گزارش «آرمان ملی» از پیامهای دوازدهمین دوره انتخابات مجلس:
هشدار ؛ آرای باطله را جدی بگیرید
آرمان ملی- یاسمین طالقانی: یکی از مشکلات انتخابات 11 بهمن آرای باطله بود؛ آرایی که تنها هدف صاحبان آنها ثبتنامش بهعنوان رایدهنده بود و نامی را در برگههای رای ننوشتند.
صاحبان آرای باطله 3 گروه هستند. گروهی که تنها برای عدم مشکل در استخدام و محل کار به پای صندوق آمدند، اولین موضوعی که به ذهن همه متبادر میشود این است که کارمندان، سربازان، مددجویان، دانشجویان در عین اینکه نامزدی نیافته یا علاقه و تعلق خاطری ندارند اما احساس میکنند ثبت کدملی و رأی دادن آنان در وضعیت استخدامی، تحصیلی یا امدادرسانی اثر میگذارد پای صندوق میروند ولی بهجای رأی واقعی رأی سفید میاندازند یا بهجای نام نامزد کلمات دیگری مینویسند. آنان برای مُهر شناسنامه آمده بودند و حالا ثبت کدملی و این هدف را اینگونه تامین میکنند. بیتردید این مهمترین دلیل است و تا ۵۰ درصد و بلکه بالاتر از آرای باطله و نه مشارکتکنندگان را میتوان به این امر نسبت داد. البته مهمترین دلیل برای آرای باطله و نه مشارکت است. از اینرو مخالفان را هم خلعسلاح میکند که کل مشارکت را به این بیم نسبت میدهند. گروه دوم به نوعی اعتراض به عدم حضور کاندیداهای همفکرشان را با انداختن رای باطله به صندوق نشان دادند. حسن روحانی توصیه کرده بود رأی اعتراضی بدهید. درست است که علی مطهری در تهران رای به خود و رفقایی را که بعضا خیلی هم با او همسو نبودند مصداق رای اعتراضی میدانست ولی خیلیها رای سفید و باطله را مصداق رای اعتراضی دانستند و حتی روی برگه نوشتند «اعتراض داریم». بنابراین بخشی از آرای باطله را میتوان تفسیر همان رأی اعتراضی دانست اگرچه مخالفان شرکت میگفتند چون نرخ مشارکت را بالا میبرید صدای اعتراضتان پژواکی نخواهد داشت. گروه سومی هم درصدد افزایش آمار مشارکت در انتخابات بودند تا دشمن نتواند از مشارکت پایین بهانهای برای هجمه پیدا کند. مشارکت در عین رأی باطله نزد برخی برای این است که بگویند نه ادبیات صداوسیما را قبول داریم و نه براندازان ایران اینترنشنال را و با هر دو مخالفیم. نه چنان رفتار میکنند که جناح حاکم به حساب خود بگذارد و نه بهگونهای که خارجنشینان را خوش آید و با رأی ولو باطله و سفید به ثبات و امنیت رأی میدهند و به دخالت خارجی و چشم طمع او «نه» میگویند. آرای باطله «پیام» و «مفهوم آن» در جامعه ما طی انتخابات ادوار اخیر مجلس و ریاستجمهوری یعنی از سال ۱۳۹۸ که مشارکت از ۵۰ درصد پایینتر آمد و کاهش میزان مشارکت رکوردهایی در عرصه رقابت انتخاباتی کشور زد، به میان آمد. پیش از آن در هر دوره میزانی رای بهعنوان آرای باطله به تفکیک مخدوش و سفید اعلام میشد، اما اینکه این آرا مفهومی در تحلیلهای سیاسی داشته باشد، پدیده نوظهوری است و عملا آن زمان در میان خبرها مورد توجه قرار گرفت که در انتخابات ۱۴۰۰ با میزان مشارکت ۴۸ درصدی مردم آرای باطله با ۱۳ درصد پس از نفر اول، یعنی ابراهیم رئیسی در جایگاه دوم قرار گرفت و پس از آن بقیه رقبای انتخاباتی هر کدام با کمتر از ۱۲ درصد حضور داشتند.
*تعبیر «عبدی» از آرای باطله
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «جدولی دیدم از ۱.۴۴ میلیون رای خوانده شده از ۸۰ درصد صندوقهای حوزه تهران که نفر اول ۳۵ درصد آرا را با ۴۲۷ هزار رای آورده بود. یعنی آرای صحیح حدود ۱.۲۱ میلیون رای بوده. پس ارای باطله حدود 16 درصد و تا اینجا بیش از ۲۲۰ هزار بوده است. رای باطله حتی در سال ۱۴۰۰ هم کمتر و حدود ۱۴ درصد بود.» «آرای باطله» در دوازدهمین دوره انتخابات مجلس به مثابه انتخابات ۱۴۰۰ تبدیل به یک چالش شده است، گرچه آمار رسمی از میزان آرای باطله اعلام نشده است اما فاصله زیاد بین آرای مأخوذه و رأی نمایندگان مشخصا در تهران حکایت از نقش آرای باطله در این انتخابات دارد. حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران گریزی به این موضوع زد و پیام آرای باطله را رنجش مردم از حاکمیت دانست. او در پاسخ به اینکه آرای باطله در انتخابات مجلس دوازدهم چه پیامی داشت؟ گفت: آرای باطله در این دوره از انتخابات بیشتر از همیشه بوده و هنوز عدد آن را مشخصا هنوز نگفتهاند. پیشبینی میشود که ۱۰ درصد آرای این دوره از انتخابات باطله بوده ولی هنوز رسما اعلام نشده است. به هرحال ریشه آرای باطله این است که مردم رنجیده و از سیاست فاصله گرفتهاند. وی افزود: البته میان کنشگران سیاسی اختلاف است که آیا سیاستمداران، احزاب و شخصیتهای سیاسی باید تابع نظر اکثریت مردم که رنجیدهاند، باشند یا اینکه باید مردم را با محدودیتها و منحصر بودن راه انتخابات آشنا کنند و سعی کنند که مردم را به صحنه برگردانند. مرعشی در پایان تصریح کرد: لذا این دو گرایش مذکور وجود دارد اما گرایش ما بهعنوان حزب کارگزاران این است که نهاد انتخابات اهمیت دارد، به رنجش مردم احترام میگذاریم ولی باید مردم را قانع کنیم که به انتخابات اهمیت بدهند ولو اینکه مسیر کُند جلو برود و بهبودی بسیار کم باشد.
ارسال نظر