اختلافات اصولگرایان از سهمخواهی نورسیدگان تا لیستهای متعدد
جنگ قدرت یا عطش خدمت؟
آرمان ملی- حمید شجاعی: «جنگ قدرت» شاید این بهترین واژه برای احوالات این روزهای اصولگرایان باشد. جاییکه ماههاست وحدت را به بوته فراموشی سپرده و دیگر به این نتیجه رسیدهاند که میتوانند مستقلانه در هر فرآیند انتخاباتی شرکت کنند، وزنکشی کنند و بخت خود را بهصورت مستقل برای حضور در انتخابات بیازمایند.
از همین رو است که شاهدیم پس از تولد قارچگونه برخی تشکلهای شب انتخاباتی در جریان اصولگرا به همین منوال لیستهای متعدد و متفاوتی هم بیرون داده شده است و گویی امر به همه گروههایی اصولگرایی مشتبه شده است که در شرایط حاضر کاندیداهای اصلح از میان لیست آنها انتخاب خواهند شد و از همین رو هر یک لیست خود را بهعنوان لیست مورد استقبال و حمایت مردم معرفی میکنند. شانا و پایداری که پس از کش و قوسهای فراوان با یکدیگر ائتلاف کردند و لیست واحدی با 2 سرلیست یعنی قالیباف و آقاتهرانی ارائه کردند. از طرف دیگر شورای وحدت نیز با لیستی از افراد جدید به سرلیستی منوچهر متکی وارد میدان شده است و هیچگونه تمایلی نیز به ائتلاف و وحدت با گروه یا دسته دیگری ندارند. به اذعان خود نیز به هر گونه سهمخواهی و پدرسالاری پشت پا زدهاند. امنا نیز که جدیدا تاسیس شده و جمعیتی متشکل از برخی احزاب و گروههای اصولگرایی است به ائتلاف با شریان با محوریت حمید رسایی و مهرداد بذرپاش روی آورده و لیست مشترکی ارائه کرده است. لیستی که در آن برخی چهرههای حذف شده از لیست شورای ائتلاف و پایداریچیها جدا مانده بودند، حضور دارند؛ چهرههایی مانند ایزدخواه، سمیه رفیعی، احمد نادری، نظامالدین موسوی، نوباوه و یزدیخواه. چهرههایی که یا قالیباف مخالف حضورشان در فهرست مشترک پایداری و شورای ائتلاف بوده یا پایداری. بعضا هم البته خودشان به سمت امنا متمایل شدند. در طرف دیگر جبهه صبح ایران که آن هم طی یکی دو هفته گذشته اعلام موجودیت کرده قرار دارد. رائفیپور و همراهانش همچون غلامرضا و سعید محمد که به نظر میرسد در جبهه مقابل قالیباف قرار خواهند گرفت. هر چند که هنوز با وجود اینکه 2 روز تا برگزاری انتخابات زمان باقی است هنوز از سمت آنها لیستی بیرون نیامده یا رائفیپور از لیستی حمایت نکرده است. اما این تحرکات به وضوح نشاندهنده جنگ قدرت میان اصولگرایان است که کدام مجموعه یا گروه بتواند حمایت و رای مردم را پشتسر خود بیاورد و به کرسیهای بهارستان برسد. آنچه مسلم است اختلافات درون اصولگرایی بسیار است و به جرأت میتوان گفت هیچیک از مجموعهها و گروهها خواستار برتری و موفقیت طرفین دیگر نیستند و حتی در این میان تحرکاتی نیز برای عدم رایآوری یا تخریب جایگاه طرفهای دیگر انجام میدهند. اما آنچه مسلم است این انتخابات هر چه نداشته باشد چهره واقعی اصولگرایان را نشان داد. تا جاییکه دیگر به طور آشکارا و مشخص منکر هرگونه ائتلاف یا وحدت در وجه کلان جریان اصولگرایی میشوند و معتقدند که ورود جداگانه هر کدام به انتخابات میتواند ثمرات و مواهب بیشتری برایشان به همراه بیاورد. وحدتی که تا سالها حلقه مفقوده این جریان بود و افرادی چون مرحوم مهدوی کنی و مرحوم عسگراولادی در راستای آن تلاشها کردند.
* جنگ کسب قدرت
شاید اگر جریان مقابل یعنی اصلاحطلبان در انتخابات حضور مییافت و لیستی انتخاباتی ارائه میکرد شاهد چنین اختلافاتی آشکار و عمیق در میان اصولگرایان نبودیم و این ۴ فهرست، قاعدتا میتوانست افتراقاتشان به اشتراک تبدیل شود. اما این اتفاق رخ نداد تا مشخص شود جنگ سهمخواهی چنان در اردوگاه اصولگرایان بالاست که اجازه چنین تصوری را هم به بزرگانشان نمیدهند. جالب اینکه تمامی این اتفاقات طی دو تا سه هفته در این جریان رخ داده است و این حجم از افشاگریها علیه یکدیگر در میان اصولگرایان چنان بالاست که اگر انتخابات یکماه دیرتر برگزار میشد، مشخص نبود چه سرنوشتی در انتظار اصولگرایان بود. قابل تامل اینکه در ابتدای کار همه گروههای اصولگرایی از لزوم وحدت در میان نیروهای انقلاب صحبت میکردند، اما زمانیکه مساله جدیتر شد و هر چه بیشتر به انتخابات نزدیکتر شدیم مشخص شد که آنچه برای اصولگرایان در درجه اهمیت قرار ندارد وحدت جریانی است و البته آنچه در درجه نخست اهمیت قرار دارد نیز جنگیدن برای کسب قدرت بیشتر بوده است.
*امکان بالقوه اختلاف در جریان اصولگرا
یک فعال سیاسی اصولگرا در خصوص اختلافات درون جریانی معطوف به انتخابات در اردوگاه اصولگرایان اظهار داشت: آنچه اکنون در عرصه جریان اصولگرایی میبینید چیز جدیدی نیست و جنگ قدرت در میان اصولگرایان داستان طولانی دارد و سالهاست که وجود داشته است. برخی اوقات قادر به کتمان و پنهان کردن آن هستند و برخی اوقات قادر به پنهان کردن نیستند. محمد مهاجری به «آرمان ملی» گفت: این اتفاقات در انتخابات سال 98 هم وجود داشت و دعوای بین جبهه پایداری و آقای قالیباف چهارسال پیش هم بود اما توانستند در آخر با جلسه مشترکی آن را پنهان کنند. حتی اگر به قابل برگردیم در سال 1384 نیز وجود داشت. در آن مقطع از جریان اصولگرا آقای احمدینژاد، آقای قالیباف، آقای لاریجانی حضور داشتند و این اختلاف جدیدی نیست که در سال 1402 به وجود آمده باشد و دست کم در سال 84 در انتخابات وجود داشت. وی افزود: اما در گذشته جریانات اصولگرا یک بزرگترها و ریش سفیدهایی داشتند که با مداخله آنها گاهی اوقات موضوعات حل میشد. مثلا زمانیکه مرحوم آقای مهدوی کنی در قید حیات بود گاهی اوقات به یک اشاره، نامه، تذکر و جلسهای موضوع را حل میکردند. اما متاسفانه در سالهای اخیر بهخصوص از سال 98 به این سو که جریان اصولگرا تقریبا بدون رأس شده و هیچ هژمونی قدرتی در این جریان وجود ندارد و افراد با عنوان از طرف تندروهای جریان اصولگرا طرد و بیحرمت شدند نتیجه همین است که میبینید. مهاجری بیان کرد: شما فقط چیزهایی را میشنوید که در عرصه رسانههاست که علیه هم افشاگری میکند و بروز این اختلافات را هم در لیستهای متعددی که داده شد میبینید. اما فاجعه آن است که حتی در جلسات خصوصی طی روزها و هفتههای اخیر کار به توهین و تهمت به یکدیگر هم کشیده شده است. بنابراین همیشه در جریان اصولگر بالقوه امکان اختلاف وجود داشته است. اما در مقام عمل بزرگترهایی بودهاند که اجازه نمیدادند. الان که دوران کوتولههای سیاسی آغاز شده و آنها میدانداری میکنند طبیعی است که اختلافات پر حرارت ایجاد شود و مهار هم نخواهد شد. این فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: اگر انتخابات هم تمام شود خواهید دید که فصل جدیدی از این دعواهای سیاسی مجددا بروز خواهد کرد.
ارسال نظر