| کد مطلب: ۱۱۰۳۱۰۷
لینک کوتاه کپی شد

مجید ابهری در گفت‌وگو با«آرمان ملی»:

تحول در جامعه ایران اجتناب‌ناپذیر است

آرمان ملی-احسان انصاری: چرا انتخابات مجلس دوازدهم به یک انتخابات پر از اتفاقات غیرمنتظره تبدیل شد؟پیامد کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات چیست؟

تحول در جامعه ایران اجتناب‌ناپذیر است

«آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با مجید ابهری، جامعه‌شناش گفت وگو کرده است. ابهری معتقد است:« نمی‌توان عنوان کرد برخی افراد از ترس نداشتن مهر انتخاباتی در پای صندوق های رأی حاضر شده‌اند.در نتیجه باید عنوان کرد کسانی در انتخابات شرکت کردند و رأی باطله دادند که به نظام علاقه داشتند اما از بین گزینه‌های موجود به عملکرد افراد موجود اعتقاد نداشتند و به این گمان بودند که این افراد نمی‌توانند مشکلات فعلی کشور را حل کنند.هیچ کس به خاطر ترس و کنترل رأی نداد.آنچه بخش‌هایی از جامعه را به سمت صندوق‌های انتخاباتی کشاند رقابت‌های قومی و محلی در بخش‌های مختلف کشور بود که باعث شد مردم وارد عرصه انتخابات شوند».در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

*پیام اجتماعی انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی چه بود؟

انتخابات مجلس دوازدهم ادغام مرزهای مشارکت سیاسی و آشفتگی فرهنگی بود.شرایط به شکلی بود که در شهر زادگاه من ابهرحدود70 کاندیدای انتخاباتی با هم رقابت می‌کردند که جای سوال زیادی دارد. از سوی دیگر میزان مشارکت در این انتخابات نسبت به ادوار گذشته پایین‌تر بود که نیاز به بررسی و کنکاش دارد.به هر حال در این انتخابات اتفاقات عجیب و غریبی رخ داد که تاکنون سابقه نداشته است. برخی در این دوره از انتخابات از فضای نامناسب انتخاباتی استفاده کردند و بدون هیچ گونه سابقه مثبت سیاسی و اجرایی وارد مجلس شدند.اتفاق دیگری که در این انتخابات رخ داد این بود که کسانی که دارای سوابق قدرتمند سیاسی و اجرایی بودند به دلایل مختلف رد صلاحیت شدند که این موضوع نیز جای بحث و تأمل دارد که این افراد براساس چه ملاک و معیاری رد صلاحیت شدند.

*چه دلایلی باعث کاهش میزان مشارکت در این انتخابات شد؟

در این زمینه باید افراد را به سه دسته تقسیم کرد. نخست کسانی بودند که مخالف بودند و به همین دلیل در انتخابات شرکت نکردند. دسته دوم کسانی بودند که با صندوق‌های رأی قهر کرده بودند اما به نظام و آرمان‌های آن وفادار باقی مانده بودند. این افراد همان کسانی بودند که پای صندوق‌های رأی رفتند و یک میلیون و دویست هزار رأی باطله و غیر قابل استفاده به صندوق‌های رأی انداختند.این افراد به دعوت مقام معظم رهبری و آرمان‌های نظام نه نگفتند اما با عبور از جریان‌های سیاسی گزینه‌ای برای انتخابات نداشتند و یا از گزینه‌های موجود کسی را برای حضور در مجلس مناسب نمی‌دانستند.گروه سوم اما کسانی بودند که با قدرت در انتخابات حضور پیدا کردند و آرای خود را به صندوق ها انداختند.نکته مهمی که بارها نیز به آن اشاره شده این است که ما در کشور تحزب نداریم و به همین دلیل گروه‌هایی یک شبه در آستانه انتخابات ابراز وجود می‌کنند و پس از انتخابات نیز از بین می‌روند. این رویکردی است که در انتخابات اخیر وجود داشته و باعث نابسامانی‌های زیادی در روند انتخابات شده است.

*چرا میزان آرای باطله در این انتخابات افزایش پیدا کرده است؟

برخی عنوان می‌کنند کسانی که آرای باطله دادند به دلیل اجبار سازمان‌ها و نهادهایی بوده که در آن مشغول به کار بوده‌اند. این در حالی است که ما با این دیدگاه موافق نیستم و معتقدم بسیاری از آرای باطله به دلیل چشم و هم چشمی و نداشتن گزینه مناسب برای انتخاب به صندوق‌های رأی انداخته شده است. در چنین شرایطی نمی‌توان عنوان کرد برخی افراد از ترس نداشتن مهر انتخاباتی در پای صندوق‌های رأی حاضر شده‌اند.در نتیجه باید عنوان کرد کسانی در انتخابات شرکت کردند و رأی باطله دادند که به نظام علاقه داشتند اما از بین گزینه‌های موجود به عملکرد افراد موجود اعتقاد نداشتند و به این گمان بودند که این افراد نمی‌توانند مشکلات فعلی کشور را حل کنند.هیچ کس به خاطر ترس و کنترل رأی نداد.آنچه بخش‌هایی از جامعه را به سمت صندوق‌های انتخاباتی کشاند رقابت‌های قومی و محلی در بخش‌های مختلف کشور بود که باعث شد مردم وارد عرصه انتخابات شوند.

برخی در این دوره از انتخابات از فضای نامناسب انتخاباتی استفاده کردند و بدون هیچ گونه سابقه مثبت سیاسی و اجرایی وارد مجلس شدند.اتفاق دیگری که در این انتخابات رخ داد این بود که کسانی که دارای سوابق قدرتمند سیاسی و اجرایی بودند به دلایل مختلف رد صلاحیت شدند که این موضوع نیز جای بحث و تأمل دارد که این افراد براساس چه ملاک و معیاری رد صلاحیت شدند

*کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات چه پیامدهای اجتماعی و سیاسی خواهد داشت؟

واقعیت این است که کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات به دلیل اعتراض به وضعیت موجود و نارکارآمدی‌هایی بود که در کشور وجود داشت.نباید از این موضوع به‌راحتی گذشته و بلکه باید روی آن تأمل کرد که چرا مردم در انتخابات شرکت نکردند. عدم مشارکت مردم به دلیل تورم و گرانی‌های افسارگسیخته‌ای است که در سال‌های اخیر در کشور وجود داشته و وضعیت زندگی مردم را به روز به روز بدتر از گذشته کرده است. واقعیت این است که مردم همچنان از آرمان‌های انقلاب و نظام دفاع می‌کنند و با آن همراهی می‌کنند. قهری که در انتخابات مجلس دوازدهم با صندوق‌های رأی صورت گرفت نیز از بی مهری‌هایی است که برخی مدیران ناکارآمد مسبب آن هستند. در سال‌های اخیر بیکاری و رانت‌خواری ارکان بسیاری از فسادها بوده و گاهی نامشخص بودن بخش قابل توجهی از برنامه‌ها و دستورات خود اساس تضادها و تنش‌هاست. بنابراین هرجا که برخی بنا را بر گنگ گویی و نسنجیده خواهی بگذارند ماموریت آشفته‌سازی و سیاه‌نمایی خواهد بود. مردم از این همه کم لطفی خسته  شده‌اند.تبعیض‌ها دلزده‌شان کرده وگرنه از نظام دلخور نبوده و رفتار فرصت‌طلبان آزارشان می‌دهد. کوچک‌تر شدن سفره‌های مردم ناشی از دوعامل گرانی‌های قطاری و لجام گسیخته و ضعف و فقدان مدیریت کارآمد بر ابعاد تولید و عرضه و قیمت‌گذاری و نظارت کارآمد بر این وجوه می‌باشند.این در حالی است که احتکار و انبار کردن ارزاق عمومی و بعضا صدور غیرمجاز آنها به کمبود کالاهای ضروری در بازار منجر می‌شود.از نگاه رفتارشناسی سیاسی ایجاد تنگناهای اقتصادی و کمبودهای مصنوعی موتوری بر سرعت بخشیدن به ناراضی تراشی آنهم در طبقات کم درآمد،بازنشسته،بیکار  است. بدون تردید فقدان نظارت متمرکز از علل نافذ در بروز برخی از نابسامانی‌های موثر در وقوع مشکلات اخیر  هستند. گرانی‌ها زندگی مردم را سخت کرده و چالش‌های زیادی را در زندگی آنها به وجود آورده است. امروز میزان فقرا نسبت به گذشته بیشتر شده و بسیاری از مردم که تا دیروز در وضعی مناسبی زندگی می‌کردند به دلیل گرانی‌ها با چالش‌های جدیدی در زندگی خود مواجه شده‌اند. در چنین شرایطی چگونه می‌توان انتظار داشت مردم به صورت پرشور در انتخابات حضور پیدا می‌کردند؟

*به چه میزان به عملکرد مثبت کسانی که وارد مجلس شده‌اند خوش‌بین هستید؟

زیاد نمی‌توان خوش‌بین بود اما مأیوس نیز نباید شد.به هر حال جامعه ایران در حال پوست‌اندازی و تحول است و این تحول اجتناب‌ناپذیر  است. به هر حال کسانی که مسبب وضعیت موجود هستند باید شرایط امروز جامعه را نیز در نظر می‌گرفتند. در انتخابات گذشته وعده‌های زیادی به مردم داده شده اما در عمل به این وعده‌ها عمل نشده مردم نسبت به کاندیداهای انتخاباتی با بی‌اعتمادی نگاه می‌کنند و فعالیت آنها را در زمان انتخابات بیشتر برای رأی آوری می‌دانند. مردم به این نتیجه رسیده‌اند که بین حرف و عمل کاندیداهای انتخاباتی فاصله است و هر کاندیدای که در انتخابات به پیروزی دست پیدا می‌کند نه تنها نسبت به وعده‌هایی که به مردم داده بی‌تفاوت است و بلکه حاضر نیست نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد.به همین دلیل نیز هر چه انتخابات بیشتری در کشور برگزار شد میزان مشارکت در انتخابات کاهش پیدا کرد. به عنوان مثال آخرین انتخابات ریاست جمهوری که در کشور برگزار شد نسبت به انتخابات گذشته با میزان مشارکت کمتری همراه بود.مردم از نمایندگان مجلس انتظار دارند صدای آنها باشند.در واقع نماینده مجلس باید صدای مردم کوچه و بازار و خیابان باشد.مردم انتظار دارند اگر مدیری در مسیر صحیح حرکت نمی‌کند و یا تصمیمی می‌گیرد که برخلاف خواسته‌های آنهاست نمایندگان در مقابل آن بایستند و تلاش کنند وی را به مسیر صحیح برگردانند. در واقع انتظار مردم از نمایندگان مجلس حرکت در مسیر خواسته‌های آنها و برخورد با مدیرانی است که برخلاف مسیر آنها حرکت می‌کنند.پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بیشترین تعداد انتخابات در تاریخ ایران برگزار شده است.هدف اصلی جمهوری اسلامی نیز مشارکت مردم در تصمیم گیری‌هایی بود که به شکل‌های مختلف به سرنوشت آنها ارتباط پیدا می‌کرد. با این وجود هر چه از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته میزان دخالت مردم در تصمیم گیری‌ها به دلایل مختلف و از جمله تنگ نظری‌های  برخی افراد کاهش پیدا کرد.این در حالی است که در اغلب کشورها احزاب نقش مهمی در شکل دهی و جهت‌دهی به آرای مردم دارند و تلاش می‌کنند آرای مردم با ارائه برنامه‌های خود به سمت خود بکشانند. این در حالی است که این وضعیت در ایران وجود ندارد و انتخابات به صورت فصلی و بدون پشتوانه و برنامه ریزی برگزار می شود.

 

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار