قدرت انتخاب با حضور یکونیم نامزد برای یک کرسی گرفته میشود
غریبه با پورمحمدی قبل 87
آرمان ملی– مطهره شفیعی: هر از چندگاهی یکی از اعضای قدیمی و معتمد از صحنه سیاستورزی و تاثیرگذاری، کنار میرود یا کنار گذاشته میشود؛ از ناطق نوری تا سیدمحمد خاتمی.

دایره آن اندازه تنگ شده که اخیر مصطفی پورمحمدی هم غیرخودی دانسته میشود چنانکه در انتخابات مجلس خبرگان در وهله نخست، ردصلاحیت و سپس تایید شده است. پورمحمدی به دایره بازگشت اما دیگر پورمحمدی گذشته نشد و دیروز درباره ردصلاحیتش گفت: «دوره قبل هم که داوطلب انتخابات مجلس خبرگان شدم، دستاندرکاران گزینش و مصاحبه علمی، مباحث علمی را مطرح میکردند، در مقام مواجهه هم بهدلیل اینکه آنها داور هستند، میتوانند بگویند نمره کسی کم یا زیاد است، البته فرد اعتراض هم میکند و این دفعه هم همینجور شد.» وی افزود: البته من از قبل حدس میزدم که ردصلاحیت شوم چراکه بین امتحان و پاسخ آن، فاصله افتاد. قضیه به این ترتیب بود که ظاهرا آنهاییکه قبول شده بودند، دعوت شدند، وقتی بنده دعوت نشدم حدس زدم احتمالا مورد تایید نیستم. بعد که لیست هم اعلام شد برایم غیرمترقبه نبود، بنابراین طبق روال عادی قانونی من هم اعتراض همراه با مواد قانونی نوشتم، فرستادم و ذکر کردم که نظرم این است در این بررسی دقت کافی نشده لذا تقاضای بررسی مجدد دادم و حالا هر کاری که باید انجام شود. بنابراین پس از مدتی به مصاحبه دیگر علمی دعوت شدم، در آن مصاحبه شرکت کردم و گفتند مورد قبول واقع شدم. ادامه اظهارات وزیر اسبق کشورقابل توجه است: حالا تحلیلها و حرفها و گمانهزنیها و ملاحظاتی وجود دارد، نمونههایی هم بعضا گفته شده است. حالا آنچه که در مورد بنده واقعیت دارد، بدون روتوش همین است اما قضاوت برای شما و دیگران است که میتوانید تحلیل کنید چرا که تفاوتهایی در برخی برخوردها مشاهده میشود، شاید زمینه این گمانهزنیها فراهم شده و میشود. پورمحمدی چند روز قبل هم لب به اعتراض از مجلس خبرگان پرداخت و گفت: ابهام در مسیر تائید و رد روحانیون برای انتخابات خبرگان، بیاحترامی به روحانیت است و باید حل شود. مسأله باید قانونمند، بسیار روشن، شفاف و قابل دفاع و توجیه باشد و استثناهایی که بلاجواب است را نباید قبول کنیم. همه اموری که در قابل مسائل اجتماعی قرار میگیرند، باید قانونمند و شفاف شوند. رفتار امروز خبرگان را ضعیف میدانم و معتقدم متاسفانه خبرگان آن طور که باید به وظایف خود عمل نکردند. پورمحمدی بر خلاف خاتمی و ناطق نوری اهل سکوت نیست و تایید صلاحیتش منجر به تغییر مواضع انتقادی پس از اطلاع از ردصلاحیتش نشد. کمتر شخصی پیشبینی میکرد او که در اوایل انقلاب در مناصب مهم قضائی و در سالهای بعد بر کرسیهای وزارت کشور، وزارت دادگستری، ریاست سازمان بازرسی کل کشور و... تکیه زده بود، در مقطع کنونی بر طبل انتقاد از برخی نهادها بکوبد. بیتردید تداوم انتقادات پورمحمدی پس از تایید صلاحیتش پیامی را درخود مستتر دارد و آن هم هشدار نسبت به تداوم برخی بیتدبیریهاست.
*افشاگری پورمحمدی درباره انتخابات 88
پورمحمدی چند روز قبل به عقب برگشت؛ در اذعان بسیاری هست که وزیر کشور دولت احمدینژاد بود اما یکباره در سال 87 یعنی یکسال مانده به انتخایات ریاست جمهوری چالشی، برکنار شد. در آن زمان، مسئول وقت کمیته استانی جبهه پیروان خط امام و رهبری درباره تغییر وزیر کشور گفته بود: «فکر میکنم که وزیرکشور را بهدلیل عدم همگرایی برخی برنامههای وی با دولت تغییر دادهاند.» و حالا سالها پس از آن انتخابات پور محمدی میگوید: معتقدم اگر در دولت دوم احمدینژاد بودم، جلوی حوادث سال ۸۸ را با تنظیمات و تدارکی که انجام دادم و قدرت توجیه ملی که در وزارت کشور ایجاد شده بود، میتوانستم بگیرم و از این تشنجات و ابتلائات در سال ۸۸ تا حجم زیادی جلوگیری کنم. بار دیگر تصریح کرده بود: اینگونه نیست که شما بفرمایید الان کسی آمد و نسبت به برجام فلان گونه صحبت کرد، پس او را بزنیم کنار، او نباید رهبر انتخاب کند! پس رهبر را همان دوستانی انتخاب کنند که یک روز در سیاست، مدیریت، انقلاب و مبارزه نبودند و سرد و گرم دنیا را نچشیدند!
*دلیل تغییر رفتار پورمحمدی؟
پورمحمدی را همگان یک چهره آرام و بیحاشیه میدانند اما در واقعیت او چهره منتقد و بهرغم دبیرکلی جامعه روحانیت، شخصیت مستقلی است که حرفهایش را با صدای بلند به گوش همه میرساند. او در ماههای اخیر تندتر از بسیاری از منتقدان در پشت تریبون لب به انتقاداتی میگشاید که با سابقه عملکردی او در سالهای گذشته همخوانی ندارد مانند دیروز که گفت: اشکال در مورد تعداد پایین داوطلبان برای حضور در مجلس خبرگان وارد است. وقتی میگوییم در انتخابات، باید شرایط انتخاب و امکان گزینش فراهم باشد، یعنی همین. در حال حاضر ۸۸ کرسی مجلس خبرگان و ۱۴۴ نامزد داریم، یعنی برای هر صندلی، یک و نیم نامزد وجود دارد و این قدرت انتخاب را میگیرد. این تعداد یعنی بهطور طبیعی دو سوم این افراد رأی دارند و هستند. این شرایط انتخاب را بسیار کممعنی میکند. البته بحثهایی وجود دارد برای نمونه بعضیها میگویند یک مجلس اعاظم است و خیلی جای رقابت نیست از اینرو خیلیها حاضر نیستند در این رقابت اصلا بیایند. همچنین برخی میگویند در شأن ما نیست که برویم، با همدیگر بگو و مگو کنیم، عکس بگیریم، ستاد انتخاباتی، رقابت و غیره راه بیندازیم، ما اهلش نیستیم. طبعا یک عده دیگری هم میگویند اصلا ما نباید این فضا را ایجاد کنیم و مصلحت ما نیست. او در بخش دیگری بیان داشت: ما وقتی میگوییم انتخابات و از طرفی افراد واجد شرایط هم داریم، باید فضایی را آماده کنیم که امکان انتخاب گزینش برای مردم وجود داشته باشد و اینکه «ما انتخاب میکنیم» برای مردم معنی بدهد و بگویند بین آقای الف و ب و جیم و دال، آن کسی که فکر میکنیم بهتر است را انتخاب میکنیم و بعد هم همان رهبری که قرار است توسط اینها انتخاب شود، بدانیم توسط ما انتخاب شده، یعنی ما روی فرد منتخب تاثیر داریم و او هم دوباره در انتخاب نهایی تعیینکننده است.
ارسال نظر