«آرمان ملی» نحوه مواجهه اصولگرایان در مقابل منتخبان تندروی مجلس را بررسی میکند
حمید رسایی و چالش رد اعتبارنامه
آرمان ملی- حمید شجاعی: اختلافات میان اصولگرایان حرف امروز و دیروز نیست و این جریان طی یکدهه گذشته شاهد اختلافات درونی میان احزاب و گروههای مختلف بوده است؛ اختلافاتی که گاهی توسط بزرگان و ریشسفیدان اصولگرا با پادرمیانی حل و فصل میشده است.
اما چند سالی است که دیگر اردوگاه اصولگرایان بزرگتری ندارد و اختلافات آنچنان بارز و برجسته شده که دیگر حتی در پی پوشاندن آن هم نیستند و علنی و آشکارا این اختلافات را نشان میدهند و بیان میکنند. اختلافاتی که در انتخابات اخیر نمود عینی داشت و چند لیستهشدن اصولگرایان نشان داد که دامنه این اختلافات هر روز گستردهتر میشود. اما تفاوتی که انتخابات 1402 با انتخابات 98 برای اصولگرایان داشت، این بود که آنها حداقل تا پیش از ورود به بهارستان انسجام نسبی خود را حفظ کرده بودند و اختلافات در همان سال اول مجلس یازدهم بروز و ظهور کرد. اما انتخابات اخیر نشان داد که گویا اصولگرایان پیش از ورود به بهارستان برای یکدیگر شمشیر را از رو بستهاند. اظهارات برخی چهرههای تندرو این جریان نیز این گفته را تایید میکند. سخنان اخیر منتخب سوم تهران علیه قالیباف آن هم درست چند روز پس از بیانات رهبری مبنی بر عدم اختلافافکنی، دعواهای سیاسی و اینکه منتخبان نگذارند کام ملت تلخ شود؛ بیانگر این بود که تندروها برای مجلس دوازدهم خوابهایی دیدهاند و بهدنبال آن هستند تا منویات و تفکرات خود را پیادهسازی کنند. اما با این حال شاید خود حمید رسایی نیز تصور نمیکرد که حرفهایش در گفتوگوی ویژه خبری شبکه خبر با این میزان مخالفت، انتقاد و عتاب همراه شود. جاییکه نه اصلاحطلبان و اعتدالیون که اصولگرایان وی را آماج انتقادات خود قرار دادهاند. چنانکه رسانههای اصولگرایی چون «تسنیم»، «جوان»، «خراسان»، «فرهیختگان» و حتی «کیهان» نیز به انحای مختلف به رسایی تاختند و حتی صداوسیما را نیز به جهت تریبون دادن به این فرد مورد انتقاد و خطاب قرار دادند. در این راستا «جوان» نوشت: «رسانهها بهترین کاری که میتوانند بکنند، تریبونندادن به اهالی ستیزه و مقابله و جبههبندیهای دشمنشادکن است.» «فرهیختگان» نیز رسایی را یکی از افرادی خواند که منظور صحبتهای رهبری با وی بوده است. اما نکتهای که بسیاری بر آن تاکید دارند اینکه چه شخص یا جریانی پشت این داستان قرار دارند. اینکه امنا و شریان بخواهند هنوز مجلس تشکیل نشده بهدنبال تسویه حساب با چهرههای مختلفی از جمله محمدباقر قالیباف باشند اوج بداخلاقی سیاسی و مصداق همان تلخ کردن کامی است که مدنظر مقام معظم رهبری است. هر چند که باید در مورد صلاحیتهای اخلاقی، بینش سیاسی و... نیز اینگونه افراد احراز صلاحیت شوند تا هنوز نماینده نشده با اظهارات نسنجیده خود هزینهسازی نکنند.
*تندروها محصول نگاه حذفی اصولگرایان
مروری بر آنچه طی چند روز اخیر در اردوگاه اصولگرایان رخ داده و نمود بیرونی پیدا کرده این واقعیت را هویدا میکند که «از کوزه همان برون تراود که در اوست» زمانیکه اصولگرایان سرخوش از حضور مقتدر در انتخابات از انتخاباتی باشکوه صحبت میکردند باید فکر اینجا را نیز میکردند که هزینه عدم حضور جریان رقیب و میانهروها افتادن مجلس آتی بهدست تندروها خواهد بود که حرفهایی مثل آنچه رسایی در تلویزیون بیان کرد بارها و بارها از زبان سایر منتخبان همراه وی که به مجلس بعدی راه یافتهاند، بیان خواهد شد. دقیقا روندی که در انتخابات مجلس یازدهم نیز اتفاق افتاد. لذا اینجاست که اصولگرایان باید نگاهی در خود بیندازند که چگونه از عقلایی که طراز مجلس را به اندازهای بالا نگه میداشتند که به واقع مجلس در راس امور قرار میگرفت اکنون به جایی رسیدند که تندروها با اظهارات نسنجیده خود شأن و جایگاه مجلس را از حد اعلی خود تنزل دادهاند. هر چند که این هنوز از نتایج سحر است و باید منتظر تشکیل مجلس دوازدهم ماند و دید اینگونه افراد از جایگاه نمایندگی مجلس در امورات مختلف چگونه سخن میگویند. لذا مجلس یازدهم هر چه بود پس از گذشت یکسال مورد تذکر رهبری قرار گرفت، اما این مجلس هنوز تشکیل نشده رهبری تذکرات خود را به آنها میدهند. در نتیجه معلوم است مجلس آتی کم از این چالشها نخواهند داشت.
*فشار به رسایی یا حذف؟
طی چند وقت اخیر بسیاری جدای از صحبتهای رسایی به پشت پرده این صحبتها و جریانی که پشت آن قرار دارد اشاره میکنند. اما پرسش اینجاست که پشتپرده این انتقادات چیست و چرا اصولگرایان از اظهارات حمید رسایی که سابقه طولانی در این قسم اظهارنظرها دارد برآشفتهاند؟ این روزها منتقدان اصلی این چهره تندرو نه اصلاحطلبان بلکه خود اصولگرایان هستند. بهنظر میرسد بخشی از این انتقادات به نتایج انتخابات مجلس بازمیگردد، انتخاباتی که نتیجه آن برای بخش اکثریتی اصولگرایان شوکهکننده بود، آنها که طی چند ماهه اخیر از عملکرد شورای نگهبان دفاع کرده بودند و تلاششان بر حضور حداقلی اصلاحطلبان و اعتدالیون بود، نتیجه این استراتژی را در انتخابات ۱۱ اسفند دیدند و فضای مجلس یازدهم برخلاف تصوراتشان به دست تندروها افتاد. برهمین اساس تلاش دارند تا مجلس آغاز نشده به سمت کنترلکردن این تندروها بروند که در این میان یک ایده نیز رد اعتبارنامه لیدر این تندروها یعنی حمید رسایی است. البته امروز صحبت از حمید رسایی به جهت اظهاراتش در میان است و مشخص نیست که فردا روزی در مجلس یا محفلی دیگر چهره تندروی دیگری بخواهد از این قسم اظهارات بر زبان جاری کند. لذا سایه این کنترل باید بر سر همه چهرههای تندرو مجلس باشد. برهمین اساس هم بهنظر میرسد، رفتارهای تند و اقدامات خارج از چارچوب اصولگرایانه این روزها لیست شده و یکی یکی در رسانههای اصولگرا پررنگ میشود در همین راستا اخیرا «فارس» با انتشار درخواست جمعی از شرکتکنندگان در انتخابات مجلس که اخیرا برگزار شده، آورده است: «اینجانبان جمعی از شرکتکنندگان در انتخابات ۱۱ اسفندماه سال ۱۴۰۲ با توجه به اقدامات اخیر آقای حمید رسایی منتخب مردم تهران در مجلس دوازدهم که اقدام به اتهامزنی به نمایندگان مجلس شورای اسلامی کرده بود شیرینی تشکیل مجلس جدید را به کام مردم تلخ و از آن نمایندگان محترم تقاضا داریم اعتبارنامه آقای حمید رسایی را تایید نکنید.» این در حالی است که از سوی دیگر برخی از گمانهزنیها حکایت از آن دارد که بخشی از اردوگاه راست بهدنبال ابقای محمدباقر قالیباف در کرسی ریاست مجلس بوده و در چنین شرایطی لابیها و بازیهای پارلمانی برای این موضوع کلید خورده است. فشار به چهرههای تندرویی چون رسایی که خود را کاندیدای ریاست میدانند نیز میتواند بخشی از این برنامهریزی برای ابقای قالیباف در کرسی ریاست باشد.
ارسال نظر