نوروز و سیل سیستان
وقوع بحران های طبیعی و غیرطبیعی در هر جامعه ای از جمله ایران اجتناب ناپذیر است. حداقل تاریخ حیات اجتماعی نشان می دهد که کشورها چنین حوادثی را تجربه کرده اند.
طبیعتا کشور ما هم از این قضیه مستثنی نیست. از جمله آخرین اتفاقی که رخ داد، مربوط به سیل استان سیستان و بلوچستان است که اگر من جای مسئولین بودم، برای این استان تلاش مضاعف می کردم تا درد مردم کمتر شود و این تلاش مضاعف به خاطر این است که در شرایط غیربحرانی هم زندگی سخت و مشقت باری را مردم شریف و میهمان نواز این استان تجربه می کرده اند. حال که چنین بحرانی را دارند تجربه می کنند در کنار بحران خشکسالی که در استان بود و پایه های خیلی از برنامه هایشان را تحت الشعاع قرار داد اما همزمانی این رخداد با انتخابات به گونه ای شد که برداشت و احساس برخی این است که خیلی این بحران جدی گرفته نشد و حتی صدای نمایندگان مجلس هم که باید مدافع مردم در این شرایط باشند، شنیده نشد. درحالی که در چنین شرایطی همه مان باید همصدای مردم شریف استان باشیم و من به عنوان مددکار اجتماعی و رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، اینجا با صدای بلند می گویم که نباید مردم سیستان بلوچستان را تنها بگذاریم و به گونه ای باید حمایت های مختلف از جمله حمایت های روانی اجتماعی را انجام دهیم که این مردم احساس جداشدگی و نادیده انگاشته شدن نکنند. این درحالی است که اگر این اتفاق خدای ناکرده در استانی مثل اصفهان یا فارس و استان هایی که تریبون های بیشتر و دسترسی به مسئولین بیشتری دارند، می افتاد، نوع مواجهه با این بحران متفاوت تر بود و همه جای ایران می شد آن استان و همه ظرفیتهای استان های دیگر برای کمک به استانی که برخوردار است و صدای رساتری هم دارد اختصاص می یافت. اما احساس می کنم درمورد سیستان دارد این کم کاری ها صورت می گیرد و از این حیث نگرانی ام بیشتر می شود که داریم وارد فضای نوروز می شویم که طبیعتا در چنین شرایطی که معمولا حداقل لحظه سال تحویل مردم خوش هستند، آن لحظه خوش مردم هم بواسطه این سیل از بین می رود. درحالی که دولت مکلف است در بحران ها پشتوانه مردمش باشد. این پشتوانه بودن هم فقط در سرکشی کردن و کمک حداقلی نیست و مردم باید این تکیه گاه را احساس کنند و اتفاقا مهمترین تکیه گاه مردم در چنین شرایطی حمایت های دولتی است. البته مردم و بنگاه ها هم درقبال مسئولیت اجتماعی باید کارهایی انجام دهند. دولت نمی تواند وظایف خودش را در چنین شرایطی موکول به حمایت های مردمی و از جیب مردم بکند. به دلیل اهمیت این موضوع است که در اصل 29 قانون اساسی که حمایت از مردم در حوزه های مختلف از جمله سوانح تاکید شده، به عنوان اصل حاکمیتی تعریف شده است. وقتی از اصل حاکمیتی حرف می زنیم یعنی دولت موظف است یک تا صد خدمات را در آن حوزه ارائه کند و بی دلیل نیست که این اصل به عنوان اصل حاکمیتی در قانون مدیریت خدمات کشوری تعریف شده. حتی در بدترین شرایط هم دولت موظف است در اجرای این اصل به عنوان یک اولویت گام بردارد. اما چیزی که اتفاق نمی افتد بویژه در این شرایط مردم حمایتهایی را نیاز دارند که در اولویت نیازهایشان است و همه ظرفیت های کشور در همه قوا، همه نهادها اعم از نهادهای عمومی غیردولتی که منابع مالی خیلی خوبی هم دارند و وظایفشان حمایت از محرومین و نیازمندان است، ورود کنند تا هم تکیه گاهی برای مردم شریف استان باشند، هم صدایشان باشند، هم کنارشان باشند و هم طی این ایام نزدیک به نوروز، آرامش مردم را به آنها برگردانند با حمایت هایی که انجام می دهند تا این مردم احساس تنهایی نکنند. مردم استان سیستان و بلوچستان هم شهروندانی هستند مثل همه جای ایران. امیدوارم این صداها شنیده شود و این مردم هم به حقشان برسند.
*سیدحسن موسوی چلک
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
ارسال نظر