نگاهی حقوقی به برخی خواستههای یکی از حساسترین اقشار جامعه؛
خواستههای اولیه معلولان چیست؟
آرمان ملی: حقوق شهروندی، ابتداییترین اتفاقی است که میتواند برای یک فرد اتفاق بیفتد؛ اتفاقی طبیعی که حتی نمیتوان نام امتیاز را هم بر آن نهاد. حقوقی که در رابطه میان ملت و دولت یا هر حاکمیتی در هر فرم و شکل دیگری به وقوع میپیوندد. حال این حقوق، بست و گسترش بیشتری پیدا میکند و حساستر میشود اگر آن قسم از شهروندی که مورد نظر است، شرایط خاص و ویژهتری هم داشته باشد؛ معلولان که از آنها تحت عنوان افراد توانیاب صحبت به میان میآید از این دستهاند.
کسانیکه در ادوار مدیریتهای مختلف به عنوان سوژههایی برای خوشرنگ و لعابتر کردن بساط وعدههای انتخاباتی مورد استفاده قرار میگیرند؛ علیالخصوص در مدیریتهای شهری متفاوت. شهری که دورههای شورای شهر و شهرداریها از احزاب، وعدههایی به این جامعه هدف ما داده اما همچنان معلولان حتی نمیتوانند به راحتی در شهر رفت و آمد کنند؛ همچنان اتوبوس و مترو مناسبسازی نشدهاند، حتی عبور از خیابان و پیادهرو هم برای این افراد مناسب نیست و راهشان بسته است و طبیعی است زمانی که همین حقوق ابتدایی که حق بیرون آمدن از خانه و رفت و آمد در فضای بیرون از آن است در مورد این افراد برآورده نشود، چطور میتوان انتظار داشت سایر مسائل و معضلات آنها نظیر اشتغال و سایر امور مهمتر در نظر گرفته شده باشد؟
در این گزارش با استفاده از اظهارات این افراد توانیاب که با روزنامه «آرمانملی» در میان گذاشتهاند، قصد داریم نگاهی فراتر به بحث سلامت روان این افراد بیندازیم. طبیعی است که این افراد در شرایط نرمال هم در معرض بیماریها و درگیریها روحی و روانی قرار بگیرند، حال چه رسد به این شرایط نبود و کمبود امکانات که این احتمال افزایش مییابد. اما مسئولان در این مورد چه کردهاند، حقوق معلولان در این زمینه چطور مورد بررسی قرار میگیرد و آنها چه میگویند؟
چرا مطابق ماده 27 حقوق معلولان عمل نمیشود؟
«افراد دچار بیماری سلامت روان ایران گناهکار یا مجرم نیستند که بروز این بیماری برابر با فشار و محرومیتهایی سختتر از زندان باشد»؛ این را افراد معلولی میگویند که با رسانه ما صحبت کردهاند. بر اساس شواهد و استناداتی که در اختیارمان قرار دادهاند، «بسیاری از آنها با وجود شرایط کنترل شده و حتی بعد از سالها زندگی مستقل و آزاد تحصیلات و مهارتهای تخصصی هنری و غیره گذشته به دلیل مزمن و عمرانه بودن بیماری و نبود حمایت جانبی از خانواده یا اطرافیان ناچار به اقامت چند ماهه تا عمرانه در مراکز توانبخشی یا نگهداری میشوند.»
اما به گفته آنها «چرا باید از شرایط ایزوله و نامناسب بستری و آسیبهایش بترسند؟ چرا مثل بسیاری کشورها در بستری بیمارستانی یا مراکز توانبخشی یا نگهداری سلامت روان از احترام، امکانات حقوق انسانی و طبیعی و کرامت انسانی برخوردار نباشند؟ چرا محلهای درمانی توانبخشی و نگهداری به جای آسایشگاههای توانگیری خانههایی امن و دلپذیر اما با خدمات نظافتی تغذیه و کمکهای درمانی نباشند؟ چرا در شرایط از کارافتادگی ناشی از بیماری سلامت روان از مستمری ازکارافتادگی ماهانه معادل حقوق پایه کارگری چند میلیونی و متناسب با تورم طبق ماده ۲۷ حقوق معلولان برای پوشش سرپناه خوراک پوشاک و هزینههای درمانی و پرستاری برخوردار نباشند و فشارهای روانی و جسمی مضاعف و تشدید بیماری را به دلیل فقر، بیسرپناهی و فشارهای معیشتی متحمل شوند؟»
حقوقمان را رعایت کنید
جمعی از معلولان به ما میگویند: کمترین حقوقی که برای افراد دچار بیماری سلامت روان یا بستری غیر محجور یا محجور خواستاریم و در مراکز درمانی دنیا در دسترسند:
- حق استفاده از پوشش و لباسهای شخصی
- حق دسترسی به اینترنت و امکانات آنلاین
- عدم ایزوله سازی اجتماعی توسط مراکز و قیم و حق ملاقات حضوری غیرحضوری و دیگر ارتباطات عاطفی و اجتماعی آزادانه و بدون محدودیت قیم، با دیگر اعضای خانواده، عزیزان، خویشان دوستان، آشنایان همدرسان همکاران سابق و افراد دلخواه (برای موارد کنترل نشده یا حاد منع بعضی یا اندک موارد ارتباطی آسیب زا میتواند با نظارت متخصص، باشد نه ممانعت یا مداخله منفی قیم. قیم به دلایل غیر تخصصی، غیرمنطقی و غیرانسانی مختلف از جمله سلیقه شخصی اختلافات شخصی و خانوادگی اختلالات سلامتی و رفتاری حتی خفیف بیحوصلگی ناتوانی و غیره میتواند طبق قوانینی مانع آزادی ارتباطی و اجتماعی فرد بستری یا ساکن در مراکز توانبخشی و نگهداری حتی با دیگر اعضای خانواده و باعث ایزوله کامل فرد بستری حتی از هدیهها و کمکهای دریافتی شود.)
- حق دسترسی به امکانات و وسایل شخصی مثل، رایانه لپتاپ گوشی موبایل وسایل هنری و موسیقی دیگر وسایل تخصصی، تفریحی و غیره و دسترسی به سرگرمیهای سالم و به روز که تمامی در مراکز درمانی دنیا نیز مجازند.
- حق گردش و رفت و آمد آزادانه از بیمارستان مرکز توانبخشی و نگهداری دستکم برای افراد توانمند یا کنترل شده.
- حق تمرین، پرورش و جلوگیری از افت یا نابودی مهارتها، علاقهها هنر و تخصصهای فردی ادامه سابقهها و علاقههای آموزشی و مهارتی گذشته و ایجاد دسترسی به وسایل و امکانات مورد نیاز آنها.
- حق دورکاری آنلاین
- حق کار حضوری
- اجرای ماده ۲۷ قانون معلولان و پرداخت مستمری از کارافتادگی ماهانه معادل حقوق پایه کارگری چند میلیونی و متناسب با تورم برای پوشش سرپناه خوراک پوشاک و هزینههای درمانی و پرستاری برای افراد دچار بیماری سلامت روان خیلی شدید، شدید و حتی افراد دچار بیماری متوسط و خفیف با از کارافتادگی و مشکلات معیشتی زیرا بسیاری بیماران متوسط و خفیف هم توان درآمدزایی یا درآمد کافی ندارند و بیماریشان در فشار کاری تشدید و دچار از کارافتادگیهای بیشتر میشوند.
در نهایت با توجه به گفتههای معلولان و از زبان آنها: با توجه به فشارهای اجتماعی و اقتصادی بالای این روزها و حادثهها و آسیبهای پیش بینی نشده، امکان حضور هر کدام از ما در مراکز درمانی، توانبخشی یا نگهداری سلامت روان متصور است. آنگونه که برای خود میپسندیم، عمل کنیم.
ارسال نظر