امیریفر خبر داد:
جلسات خصوصی احمدینژاد برای ۱۴۰۴
آرمان ملی – یاسمین طالقانی: احمدینژاد همیشه مطرح است حتی وقتی نباشد! خودش هم نباشد رفقای دیروزش از او یاد میکنند، رفقایی که اگر چه مدتهاست مدعی عدم ارتباط با او هستند اما این ادعا را نمیتوان راحت پذیرفت چرا که احمدینژاد شخص زیرک و باهوشی است که قدرت جذب بالایی دارد.
یکی از یاران قدیمی احمدینژاد حجتالاسلام امیریفر است که از سال 95 مدعی قطع ارتباط با او را داشت! او خبر از تحرکات انتخاباتی احمدینژاد برای سال 1404 داد و میگوید: «مقدمات کار را فراهم کرده و تیم خودش را نیز تغییر داده است. آنان برای اینکه برای انتخابات سال ۱۴۰۴ بیایند، جلسات خصوصی برگزار میکنند. چون از نظر سنی هم ممکن است دیگر نتواند در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کند، پس این دوره قطعا خواهد آمد. یکی از این افراد آقای علیرضابیگی است، اما آقایان جوانفکر، تمدن، شیخالاسلام یا آقای موسوی هم با او همکاری میکنند و یکسری افراد هم جدید هستند. شبیه آقای علیرضابیگی زیاد است.» امیریفر افزود: مکررا با ایشان صحبت کرده و جلسات خصوصی داشتم. به او گفتم، اگر با آقای لاریجانی یا قالیباف و... بخواهید در بیفتید شاید محبوب شوید اما نمیتوانید با رهبری که در قانون اساسی و ولیفقیه است، در بیفتید. اگر با رهبری در بیفتید، نمیتوانید کار کنید و او رهبر نظام است. حتی برای او آقای خاتمی را مثال زدم که تا لحظه آخر با رهبری تعامل کردند. وی اظهارکرد: ایشان متحول شده است. او که برای خانواده شهدا قدم برداشته و آنان برایش اهمیت داشتند، میبینیم که سکوت کرده اما برای مرگ یک رقاصه اطلاعیه آنچنانی میدهد. این تغییر رویه یعنی چه؟ معلوم است که او تغییر کرده یا باید بگوییم که آن حالت خدایی ناکرده نفاق بوده که مدام از رزمنده، جبهه و شهدا میگفت اما الان از یک رقاصه دفاع میکند و اطلاعیه میدهد. لذا، او برای انقلاب و نظام تمام شده است، شاید یک فرد عادی، معلم یا استاد باشد اما دیگر اجازه نمیدهند در جایی بالاتر از مجمع تشخیص باشد و این اتفاق نخواهد افتاد. امیریفر بیان داشت: در دوره اول، ایشان دوشنبهها با رهبر انقلاب جلسه داشت و همه رهنمودها و فرامین رهبری را اجرایی میکرد. اما نزدیک به قهر و بعد از آن روش خود را عوض کرد. زمانیکه ایشان میخواست نوار آقای مرتضوی را پخش کند، آقای مشایی مخالفت کرده و به او تذکر داد که؛ «اگر اینکار را انجام بدهی، برایت بد شده و حتی ممکن است رهبری علیه شما موضع بگیرد.» اما احمدینژاد نپذیرفت. وی ادامه داد: احمدینژاد شاید مرید کسی بود اما تحتتاثیر قرار نمیگرفت. آقای مشایی و آقای بقایی، دو نفری بودند که او نسبت به بقیه، برای آنان تبعیض قائل میشد. در واقع خودش و همه را فدای آن دو نفر کرد که بزرگترین اشتباه او، همین بود. غالبا هم، همه مخالف این دو نفر بودند، بهخصوص آقای بقایی که تاثیر زیادی روی ذهن آقای مشایی داشت و مشایی هم نظرات او را منتقل میکرد. حتی احمدینژاد با بقایی و مشایی ناهار جداگانه خورده و کسی را هم به این ناهار راه نمیدادند؛ یعنی این سه نفر تصمیمگیرنده اصلی بودند و با این افراد درباره عزل یا انتصاب افراد مشورت میکرد. این دو نفر هم بهخصوص آقای بقایی بیشترین ضربه را هم به دولت زدند. وی بیان داشت: «از ۴۰ میلیون نفری که در انتخابات شرکت کرده بودند، 25 میلیون نفر به احمدینژاد رأی داده بودند و او ناخودآگاه احساس قدرت میکرد. ما طلبه مدرسه مجتهدی بودیم و هفتهای یکبار برای ما کلاس اخلاق گذاشته و میگفتند که وقتی بالای منبر رفته و ۲۰ نفر پای آن منبر نشستهاند، احساس غرور نکنید و این اختلاقیات را در حوزه علمیه برای ما تشریح میکردند. فلذا، احمدینژاد زمانیکه دید در لبنان، آنطور از او استقبال میکند، احساس قدرت کرد. من یک مثالی میزنم که ببینید غرور چه میکند، با یکی از محافظان او که صحبت میکردم به من گفت، زمانیکه احمدینژاد به استان یزد رفته بود به یکی از محافظان خود گفته بود؛ «این مردم را ببینید چه استقبالی از من کردند، آیا زمانیکه رهبری هم آمده بود، این اندازه استقبال کردند؟ از من استقبال بیشتری شد یا از ایشان؟»
*رویانیان هم پشیمان است
یکی دیگر از افراد منتقد به احمدینژاد سردار رویانیان است که در دولت احمدینژاد سمت داشت. او میگوید: «پشیمان بودم چراکه احمدینژاد من را به پرسپولیس بُرد که نباید میبرد. در حقیقت طی یک برنامهریزی این کار را انجام داد. بعد هم احمدینژاد با دوستان همراهش رفتارهایی کرد که مورد پسند بنده نبود و در نهایت منجر به فاصله بین او و ارکان نظام شد.» رویانیان اظهارکرد: بنده در حدود ۳۴ یا ۳۵ سال خدمت، نه تنها هیچ پروندهای نداشتم بلکه در این مدت مستمرا مورد تشویق فرمانده کل قوا و هم بسیاری از فرماندهها قرار گرفتم، علاوه بر این طرحهایی هم اجرا کردم. برای مثال ۲۰۳ نماینده مجلس از اقدامات من را راهنمایی و رانندگی تشکر کردند و محضر آقا نامه نوشتند و یا در خصوص عملکردم در ۱۱۰، ۲۲ سکه جایزه گرفتم، حج واجب جایزه گرفتم و مسئولان نظام از من تقدیر کردند، تا سال ۹۲ بچه خوب و مثبتی بودم، مرتب هم جایزه میگرفتم، غیر از تشویق هیچ پروندهای نداشتم. چه شد که ناگهان بعد از احمدینژاد من پروندهدار شدم؟ و بعد هم آمدند یکسری اعداد و ارقام ماوراءالطبیعه را به من نسبت دادند، بهخاطر آقای احمدینژاد بود؟ بنده با احمدینژاد کار میکردم، او که رفت، با خود گفتند رویانیان مثل گاو پیشانی سفید است، حتما میتوانید یک کاری کنید و به او ضربه بزنید، لذا برخورد سیاسی با من کردند، پرونده سیاسی ساختند. وی افزود: بعد که این پرونده را ساختند، هر چه سیر و پیاز داغ مربوط به هر جای دیگر بود، آوردند روی این پرونده اما به من نمیخورد. خلاصه پنج، شش سال بنده را در این پرونده نگه داشتند.»
ارسال نظر