«آرمان ملی» دلایل رواج فرهنگ مالیات گریزی به جای مالیات ستانی را بررسی می کند
واکاوی دلایل مالیات گریزی
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: مالیات گریزی به جای مالیاتستانی از جمله پدیدههایی است که البته در کشورهایی با نظام مالیاتی غیرشفاف و همچنین هزینه کردها وجود دارد. پروسه مالیات ستانی یکی از بازوهای اصلی رشد اقتصاد در کشورها به شمار میآید. مالیات ستانی بنا به دلایل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... دارای عملکردی متفاوت درنقاط مختلف جهان است و از نگاه مودیان و ماموران با توجه به نحوه اجرای آن با دو مفهوم «خوب» و «بد» قابل بررسی است.
به گزارش «آرمان ملی»، در ایران «مالیات گریزی» جای «مالیات ستانی» را گرفته است و بسیاری از افراد و برخی نهادهای حقیقی و حقوقی به نوعی از پرداخت مالیات در حوزههای مختلف فرار می کنند. مواجهه با صاحبان صنوف مختلف و درخواست وجه نقد به جای پرداخت از طریق دستگاه های کارتخوان از بارزترین مصادیق «مالیات گریزی» در ایران به شمار می آید که بیانگر وجود ذهنیت «مالیات بد» در کشور است و میتوان علل مختلفی را برای این امر متصور شد. پرداخت مالیات در بسیاری از کشورها بر اساس قدرت و توانایی افراد صورت می گیرد و پرداخت آن به قوی شدن دولت برای حمایت هر چه بیشتر از مردم صورت می گیرد. روی آوردن دولت به درآمدهای مالیاتی به جای نفتی در سالیان اخیر به دنبال محدودیت صادرات نفت و ... و کاهش درآمدهای نفتی موجب شد تا تنوع مالیات ستانی و اخذ مالیات از طرق مختلف افزایش یابد، این در حالی است که هنوز زیرساخت های مناسب برای مالیاتستانی عادلانه و عدالت در معافیت های مالیاتی و شفافیت لازم برای هزینه کرد مالیات ها ایجاد نشده است. این عوامل باعث شده تا مالیات گریزی جای مالیات ستانی را بگیرد.
دلایل اجتناب از پرداخت مالیات
کارشناسان معتقدند؛ معرفی پایه های مالیاتی مختلف با نرخ های بالا در وضعیت کسادی کسب و کارها، مشکلات اقتصادی و.... از جمله دلایلی محسوب می شوند که انگیزه و توان مشارکت در امر مالیات ستانی را کاهش می دهد هر چند در این میان برخی از افراد و شرکتها ممکن است به دنبال کاهش هزینهها با هدف افزایش سود و کم کردن مبلغ مالیات نیز باشند و برخی افراد و شرکتها ممکن است از نقل و انتقال سرمایه به مناطق با نرخ مالیات پایینتر بهرهمند شوند. این گروه همچنین معتقدند که مشاهده خدمات نامطلوب از سوی دولتها عامل موثری است که در نهایت به اجتناب مودیان در پرداخت مالیات ها منتهی شود.
پارادوکسها در رویکرد مالیاتستانی
بر اساس این گزارش؛ پایبند نبودن برخی افراد به پرداخت مالیات از مبادی درست و واقعی از جمله معضلاتی است که در سایه نظارت چندگانه دولتها صورت می گیرد که به ندرت در کشورهای مثل کشورهای اسکاندیناوی شاهد آن هستیم! پرداخت مالیات در ایران به گونه ای تداعی کننده کارمند بی مزد و مواجب بودن برای دولت است که کمتر کسی در این بین رغبتی برای پرداخت آن را پیدا می کند و از انجام آن می گریزند. این در حالی است که در بسیاری از کشورها با بهره گیری از ابزارهای نظارتی و فرهنگسازی لازم در این خصوص، فرار مالیاتی کمتری رخ می دهد و نگرش منفی دراین زمینه وجود ندارد. مشاهده نظام مالیاتی قوی در برخی از کشورها با استفاده از ابزارهای هوشمند و سامانه ها و بانک های اطلاعاتی قوی صورت می گیرد و در این بین میزان درآمدهای افراد مختلف شناسایی شده و افراد کم درآمد نیز تحت قانون معافیت مالیاتی قرار می گیرند و حتی در صورت پرداخت های مالیاتی پنهانِ آنها از طرق مختلف توسط مودی، همه خرجکردها از سوی دولت به آنها اعاده می شود و در این راستا مردم با مشاهده عدالت اجتماعی صورت گرفته در این زمینه هیچگاه در صدد فرار از پرداخت مالیات برنخواهند آمد. از سوی دیگر قوانین دقیق با پشتوانه اجرایی محکم در کشورهای صاحب نظام پرداخت مالیات قوی، مانع از تخلفات مالیاتی از سوی مودیان و ماموران می شود و به این ترتیب رویکرد مالیات ستانی روندی قابل اعتنا با پشتوانه فرهنگی و قانونیِ مطلوب عملیاتی می شود.
شفاف سازی در هزینه کردها
هزینه کرد مالیات ها از دیگر پارامترهای قابل توجه در افزایش یا کاهش نرخ مشارکت افراد در پروسه پرداخت های مالیاتی تلقی می شود که در کشورهای مختلف به صورت های مختلف اجرا و یا اطلاع رسانی می شود، بعنوان مثال بهره مندی افراد با درآمدها و جایگاه های مختلف اجتماعی از خدمات و امکانات یکسان شهری در سطح جامعه از جمله عواملی محسوب می شود که افراد حقیقی و حقوقی را به مشارکت در پرداخت مالیات مشتاق می کند، حال اینکه تبعیض در ارائه خدمات شهری – حقوقی و... به ایجاد تقابل و موضع گرفتن مردم در مقابل ماموران مالیاتی خواهد شد.
بی انگیزگی با عدم مشاهده ارائه خدمات مطلوب
بدیهی است مردم تا زمانی که نتایج پرداخت مالیات را در ارائه خدمات مطلوب فرهنگی، عمرانی، اجتماعی، اقتصادی و ... مشاهده نکنند خود را ملزم به پرداخت مالیات نمی دانند، اما به دلیل ترس از برخوردهای تنبیهی سعی می کنند قوانین موجود را دور بزنند و نقدینگی های خود را همچنان در جیب خود محفوظ نگه دارند! مجبور کردن مردم به پرداخت های نقدی از سوی برخی از پزشکان، آرایشگران، طلافروشان و ... از جمله مصادیق بارز فرارهای مالیاتی به شمار می آید که این گروه به آن پناه می برند که البته به درستی هیچ واژه ای به جز سرقت برای آن نمی توان جست.
فساد در سیستم نظارتی مالیات
البته در راستای اجرای قوانین مالیاتی نباید از معضل فساد در سیستم نظارتی عملیاتی دریافت مالیات غفلت کرد چرا که برخی از پرونده های کلان مالیاتی با پرداخت رشوه های خرد و کلان به سرعت بسته می شود. اما آنچه باز هم در فرآیند پرداخت های مالیاتی نباید از آن غافل شد، توجه به اجرای قانون پرداخت مالیات در دایره «عدالت اجتماعی» است. در نظر گرفتن میزان درآمدهای افراد با استفاده از ابزارهای واقعی می تواند باعث گسترش عدالت اجتماعی و دریافت مالیات به میزان واقعی و درست از افراد تحت شمول قانونی اجرایی شود. معافیت های مالیاتی از گروه های مختلف و افراد حقیقی و حقوقی به ویژه سلبریتی ها و هنرمندان از جمله موارد بی عدالتی به شمار می آید و باید با نگاهی ویژه در صدد اجرای «عدالت در این خصوص در بین این گروه، اقدام به اجرای طرح مالیات ستانی و یا احیاناً معافیت های مالیاتی پرداخت. بدیهی است تحت شمول قرار گرفتن معافیت مالیاتی یا دریافت مالیات به طور یکسان از برخی هنرمندان با درآمدهای چندین هزار میلیاردی در مقایسه با هنرمندانی با درآمدهای کم مصداق بی عدالتی است و در این زمینه بسیار مطلوب است با رتبه بندی هنرمندان اعم از بازیگر، مجری، کارگردان و ... از نظر میزان درآمدهایشان، نسبت به اجرای عادلانه مالیات ستانی اقدام کرد چرا که معافیت عموم هنرمندان از پرداخت مالیات عادلانه نیست.
فقدان زیرساخت های مطلوب مالیاتی
زیرساخت های فرهنگی – اجتماعی پرداخت مالیات هنوز در ایران جانیفتاده است و نگاه منفی نسبت به پرداخت مالیات مسلماً طی سالیان متمادی به گونه ای دیگر شکل گرفته است و ریشه های این ناهنجاری را باید در حوزه های تاریخی، سیاسی و ... جست و جو کرد که در حال حاضر تبدیل به یک باور در سطح اجتماع تبدیل شده است و مسلماً تغییر چنین فرهنگی در مدت زمانی کوتاه انجام نخواهد شد. از سویی دیگر اجرای طرح مالیات ستانی بدون زیرساخت فرهنگی در کشور عملیاتی نمی شود و رسانه های رسمی و فضای مجازی نقش موثری در هدایت صحیح مردم به کانال پرداخت هزینه ای تحت عنوان مالیات دارد والبته این امر نیز مشروط به شفاف سازی هزینه کرد مالیات های دریافتی از سوی دولت دارد که در بلندمدت فرصت اجرایی شدن می یابد. به عبارتی دیگرفرهنگ مالیاتی مجموعه ای از طرز تلقی ، بینش وعکس العمل اشخاص در قبال سیستم مالیاتی است . این طرز تلقی به طور قطع با یک قانون مناسب و نیز عملکرد مامورین مالیاتی در بکار گیری ومراجعه با مودیان نقش اساسی دارد. مسلم است فرهنگ مالیاتی متاثر از فرهنگ عمومی جامعه است. درنهایت بایستی گفت :فرهنگ مالیاتی مساوی است با تربیت مالیاتی، دانش و معرفت مالیاتی و این مهم با بررسی جامع تمام عوامل تاثیرگذار دراین مهم امکان پذیر می شود.
ارسال نظر