امیدآفرینی کار دولتهاست
دولت باید با اقدامات بخردانه و حاکمیت عقل و دانش و برخورد علمی با معضلات اقتصادی انتظارات را نسبت به آینده مثبت کند و خوشبینی بهوجود بیاورد.
لذا اتفاقا توپ امیدآفرینی در زمین دولت است و رسانهها باید اخبار این انتظارات مثبت را به اطلاع مردم برسانند. یعنی مردم انتظار داشته باشند که در آینده وضعشان بهتر میشود. وضع دولت با شعار و رفتارهای پوپولیستی که بهتر نمیشود. اگر آقای رئیسی میخواهد امیدآفرینی کند صرفا یک عده خاصی را در دولت به کار نگیرد. واقعیت امر در ایران امروز این است که برخی که دانش و آگاهی لازم را ندارند و آمدهاند مناصب تخصصی را در دست گرفتهاند. وقتی دولت در بالاترین نهاد برنامهریزی بزرگترین کتابخانه تخصصی کشور را میخواهد به سوله ببرد، اگر رسانهها و مطبوعات این واقعیتها را به مردم نگویند خیانت کردهاند. رئیس سازمان برنامه و بودجه که نباید به دنبال افتتاح فلان پروژه یا فلان موسسه برود بلکه به عنوان اتاق فکر دولت باید بنشیند و برای مشکلات کشور برنامهریزی و تصمیم سازی کند. الان آقای دکتر رهبر یکی از اصولگرایانی است که در دانشگاه تهران نیز درس خوانده اما دولت از حضور وی استفادهای نمیکند. از طرفی وقتی آقای احمدینژاد دولت را به آقای روحانی تحویل میداد در سال 92نرخ رشد منفی 6.8 دهم درصد و نرخ تورم بالای 35 درصد بود که در دولتهای یازدهم و دوازدهم این آمارها و شاخصها تغییر کرد و مثبت شد. اما حال که قریب به 3 سال است که دولت آقای رئیسی روی کار است میبینیم که همه آن آماری که در دولت احمدینژاد بود دوباره همه برگشتهاند. اگر میخواهیم ایران را بسازیم باید از جوانان فهیم ایرانی فارغ از نوع نگاه و گرایش سیاسی استفاده کنیم. در حالی که میبینیم کافی است عضو دانشگاه امام صادق(ع) باشید که عضو دولت شوید. ولی اگر هر شخص نخبه و با سوادی را فارغ از اینکه در دانشگاه امام صادق(ع)، دانشگاه تهران، شریف و... هست جذب شود میتوان به تغییر شرایط امیدوار تر بود. اتفاقا اگر رسانهها صرفا با شعار به مردم امید واهی بدهند جایگاه خود را در نزد افکار عمومی دچار خدشه میکنند. بنابر این اگر دولت خواهان این است که مردم امید به آینده داشته باشند باید سیاست خارجی دولت ایران در سال 1403 در جهت تعامل با جامعه جهانی و حفظ منافع ملی ملت ایران تغییر کند. از سوی دیگر نیز باید مدیران داخلی دولت در جهت ارتقای علمی و تجربه کارشناسی تغییر کنند. در حال حاضر سازمان برنامه و بودجه یک سازمان تخصصی نیست بلکه سازمان تخصصی به سازمانی گفته میشود که هفتاد درصد مدیرانش از درون سازمان انتخاب شوند. وقتی کارشناسی که سالها در سازمان برنامه کمک کارشناس بوده و به ترتیب مدارج کارشناس، کارشناس ارشد ، کارشناس خبره و کارشناس عالی را پشت سر گذاشته اما از وجود وی استفاده نمیشود و یک شخص صفر کیلومتری را از بیرون میآورند که الفبای مسائل اجرایی و کارشناسی را نمیداند چگونه میتواند امید بیافریند؟ لذا دولت باید سیاستهای خود را تغییر دهد. 30 ماه از این دولت میگذرد و هنوز استراتژی اقتصادی و راهبرد توسعهاش مشخص نیست. بنابر این اتفاقا توپ در زمین دولت است و دولت باید عقلانیت را حاکم کند. درآمدهای نفتی امروز نسبت به دولت سابق بهتر شده ولی رفاه مردم کمتر شده به خاطر اینکه سیاستها بخردانه نیست . در نتیجه اگر دولت به حل علمی و برخورد کارشناسی مساله بپردازد و از ایرانیان اعم از داخل و خارج از کشور که دانش و تجربه لازم را در اداره بهتر کشور دارند استفاده کند قطعا میتواند موفق باشد.
*مهدی پازوکی
کارشناس مسائل اقتصادی
ارسال نظر