دولت اقتصاد را پیشبینیپذیر کند
دولت به رغم اینکه تیم اقتصادیاش یکپارچه است و چندان تغییری هم نمیتواند بکند، اما چیزی که فاصله دارد بحث بانک مرکزی است. بانک مرکزی مدتی نرخ ارز را با مرکز مبادله روی 42 هزار تومان مدیریت کرد و موفق شد نرخی که به 60 هزارتومان رسیده بود را به کانال 50 هزار تومان بیاورد و چند ماه نگه دارد و بهانه بازار را نسبت به نوسانات ارز حذف کند.
ولی عملا افزایش قیمتها را داشتیم. چنانکه قیمت خودرو، مسکن و... بالا رفت، اما ارز بالا نرفت. این نشان میدهد که بخشی از تورم را که ناشی از نرخ ارز بود بانک مرکزی کنترل کرد. اما اینکه چرا در بقیه بخشها افزایش قیمت و تورم داشتیم بدین خاطر بود که سوء مدیریت و عدم نظارت دولت بر قیمت داشتیم. ارزی که تخصیص داده میشود باید مدیریت شود که ماجرایی مثل دبش پیش نیاید. افزایش قیمت در لبنیات به خاطر چیست در قیمت ارز که تغییری نکرده است. بنابر این دولت این چیزها را رها کرد و اسمش را رشد نقدینگی گذاشتند. بله، البته نقدینگی که رشد میکند به خاطر کسری بودجه است و کسری بودجه هم به خاطر وضعیت درآمدهای ارزی است که آن به مساله تحریمها بازمیگردد که فعلا درگیر آن هستیم. لذا اینکه بخواهیم از ابتدا و ساختاری به بررسی مشکل اقتصادی کشور بپردازیم به جایی نخواهیم رسید. اما در مورد افزایش اخیر نرخ ارز باید گفت که تحولات اخیر سیاسی مثل قضیه حمله به کنسولگری که آن هم در بازار آزاد که از امارات مدیریت میشود و درهم و دلار را تغییر میدهد این افزایش را رقم زد. بانک مرکزی هم خوشبختانه عکسالعملی نشان نداده و گرنه اگر مدیریت آقای صالحآبادی رئیس سابق بانک مرکزی بود که الان دلار دولتی نیز 55 هزار تومان شده بود. مشکل اصلی عدم نظارت است که اجازه میدهد خیلیها بالا بروند. شورای رقابت قیمت خودرو را مدیریت کرد و قیمت بازار آزاد به قیمت کارخانه رسید اما بعدا این مدیریت را از شورای رقابت گرفتند دوباره قیمت بالا رفت. اکنون نیز که با نرخ ارز مدیریت اینگونه باشد بیش از این هم بالا خواهد رفت. از این جهت است که عملا جاهایی که مدیریت شده بههم خورده وقتی هم که دستکاری میکنند که اگر بانک مرکزی فنر ارز را رها کند ارز به قیمت واقعی خود میرسد غافلند از اینکه رسیدن هر چیزی به قیمت واقعی یعنی افزایش تورم. یعنی فردا قیمت لبنیات و... گران میشود و بقیه مثل لوازم خانگی یا قطعات یدکی پنهان میشود. لذا باید مدیریت ارزی فعلا حفظ شود و آنهایی که مثل بانکها از این تلاطم ارزی خوشحال میشوند که ذخایر ارزی خود را گرانتر بفروشند جلوی اینها گرفته شود چرا که این ناترازیهایی که ایجاد کردند به خاطر همین سوء مدیریت منابع مالیشان است. این مسائل دستبهدست هم داده و گرد و خاک آنقدر زیاد شده که معلوم نیست مقصر اصلی یا شروع کننده کیست. اما اولویت این است که اقتصاد را با ثبات ارز پیش بینی پذیر کند. ولی مسائل سیاسی قابل پیش بینی نیست. چه کسی میتوانست بگوید که به کنسولگری حمله میشود یا چه کسی میتوانست بگوید که ایران چه عکس العملی خواهد داشت.
*آلبرت بغازیان
کارشناس مسائل اقتصادی
ارسال نظر