حشمت ا... فلاحت پیشه در گفتوگو با «آرمان ملی»:
اسرائیل با جنگ ترکیبی ایران مواجه خواهد شد
آرمان ملی- احسان انصاری: تنش بین ایران و اسرائیل بالا گرفته و احتمال هر اتفاقی در روزهای آینده وجود خواهد داشت. این در حالی است که منابع عربی از تحرکات گسترده و رایزنیهای واشنگتن با وزیران خارجه چهار کشور عربی، درباره ایران خبر دادهاند.
یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود عنوان کرده مک گورک، فرمانده فرماندهی مرکزی آمریکا با وزرای امور خارجه امارات، عربستان، قطر و عراق تماس گرفته و از آنها خواسته است پیامی را به ایران مبنی بر ترغیب این کشور برای کاهش تنش با اسرائیل ارسال کنند. دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل گفت:«اسرائیل در آمادهباش است و برای سناریوهای مختلف آمادگی بالایی دارد. ما به طور دائم وضعیت را ارزیابی میکنیم. هاگاری چند روز پیش از این هم گفته بود که اسرائیل تهدیدها علیه خود را جدی میگیرد و در وضعیت آمادهباش قرار دارد.» این در حالی است که خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران نوشته: جهان در حالی خود را برای پاسخ ایران به آتش افروزی رژیم صهیونیستی در حمله به ساختمان سفارت ایران در دمشق و شهادت مستشاران ایرانی آماده میکند که صهیونیستها در وحشت و نگرانی به سر میبرند. آنطور که از شواهد و مواضع مقامات عالیرتبه ایرانی برمیآید ضربه به اسرائیل قطعی شده و درباره سناریوها و نحوه پاسخ جمعبندی نهایی صورت گرفته است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی آخرین تحولات بین ایران و اسرائیل و چشم انداز روبهرو با دکتر حشمت ا... فلاحت پیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس و تحلیل گر روابط بینالملل گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه گمانهزنیها درباره احتمال افزایش بین ایران و اسرائیل و درگیری مستقیم افزایش پیدا کرده است. ایران و اسرائیل در شرایط کنونی در چه وضعیتی قرار دارند و به چه میزان درگیری مستقیم محتمل است؟
واقعیت این است که رویکردی که در شرایط کنونی اسرائیل در مقابل ایران در پیش گرفته جنگ نیست بلکه یک فتنه است. تعریف و مختصات فتنه نیز با جنگ متفاوت است. به همین دلیل نیز نوع واکنش ایران به این رویکرد نیز باید واکنش به یک فتنه باشد ونه جنگ. به این دلیل من این وضعیت را یک فتنه میدانم که امروز اغلب بازیگران بینالمللی منافع خود را در جنگ بین ایران و اسرائیل میبینند. به همین دلیل وضعیتی که امروز در آن قرار داریم شبیه به دوران قبل از جنگ ایران و عراق است. در زمان قبل از جنگ ایران و عراق دو انرژی وجود داشت که تلاش میکردند این دو انرژی را با هم درگیر کنند که اثر کاهنده روی خود این انرژیهای سیاسی باشد. نخست اینکه موضوع صدور انقلاب ایران که در آن زمان مطرح شده بود و دوم جاهطلبیهای صدام بود که در آن مقطع وجود داشت. این در حالی است که صدام یکی از نخستین رهبران سیاسی بود که انقلاب ایران را به رسمیت شناخته بود. با این وجود صدام به شدت تحریک شد که جنگ را با ایران آغاز کند و به همین دلیل این جنگ شکل گرفت. اگر این دو کشور در آن مقطع زمانی با هم متحد میشدند در حدود10 میلیون بشکه نفت در روز در اختیار داشتند. این در حالی است که در آن زمان بیش از70 درصدنفت جهان از خلیج فارس تأمین میشد. میزانی که در شرایط کنونی کاهش پیدا کرده است. این آبراهه نیز در اختیار ایران و عراق قرار داشت. به هر حال در نهایت این دو انرژی در مقابل هم قرار گرفتند و8 سال جنگ کاهنده بین ایران و عراق شکل گرفت.
*چه نشانههایی وجود دارد که شرایط امروز بین ایران و اسرائیل مانند شرایط قبل از جنگ ایران و عراق است؟
امروز شرایط به شکل دیگری تعریف شده و سود بسیاری از بازیگران بینالمللی در جنگ ایران و اسرائیل قرار دارد. روسیه از زمانی که جنگ غزه آغاز شده دست برتر را در اوکراین پیدا کرده است. از سوی دیگر کشورهای منطقه وجود دارد که در این زمان هر روز برنامه توسعه جدیدی را افتتاح میکنند و بزرگترین مناسبات تجاری و توریستی را شکل دادهاند.این وضعیت درباره ترکیه و کشورهای عربی مشهود است. البته بازیگران دیگری که از یک طرف از عمق استراتژیک ایران نگران هستند و از طرف دیگر از جاه طلبیهای افراطیون صهیونیست هراس دارند. هدف این بازیگران نیز این است که این دو انرژی با هم درگیر شوند تا در یک روند کاهنده و فرسایشی قرار بگیرند. واقعیت مهم این است که در شرایط کنونی کدام یک از مولفه منافع ملی ما در جنگ با اسرائیل تأمین میشود؟ این یک گزاره کلیدی و مهم در شرایط کنونی است. من در روز هفتم اکتبر مصاحبه کردم و عنوان کردم این دامی است که برای ایران چیده شده است. اسرائیل میداند که اگر با ایران وارد جنگ شود آمریکا نیز مجبور خواهد شد با ایران وارد جنگ شود. این تحریکات ادامه داشت تا حمله به کنسولگری ایران در سوریه شکل گرفت. در چنین شرایطی موضوع انتقام سخت به فشار به استراتژی کشور تبدیل شد.
*این فشار به چه میزان میتواند در ایجاد تنش موثر باشد؟
برخی در شرایط کنونی به دنبال این هستند که باید بین ایران و اسرائیل جنگ شکل بگیرد. در چنین شرایطی دیدگاه من این است که یک جنگ ترکیبی علیه اسرائیل شکل خواهد گرفت. در این جنگ نیروهای مقاومت در یمن، لبنان، فلسطین، عراق و سوریه حملاتی را علیه اسرائیل شکل خواهند داد. از سوی دیگر یک حملات ایران پایه نیز شکل خواهد گرفت. حملات ایران پایه با حملات ایرانی پایه نیز با هم متفاوت است. حمله ایران پایه حملاتی است که از خاک ایران انجام شود در حالی که حملات ایرانی پایه حملاتی است که ایرانیها در کشورهای دیگر علیه اسرائیل و با یک مارک ایرانی انجام خواهند داد. این احتمال نیز وجود دارد که یک جنگ ترکیبی علیه اسرائیل شکل بگیرد که اثر بازدارندگی داشته باشد. در چنین شرایطی با توجه به آسیبهایی که متوجه اسرائیل خواهد شد این کشور نیز اقدامات متقابلی را شکل خواهد داد.
واقعیت این است که رویکردی که در شرایط کنونی اسرائیل در مقابل ایران در پیش گرفته جنگ نیست و بلکه یک فتنه است. تعریف و مختصات فتنه نیز با جنگ متفاوت است. به همین دلیل نیز نوع واکنش ایران به این رویکرد نیز باید واکنش به یک فتنه باشد ونه جنگ. به این دلیل من این وضعیت را یک فتنه میدانم که امروز اغلب بازیگران بینالمللی منافع خود را در جنگ بین ایران و اسرائیل میبینند. به همین دلیل وضعیتی که امروز در آن قرار داریم شبیه به دوران قبل از جنگ ایران و عراق است
*در چنین شرایطی آمریکا چه موضعی خواهد داشت و چه اقدامی انجام خواهد داد؟
در چنین شرایطی نیز قطعأ پای آمریکا به این جنگ باز خواهد شد و آمریکا نیز تلاش خواهد کرد رویکرد پیشگیرانه در پیش بگیرد. سازوکاری که در عمان شکل گرفت شاید بخشی از این شرایط است. آمریکاییها تلاش خواهند کرد در راستای مدیریت تحولات آینده پیشنهادهای تضمین نشدهای به ایران بدهند که ایران اقداماتی را علیه اسرائیل صورت ندهد. از جمله این پیشنهادهای تضمین نشده قول اسرائیل به عدم حمله به نیروهای مقاومت در سوریه و لبنان است. از سوی دیگر وعده پایان دادن جنگ در غزه نیز میتواند یکی از قولهایی باشد که اسرائیل میدهد. چالشی که در این زمینه وجود دارد این است که نتانیاهو بدون جنگ و حمله به رفح در عمل خود را در مقابل یک محاکمه و یا پایان عمر سیاسی اش میبیند. این چالشی است که آمریکاییها نیز با آن مواجه هستند. به همان اندازه که ایران نسبت به رایزنی پنهانی با آمریکا تردید دارند اسرائیلها نیز دچار تردید هستند. در شرایط کنونی شخص نتانیاهو با توجه به شرایطی که دارد بیشترین تردید را در این زمینه دارد. واقعیت این است که مولفههای موجود نشان دهنده یک بحران است. با این وجود در عین حالی که با تصاعد و گسترش بحران مواجه هستیم سازوکارهای دیپلماتیک را نیز فعالتر خواهد شد تا در این شرایط جنگ گسترش بیشتری پیدا نکند.
*آیا شرایط برای فعالتر شدن سازوکارهای دیپلماتیک برای جلوگیری از گسترش جنگ وجود دارد و طرفین تمایلی به استفاده از این سازوکار دارند؟
اسرائیل به خوبی میداند که اگر یکی از اهداف ایران این باشد که در صورت پایان جنگ فلسطین، ایران ممکن است اقدام متقابل صورت نگیرد در این شرایط این بحث مطرح میشود که پس از ناکامیهای دیپلماتیک شکل گرفته پیروزی سیاست فشار ایران ممکن است جایگاه ایران را تقویت کند. این اتفاق که دیپلماتها نتوانستند جنگ را پایان بدهند اما ایران موفق به این کار شده به سود ایران است. نکته مهم دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که متأسفانه برخی کشورهای عربی نیز دوست ندارند که ایران بدون جنگ از این مرحله خارج شود. در چنین شرایطی ایران یک کشور بدون حامی بینالمللی است و در هر راهبردی باید این نکته را در نظر داشته باشد. شاید در زمینه سیاسی برخی موضع گیریها با رویکرد حمایت از ایران اتخاذ شود اما جنگ عرصه عمل است و در این عرصه ایران باید به تنهایی گلیم خود را از آب بیرون بکشد. جنگ عرصه تقابل تجهیزاتی و اسلحه است. به عنوان مثال هنگامی که نماینده روسیه در شورای امنیت از ایران دفاع کرد حتی نامی از صدور بیانیه در شورای امنیت به زبان نیاورد. از سوی دیگر روسیه هنوزسوخو35و تجهیزات نظامی مورد نیاز ایران را به ایران تحویل نداده است. بدون تردید اگر سامانه دفاعی و حتی سیستم اطلاعاتی روسیه با ایران همکاری میکرد حتمأ فرماندهان نظامی ایران توسط اسرائیل شهید نمیشدند. این وضعیت به خوبی نشان میدهد که در صورت وقوع جنگ در عمل حمایتی از ایران صورت نمیگیرد و به همین دلیل در زمان جنگ سخنرانیهای سیاسی هیچ کمکی به ایران نخواهد کرد.
ارسال نظر