«آرمان ملی» در گفتوگو با محمود جامساز به بررسی پارامترهای مهم در نوسانات بازار میپردازد
شارژ دلار و سکه با تنشهای سیاسی
آرمان ملی: نوسانات اقتصادی ایران بعد از هر رویکرد غیراقتصادی در کشور بیانگر این است که اقتصاد سیاست زده در معرض آسیبهای فراوانی است که نیازمند مدیریت سامان یافته در تمام حوزهها و افزایش نظارت به دور از رانتهای داخلی است. بازار ارز به عنوان مهمترین شاخص بیشترین تاثیر را از تحولات سیاسی – نظامی و... در منطقه و جهان میپذیرد وبلافاصله تاثیرات خود را بر دیگر حوزهها چون بازار طلا، سکه، خودرو و... برجای میگذارد که البته در این میان قیمت اقلام اساسی و غیر اساسی نیز از این امر مصون نمیمانند.
درگیریهای اخیر ایران و اسرائیل از جمله این عوامل محسوب میشوند که باعث شد دلار تا آستانه 70 هزار تومان نیز افزایش یابد که البته با توجه به بررسیها و پیش بینیهای انجام شده مبنی بر پایان درگیریها فیمابین دو کشور، نرخ دلار و دیگر بازارها رو به کاهش نهاد که به گفته کارشناسان با توجه به اینکه هیچ عامل اقتصادی در ایجاد رشد انفجاری دلار و... دخیل نبوده است، انتظار میرود که نرخ دلار بیش از قیمت کنونی کاهش یابد و همزمان بازار ارز و سکه نیز با تخلیه حباب به قیمتهای نزدیک به زمان پیش از حمله ایران به اسرائیل برسد. صاحبنظران بر این باور هستند دولت باید بر بهبود عوامل پایدار تکیه کند و قطعاً تعلل دولت در اتخاذ اصلاحات اقتصادی میتواند به افزایش روند تدریجی قیمت دلار منجر شود. چنانچه روند اصلاحات اقتصادی امیدبخش باشد، میتواند از بار انتظارات تورمی بکاهد، لذا دولت باید جسارت و برنامه اصلاحات اقتصادی را در جهت مهار نا ترازیهای اقتصاد کلان و تقویت حکمرانی ریال داشته باشد و این پیام را به جامعه صادر کند که اجازه تشدید کسریها و ناترازیها را نخواهد داد. برای بررسی بیشتر این رویکرد با محمود جامساز، صاحبنظر اقتصادی به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میآید.
* نوسانات بازار از روزهای نخست سال جاری آغاز شد که با تشدید درگیریهای فیمابین ایران و اسرائیل و حمله گسترده ایران علیه اسرائیل، این امر افزایش یافت. تجربه تاریخی اقتصاد ایران نشان میدهد که با وارد شدن شوکهای سیاسی و اقتصادی به کشور، نرخ دلار بالا میرود اما پس از تخلیه آثار شوکها از بازار، دلار پایین میآید اما به سطوح قبلی باز نخواهد گشت. نظر و ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
حمله گسترده سپاه پاسداران ایران به اسرائیل در پاسخ به حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق، اقتصاد ایران و بازارهای مالی، به سرعت به این موضوع واکنش نشان دادند و با افزایش نرخ دلار جهشی قابل توجه را تجربه کرد. اصولا تمام جنگها تبعات مخربی دارند که ادامه آنها منجر به از بین رفتن زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی کشورها میشود. جنگ، برای هر دو طرف آسیبزاست ؛ چراکه تلفات انسانی که جبران ناپذیر است رخ میدهد و بسیاری از ثروتهای طبیعی، زیرساختها، نیروگاهها، پالایشگاهها و آنچه را که کشورها طی سالهای طولانی برای رفاه شهروندان خود فراهم کردهاند، از دست میروند. در مورد آثار و تبعات اقتصادی تحولات اخیر خاورمیانه تا کنون که به رویارویی مستقیم جمهوری اسلامی و اسراییل انجامیده، نه تنها اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار داده و سبب افزایش قیمت دلار و سکه و ریزش بورس و خارج شدن میلیاردها تومان از بازار سرمایه و افزایش قیمتها شده بلکه به ایجاد موجی از نگرانی در منطقه و سایر کشورها منجر گردیده و به دنبال آن بر قیمتهای جهانی نفت و فلزات افزوده و ناامنیهای دریای سرخ، هزینه حمل کالاها و بیمههای دریایی شناورها و طول مسیرها را افزایش داده و باعث افزایش تورم در اکثر کشورهای جهان شده است، از این رو بسیاری از نهادهای بینالمللی و کشورهایی نظیر آمریکا، بریتانیا، اتحادیه اروپا، کشورهای منطقه و حتی کشورهای چین و روسیه طرفین منازعه را به خویشتن داری و گفتوگوهای دیپلماتیک در راستای جلوگیری از گسترش جنگ و تحدید و تقلیل سطح مناقشات دعوت کردهاند.پس از حمله گسترده پهپادی و موشکی سپاه پاسداران به اسراییل در ۲۵ فروردین و حمله با ریزپرندهها به اصفهان در بامداد جمعه ۳۱ اردیبهشت مناقشات ایران و اسراییل وارد فاز جدیدی شد که در صورت استمرار یافتن، احتمال حضور دیگر کشورها در این مناقشه میرود که به گسترش جنگ در ابعاد وسیعتر نیز منتهی میشود. پس از 7 اکتبر، روز حمله حماس به اسراییل، قیمت دلار از 49 هزار تومان به یک باره افزایش قابل توجهی داشت و به حدود 62 هزار تومان نیز رسید. پس از آن، با تشدید حملات یمنیها و حزبا... لبنان، تهدیدهای متقابل جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل و افزایش نااطمینانیها نسبت به آینده، قیمت دلار آماده برای جهش بیشتری شد. که حمله اسرائیل به کنسولگری ایران، این جهش را شارژ کرد.
تجربه دهههای اخیر در کشور ما نشان میدهد که با وارد شدن شوکهای سیاسی و اقتصادی خارجی به اقتصاد ایران، دلار جهش میکند اما با تخلیه اثرات شوک از بازار، بهدلیل ضعف زیر ساختها و ناتوانی سیاستگذار پولی در مهار تورم و چسبندگی قیمتها، دلار به جایی به بالاتر از سطوح قبلی خود باز میگردد. در حالیکه در کشورهایی از جمله روسیه چنین نبوده، ارزش روبل در روسیه نیز پس از حمله به اوکراین و تشدید تحریمهای بینالمللی از این کشور، کاهش یافت، با این حال در مدت بسیار کوتاهی، با مدیریت مؤثر بانک مرکزی روسیه به قیمت سابق خود بازگشت
* چرا قیمت دلار همزمان بعد از حمله اسرائیل به ایران افزایش یافت و گویا شوک اولیه آن در مراحل نخست خارج از کنترل بانک مرکزی بود؟
تاخیر حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل، فضای نااطمینانی و انتظارات روانی وتورمی را افزایش داد بهطوریکه دلار مرز66 هزار تومان را هم رد کرد و شاخص کل بورس نیز 45000 واحد ریزش کرد و 4500 میلیارد تومان نیز از بازار سرمایه خارج شد و قیمت برخی از کالاها نیز روند افزایشی بهخود گرفت. بعد از حمله ادعای اسرائیل به ایران با توجه به ارزیابی جمهوری اسلامی از ناچیز بودن خسارات ناشی از این حمله، در مقایسه با حمله وسیع موشکی وپهپادی سپاه پاسداران، احتمال پاسخ تلافی جویانه ایران با توجه به تاکید جهانی مبنی بر توصیه به پایان تنشها بسار ضعیف و در حد صفر است، و به این ترتیب از انتظارات تورمی در بازار کاسته میشود و از این رو احتمال عدم افزایش و حتی کاهش در نرخ دلار به شکل تدریجی رویکردی معقول و در دسترستر است، رویکردی که چنانچه ایران در صدد پاسخ و حمله دیگر به خاک اسرائیل بر میآمد بیتردید به یک جدال پینگ پنگی و فرسایشی بین طرفین منجر میشد که قطعا تأتیرات سوئی بر اقتصاد کشور و ادامه روند افزایشی دلار بر جای میگذاشت و تورم بسیار سنگینتری از نرخ تورم کنونی که به گفته بانک مرکزی در 80 سال اخیر بیسابقه بوده، بر مردم تحمیل مینمود.
* البته توقف کامل جنگ اگر غیر ممکن نباشد، حداقل در کوتاه و حتی میان مدت تحقق نخواهد یافت. اما با فرض دستیابی به یک راه حل دیپلماتیک و توقف احتمالی منازعات همه طرفهای درگیر با اسراییل ، این پرسش مطرح میشود که آیا جمهوری اسلامی قادر است که دلار را از سطوح کنونی به سطوح قبل از ۷ اکتبر بازگرداند؟
در این زمینه باید به این نکته نیز توجه کرد که در واقع دلار گران نشده است؛ زیرا در پی اتفاقات اخیر، نرخ دلار در کشورهایی مثل عربستان و امارات افزایش نیافت بلکه کاهش ارزش پول ملی ایران اسباب گران شدن دلار را فراهم کرده است. بازگشت نرخ دلار به سطوح قبلی نیز امکانپذیر نیست. چرا که تجربه دهههای اخیر در کشور ما نشان میدهد که با وارد شدن شوکهای سیاسی و اقتصادی خارجی به اقتصاد ایران، دلار جهش میکند اما با تخلیه اثرات شوک از بازار، بهدلیل ضعف زیر ساختها و ناتوانی سیاستگذار پولی در مهار تورم و چسبندگی قیمتها، دلار به جایی به بالاتر از سطوح قبلی خود باز میگردد. در حالیکه در کشورهایی از جمله روسیه چنین نبوده، ارزش روبل در روسیه نیز پس از حمله به اوکراین و تشدید تحریمهای بینالمللی از این کشور، کاهش یافت، با این حال در مدت بسیار کوتاهی، با مدیریت مؤثر بانک مرکزی روسیه به قیمت سابق خود بازگشت. اما بههر حال پاسخ این سوال روشن است؛ چراکه این موضوع به میزان ذخایر ارزی کشور و اثر بخشی مدیریت ارزی بانک مرکزی و عوامل بنیادین بستگی دارد. اما گفته میشود که درآمدهای ارزی ایران کاهش یافته که مدیریت نرخ ارز را با چالش روبهرو میسازد.
وقوع تنشهای اخیر فیمابین ایران و اسرائیل وهمچنین درگیریهای موجود در منطقه همزمان با اِعمال تحریمهای قدیم علیه ایران، باعث وارد شدن شوکهایی به بازار شد که افزایش قیمت کالاها در پی رشد نرخ دلار را نیز هر چند به شکل مقطعی به دنبال داشت، پیش بینی شما از این روند چگونه است و آثار اقتصادی افزایش قیمت دلار در این بحرانهای گاه و بیگاه چیست؟
از آنجا که ایران واردکننده کالاهای اساسی و نهادههای تولیدی است، با افزایش نرخ دلار، این کالاها نیز گران میشوند و افزایش قیمت آنها بر مردم تحمیل میشود. بانک مرکزی دلار 4200 تومانی را به 28 هزار و 500 تومان تغییر داد با این هدف که از فساد ناشی از رانت دریافت کنندگان ارز ترجیحی جلوگیری شود و کالاهای اساسی و دارو بر اساس دلار نیمایی بهدست مصرف کننده برسد. اما نتیجه چه شد ؟ بستر رانت جدیدی برای رانت خواران همیشه در صحنه فراهم شد. چرا که فاصله نرخ ارز بازار آزاد و ارز 28 هزار و 500 تومانی، بسیار بیشتر از فاصله نرخ ارز چهار هزار و 200 تومانی و نرخ آزاد ارز در آن زمان است. لذا از آنجاییکه ویژه خواران راه و چاه فروش کالاهای مشمول ارز نیمائی را به قیمت ارز آزاد، در غیاب نظارتهای قانونی خوب فرا گرفتهاند، منافع آسان رس و باد آوردهای را از آنِ خود میکنند. ناتوانی در مدیریت نرخ ارز، باعث افزایش قیمت ارز میشود و به تبع آن، قیمت کالاها نیز افزایش مییابد؛ در نتیجه نرخ تورم نیز صعودی میشود. متاسفانه تورم هیچ سقفی ندارد و مشخص نیست که مردم باید تا کجا این تورم را تحمل کنند دارد اما گفته میشود که درآمدهای ارزی ایران کاهش یافته که مدیریت نرخ ارز را با جالش روبهرو میسازد.
ارسال نظر