اتفاقاتی می تواند دوباره بحران بین دو کشور را افزایش بدهد؟آیا عقب نشینی آمریکا در همراهی با اسرائیل در مواجهه با ایران فاصله این دو کشور بیشتر از گذشته خواهد شد؟تحولات خاورمیانه با توجه به اتفاقات اخیر به چه سمتی خواهد رفت؟
«آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با حسن بهشتی پور، تحلیل گر روابط بین الملل گفت وگو کرده است. بهشتی پور معتقد است:« باید توجه کنیم که اسرائیلیها در یک بحران به شدت گسترده در غزه درگیر هستند. علاوه بر این نتانیاهو در داخل اسرائیل به شدت مشکلات جدی دارد؛ از درگیر شدن در جنگ و موضوع غزه که فشار زیادی را بر او وارد کرده تا افتضاحی که از نظر امنیتی در 7 اکتبر به بار آمده است. در کنار این موضوع نتانیاهو مخالفان زیادی دارد و هفتهای نیست که درگیری و تظاهرات علیه او برقرار نباشد. با این مجموعه مسائل درگیری اسرائیل با ایران به شدت برای نتانیاهو زیانآور بود و او میداند با پاسخ جدیتر به ایران مجبور است، جواب دوباره بگیرد و این به معنی ادامه موضوع است». در ادامه ماحصل این گفت وگو را می خوانید.
*تنش بین ایران و اسرائیل کاهش پیدا کرده و طرفین به همین اندازه از درگیری نظامی کفایت کردند؟
بعد از اتفاق رخ داده در اصفهان از جانب اسرائیل به نظر میرسد مناقشه بین ایران و اسرائیل به معنای درگیری نظامی در حدی که شاهد بودیم یا فراتر از آن، پایان یافته است و هر دو طرف مایل هستند که مدیریت بحران کنند و اجازه ندهند که بحران از این سطح گستردهتر شود. ایران و اسرائیل هر کدام به دلایل مختلف این تصمیم را اتخاذ کردند. در سطح کلان اما مناقشه بین ایران و اسرائیل تا زمانی که رژیم اشغالگر برقرار است وجود دارد اما لازم به تاکید دوباره است که به نظر میرسد در این برهه زمانی در بعد نظامی هر دو طرف ترجیح داده اند که مدیریت بحران کرده و موضوع را ادامه ندهند. باید توجه کنیم که اسرائیلیها در یک بحران به شدت گسترده در غزه درگیر هستند. علاوه بر این نتانیاهو در داخل اسرائیل به شدت مشکلات جدی دارد؛ از درگیر شدن در جنگ و موضوع غزه که فشار زیادی را بر او وارد کرده تا افتضاحی که از نظر امنیتی در 7 اکتبر به بار آمده است. در کنار این موضوع نتانیاهو مخالفان زیادی دارد و هفتهای نیست که درگیری و تظاهرات علیه او برقرار نباشد. با این مجموعه مسائل درگیری اسرائیل با ایران به شدت برای نتانیاهو زیانآور بود و او میداند با پاسخ جدیتر به ایران مجبور است، جواب دوباره بگیرد و این به معنی ادامه موضوع است. در این شرایط انگیزه اسرائیل این بود که اولا عملیاتی علیه ایران کرده باشد ثانیا پاسخ او آن قدر بحرانزا نباشد که شرایط فعلی با ایران را گسترش دهد. نباید فراموش کنیم که از نظر نظامی اطلاعات دقیقی نداریم که هر کدام چقدر خسارت زده و چقدر خسارت دیده است اما مشخصا با هر ارزیابی که از میزان برتری هر کدام از دو عملیات نسبت به دیگری داشته باشیم، تمایل دو طرف به عدم ادامه درگیری مشهود است.
*عدم تمایل به درگیری طرفین تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
تردیدی نیست که طرف اسرائیلی ضربه قطعی خورد و متوجه شد که بحث این نیست که بشود یک تنه با همه نیروهای مقاومت بجنگد و مجبور است از حمایتهای آمریکا، انگلیس و فرانسه نیز برخوردار شود. اما مسالهای که میتوان به عنوان سویه دیگر تاثیر مناقشه اخیر بر جنگ غزه مورد توجه قرار داد این است که پیش از این از نظر افکار عمومی جنایتهایی که در غزه رخ میداد، باعث فشار زیادی از طرف مجامع بینالمللی مثل سازمان ملل و شورای امنیت بر اسرائیل میشد. این فشارها به اندازهای بود که حتی آمریکا که متحد اسرائیل بوده و هست بر نتانیاهو فشار میآورد تا امکان غذارسانی به غزه مهیا شود. بعد از حمله به کنسولگری ایران در دمشق مشخص بود که نتانیاهو میخواست، بحران را به سمت دیگری هدایت کند و متاسفانه در این زمینه موفق شد بنابراین چهره پلید اسرائیل که درحال رشد بود با عملیات اسراییلی و پاسخ ایران به آن برای اسرائیل تغییر کرد و فشار از سمت متحدانش و در داخل هم کمتر شد. یک تاثیر مثبت از نگاه گروههای مقاومت وجود داشت که نشان داد، اسرائیلیها با ادعای سه لایه گنبد دفاعی، ضربهپذیر هستند و ابهت آنها فروپاشید. اینکه میگویند 99 درصد موشکهای ایران را مهار کردیم اما اطلاعاتی که مکررا منتشر میشود، نشان داده که میزان مهار موشکها کمتر و خسارت وارد شده بیش از میزان اعلامی اسرائیل است.اثر مثبت و مهم این ماجرا این است که به واقع گروههای فلسطیی روحیهای گرفتند که تنها نیستند و اینگونه نیست که اسرائیل هیچ واکنشی از هیچ طرفی نداشته باشد بنابراین از نظر روحیه نیروهای فلسطینی تاثیر بسیار مثبتی اتفاق افتاده اما از بعد منفی، فشار از روی نتانیاهو برداشته شده است.
*اتفاق مهمی که در درگیری ایران و اسرائیل رخ داد عقب نشینی آمریکا از همراهی با اسرائیل بود.آیا این اتفاق باعث فاصله بیشتر این دو کشور از همدیگر در آینده نخواهد بود؟
آمریکا و اسرائیل در مسائل مختلفی با یکدیگر اختلاف دارند؛ از جمله همین تشکیل دو دولت اسرائیل و فلسطین اما این دو با یکدیگر متحد استراتژیکاند. این سخن به معنای این است که دو کشور در زمینه های مختلف اعم از سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی با یکدیگر اتحاد استراتژیک دارند، اما اختلافاتشان هم به جای خود باقی است.واقعیت این است که در موضوع ایران هم بر سر جنگ با هم اختلاف دارند. آمریکا نمیخواهد وارد ماجراجویی اسرائیل شود زیرا دولت این کشور در چند ماه آینده انتخابات را در پیش دارد و میداند اگر اسرائیل علیه ایران وارد عمل شود، ایران واکنش نشان میدهد و چنین شرایطی در ایام پیش از انتخابات برای دولت آمریکا مناسب نیست. در واقع اختلاف آمریکا و اسرائیل بر سر ایران تاکتیکی است نه استراتژیک. ایران پاسخ مناسب خود را در پی حمله اسرائیل به کنسولگریاش در دمشق ارائه داد و حالا وقت آن است که با آمریکا وارد فاز دیپلماسی شویم زیرا بهترین موقعیت برای مذاکره است و حالا دیگر کسی به دلیل چنین مذاکرهای متهم به سازشکاری نمیشود. مذاکره در شرایط کنونی که از نظر نظامی هم در موقعیت خوبی قرار داریم می تواند پیامدهای مثبتی برای ایران به همراه داشته باشد.در واقع آمریکا و اسرائیل درباره حمله به ایران اختلافنظرهای جدی دارند و ایران میتواند با بهرهگیری از ابزارهای دیپلماتیک از چنین فضایی به نفع خود بهره ببرد.
*در چنین شرایطی چرا آمریکا به تازگی کمک های میلیارد دلاری به اسرائیل برای جنگ غزه انجام داد؟
واقعیت این است که13میلیارد از این بسته حمایتی به اسرائیل و غزه اختصاص داده شده است . قرار است 9 میلیارد و 100 میلیون دلار آن به کمکهای بشردوستانه برای مردم غزه اختصاص پیدا کند. اما رسیدن این کمکها به مردم غزه بسیار بعید است زیرا اسرائیلیها اجازه رسیدن کمکهای بشردوستانه به مردم ستمدیده غزه را نمیدهند و مشخص نیست این کمک 9 میلیارد دلاری چطور قرار است به دست مردم غزه برسد. اینکه آیا این کمک ها از طریق سازمان ملل ارسال می شود یا در اختیار مصر قرار میگیرد تا از طریق گذرگاه رفح وارد نوار غزه می شود سوالات جدی در این زمینه است.بعید نیست همانطور که ۴ میلیارد دلار باقی مانده را گفتند برای تقویت سامانه پدافند هوایی اسرائیل هزینه میشود، اینها همه پوششی باشد برای ادامه ارسال تجهیزات نظامی برای سرکوب مردم غزه زیرا حقیقت این است که اگر حمایتهای همهجانبه آمریکا از اسرائیل نبود، هیچکدام از این فجایع در غزه اتفاق نمیافتاد.
*با توجه به اتفاقات اخیر تحولات در خاورمیانه به چه سمتی خواهد رفت؟
وضعیتی که در آن قرار داریم جدید نیست و در گذشته نیز وجود داشته است. در سال های اخیر تحولات زیادی همچون جنگ روسیه و اوکراین، شهادت حاج قاسم سلیمانی، طوفان الاقصی، حمله تروریستی کرمان و حمله به کنسولگری ایران در دمشق رخ داد. در واقع می توان این طور بیان کرد که سیر تحولات سریع و نفس گیر بود. ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نظام بین الملل را به چالش کشید بنابراین با مسائل مختلف از مناقشه کردستان و ترکمن صحرا، تسخیر سفارت آمریکا، جنگ تحمیلی و اقدامات تروریستی منافقین روبرو شد علاوه بر این در همه این سالها تحریم و مشکلات اقتصادی همواره با ما بوده است. پس اصطلاح «در این شرایط حساس کنونی» را هر روز تجربه کردیم و روزی نبوده که آن را نداشته باشیم. ایران به دلیل شرایط ژئوپلیتیکی که دارد حتی اگر به دیگران کار نداشته باشد قدرت های جهانی با آن کار دارند. بنابراین ایران شرایط خاصی دارد که در طول تاریخ گذشته با ما بوده است. البته همه مشکلات ساخته و پرداخته خارجی ها نیست و مسئول بخشی از مشکلات خودمان بودیم و هستیم . صهیونیست ها فعلا می خواهند وضعیت را در حالت تعلیق نگه دارند تا امکان برنامه ریزی و پیش بینی را از ایران بگیرند. اسرائیل می داند بدون کمک آمریکا، آلمان، انگلیس و فرانسه نمی تواند با ایران مواجهه کند بنابراین دنبال آن است که آنها را نیز با خود همراه سازد؛ به همین دلیل می گوید می خواهد یک ائتلاف بین المللی تشکیل دهد.نتانیاهو در بحران زنده است و دولت فعلی اسرائیل دنبال آن است که یک بحران فراگیر درست کند تا بتواند خودش را تثبیت کند. برای پیش بینی اوضاع و تحولات آینده باید زمان بدهیم اما حداقل در کوتاه مدت احتمال اینکه طرفین دوباره وارد فزا نظامی شوند کم است ولی امکان دارد اسرائیل بخواهد با استفاده از نفوذی هایش داخل ایران اقداماتی ضربه ای را وارد کند.
ارسال نظر