تلاش برای تغییر صورت مساله
حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، خط قرمز دیگری بود که رژیم صهیونیستی در شش ماه گذشته از آن رد شد و به کنسولگری ایران که دارای مصونیت دیپلماتیک بوده حمله کرد و هفت تن از مستشاران نظامی ایران در این کنسولگری به شهادت رسیدند.
اگر نگاهی به تحولات غزه کنیم؛ درچند هفته یا دو، سه ماه گذشته ما شاهد افزایش تعداد حملات اسرائیل به سوریه و لبنان با هدف، هدف قرار دادن مستشاران نظامی ایران و رهبران مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین بودهایم. این اقدامات رژیم صهیونیستی با هدف گستردهتر کردن جنگ غزه صورت میگیرد. شاید در روزها و هفتههای اول بحران غزه، اینگونه تلقی میشد که نه آمریکا و نه رژیم صهیونیستی به دنبال گسترش جنگ نیستند و میدانند که گسترش جنگ میتواند تبعات غیرقابل پیشبینی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد و جبهههای جدیدی را علیه این رژیم باز بکند اما در چند هفته گذشته تقریبا این اقدامات اسرائیل نشان میدهد که اسرائیل دنبال گسترش جنگ است چرا؟ آنهم به این دلیل که نبرد در غزه به بنبست رسیده. با وجود جنایت گستردهای که اسرائیل در غزه انجام میدهد، هنوز نتوانسته به آن اهداف اولیه خودش دست پیدا کند ضمن اینکه در عرصه بینالمللی نیز به شدت تحت فشار افکار عمومی قرار دارد. آن ژست قربانی بودن و مظلومنمایی که اسرائیل همواره در جهت توجیه حملات و تجاوزاتش به فلسطینیان طی چند ماه گذشته صورت میداد، از بین رفته و دولتهای غربی و حتی آمریکا تحت فشار افکار عمومی برای تغییر رویکرد حمایتگرایانه خود از رژیم صهیونیستی قرار دارند. نتانیاهو میداند اگر روال فرآیند جنگ در غزه به همین صورت پیش برود، بعید نیست که اولین قربانی این جنگ قرار بگیرد و تحت فشار افکار عمومی داخل در فلسطین اشغالی و عرصه بینالملل در تنگنا و محدودیتهای بیشتری برای ادامه تجاوزات نوار غزه قرار بگیرد. اما بتواند پای ایران را به یک نبرد مستقیم با اسرائیل باز کند، درواقع توانسته صورت مسئله فلسطین را تغییر دهد و عملا نبرد و جنگ غزه به یک جنگ بین آمریکا و ایران تبدیل شود. قطعا برای آمریکاییها حدود و مرزهایی نسبت به واکنشهای ایران به اسرائیل مورد قبول خواهد بود ولی اگر این واکنشهای ایران گستردهتر شود قطعا آنها هم وارد این عرصه نبرد خواهند شد. قطعا جمهوری اسلامی ایران تاکنون تلاش کرده با این گونه اقدامات، هوشمندانه رفتار کند و در زمینی که تلآویو برای پیشبرد اهداف خودش در غزه طراحی کرده، بازی نکند. این هوشمندی و هوشیاری را باید حفظ کرد و در تله اسرائیل گرفتار نشد تا با حمایتهای معنوی و کمکهایی که به فلسطین میشود، بتوان تحت فشار افکار عمومی جهانی و استفاده از فشارهای بینالمللی به اسرائیل، جنگ در غزه را متوقف کرد. واقعیت این است که در چند ماه گذشته ما شاهد واکنشهای افراطی و هیجانی نسبت به تجاوزات اسرائیل به نوار غزه بودهایم. اما به نظر میرسد شاکله حاکمیت بر این آگاهی هست که در تله اسرائیل گرفتار نشود. اثرات همین حوادثی که در دمشق طی چند روز گذشته اتفاق افتاد را در بازار دیدیم. احساسات هیجانی و شتاب زدهای که در قبال ترور مستشاران ایرانی در دمشق صورت میگیرد، قطعا احساساتی نیست که تاکنون توانسته باشد بر شاکله نظام تاثیرگذار باشد و باید این انتظار در حاکمیت وجود داشته باشد اگر واکنشی نیز به حملات اسرائیل داده شود، باید در سطح و حدودی باشد که اسرائیل نتواند از آن به بهانهای برای افزایش حملات به مراکز سیاسی و نظامی ایران در سوریه و لبنان یا عراق استفاده کند.
مرتضی مکی
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر