مهدی مطهرنیا در گفتو گو با «آرمان ملی»:
آمریکا در حال جنگ معلق با ایران است
آرمان ملی- احسان اسقایی: بررسی دکترینهای نظامی- امنیتی آمریکا در گوشه گوشه جهان و خصوصا غرب آسیا همواره یکی از علایق اصحاب رسانه و افرادی است که مسائل ایران و آمریکا را مورد پیگیری قرار میدهند.
آمریکا پشت تلآویو ایستاده است و هرچند به ظاهر تلاش دارد رگههای سرکوب اهالی غزه را توسط اسرائیل کم کند اما از سوی دیگر عملیاتهایی در چهارسوی منطقه علیه سران مقاومت را در دستورکار قرار گرفته است به طوری که همراستایی آمریکا و اسرائیل برای تنگترکردن فضای عملیاتی نیروهای مقاومت قابل رویت است.به نظر میآید عملا نوعی جنگ فرسایشی در منطقه به رهبری آمریکا و با مجریگری اسرائیل در دستور کار قرار گرفته است تا در پس این عملیاتها ایالات متحده آمریکا بتواند دکترینهای امنیتی خود را در منطقه اجرایی کند. در این میان نگاه آمریکا به نوع کنش امنیتی تهران در منطقه نیز مورد توجه است. در این معنا که آمریکا برای کنترل قدرت نرم و حتی سخت تهران برنامههایی را در نظر دارد و فارغ از اینکه هیچگاه نمیتواند به کلیت مدنظرخود برسد اما به صورت مستمر و دارکوبوار در جهت تخریب جایگاه تهران در نزد کشورهای منطقه درحال اجرای برنامههای خود است تا بتواند به مقصود خود دست یابد. از این منظر ریز به ریز تحولات و نوع نگاه امنیتی آمریکا به تحولات بعد از طوفان الاقصی را باید با دقت مورد ارزیابی قرار داد تا دست پنهان آمریکا در کنار تئوریهای نامرئیاش برای منطقه؛ باعث غافلگیری تهران نشود «آرمان ملی» در ارتباط با دکترینهای کنونی آمریکا با مهدی مطهرنیا، آیندهپژوه در مسائل منطقه و آمریکا به گفت و گو پرداخته است. او از واژهای به نام «جنگ معلق» در منطقه پرده برداشت که تبیین کننده نگاه آمریکا به تهران است.
*ایالات متحده آمریکا هم اکنون و پس از عملیات 7 اکتبر چه دکترین امنیتی را در منطقه در دستور کار قرار داده است؟
ایالات متحده آمریکا با ایجاد دکترین جنگ نامتعادل با تهران از دهههای گذشته زمینههای بزرگنمایی قدرت ایران و آسیب پذیری آمریکا در برابر قدرت ایران و گروههای جهادی در محور مقاومت را فراهم ساخته است. در جنگ نامتعادل ابر قدرت در برخورد با قدرتهای متوسط منطقهای باید به بزرگنمایی قدرت جامعه هدف و آسیب پذیری خود در نزد افکار عمومی در قالب جنگ رسانهای برآید تا وارد جنگ روانی شود. از سال2015 به این سو آمریکاییها دکترینهای متمایز اما همسو که مکمل هم بودهاند را در ارتباط با تهران در این قالب پیاده کردند. دکترین محدود کردن همکاریهای بینالمللی با ایران و محاصره منطقهای تهران که بعد از برجام هم کاملا فعال بود و بهطبع اجازه نداد تهران از ارتباط ناشی از امضا توافقنامه برجام استفاده کند و از طرف دیگر صلح ابراهیم را به گونهای طراحی شد که ایران را در محاصره اعراب و حتی اسرائیل که هماهنگ با آمریکا بودند؛ قرار داد. به گونهای که اکنون نزدیک به چند ماه است که جنگ غزه ادامه دارد اما هیچ حمایت موثری را از آنها در مورد غزه ندیدیم و تنها شاهد صدور بیانیهها از این کشورها هستیم. در سال 2018 با اقدامی که ترامپ انجام داد و از برجام خارج شد جنگ هیبت و حیثیت در قالب دکترین تبدیل چالش ایران به تهدیدی برای نظم منطقهای و نظامیتوسط آمریکا آغاز شد و به موازات آن اسرائیل به عنوان نماینده نیابتی آمریکا در منطقه دکترین ضربات چاقو و به عبارت بهتر هزار ضربه چاقو را اجرایی و عملیاتی کرد.
*اکنون چه پروژهای را در نظر دارند؟
اکنون آمریکاییها با توجه به آنکه پس از جنگ7 اکتبر رخ داده از همان تئوری جنگ نامتعادل استفاده کرده و بعد از جنگ رسانهای وارد جنگ روانی و اکنون وارد مفهوم و دکترینی تحت عنوان جنگ معلق شدند. در این معنا که آمریکا از یک سو با ایران رو در رو مستقیم را در وضعیت کنونی دنبال نمیکند اما بازوان ایران در منطقه را محدود میسازد و با توجه به تهدیداتی که از طرف حوثیها و گروههای مانند حشد الشعبی و دیگر گروه ها مانند حزب الله صورت میپذیرد در منطقه حضور چشمگیر دارد و برآن است هارتلند-ریملند بزرگ را بر اساس قواعد حقوقی ناشی از این بحرانها را به صورتی برای آینده در قرن 21 میلادی کنترل کند که ایران را در یک جنگ مشروعیت نیز در منطقه قرار دهد و از طرفی هزینههای تهران در منطقه را افزایش و با توجه به تحریمها ؛ اقتصاد ایران را از درون ضعیف کند.
* در پس این ضعیف کردن اقتصاد ایران نیز به دنبال اجرای تئوریهای دیگری است؟
آمریکا به دنبال ضعیف کردن اقتصاد ایران است تا درنهایت با ضعف از درون با فشار از بیرون ایران در درون دچار گسست شود. پس دکترین تضعیف در درون و فشار از بیرون را اکنون در چارچوب جنگ معلق دنبال میکند.
* این دکترین جنگ معلق که اکنون در ارتباط با ایران در حال اجراست آیا با توجه با نوع مواجهه تهران با این طرح می تواند دچار تغییر شود؟ به عبارت بهتر ایران قادر به بازی سازی برای مقابله با این تئوری است؟
آنچه مسجل است، ایران میتواند با حل مسائل خود با آمریکا در قالب یک برنامه جامع اقدام مشترک دیگر وارد عمل شود که همه جوانب موضوع ایران و روابط بینالملل با مرکزیت آمریکا را حل کند. این درحالی است که اکنون آمریکا در جنگ هیبت و حیثیت وارد شده است و از طرف دیگر جنگ مشروعیت نیز وجود دارد. هیبت و حیثیت در برجام خود را نشان داد و اکنون در ارتباط با مساله حمایت از جنبشهای آزادی بخش به ویژه گروههای جهادی غزه خود را به نمایش می گذارد. ایران بنا به توقعی که در منطقه و جهان در جهت حمایت معنوی از نیروهای مقاومت از آن میرفت وارد درگیری مستقیم نشد و حمایتهای معنوی خود را از این گروهها به عمل آورد و اکنون ایران هر چند می کوشد این حمایتهای معنوی مستمر کند اما به هیچ وجه به طور مستقیم وارد درگیری نمیشود. اینها همگی مسائلی است که باید به آن پرداخت. در حالت جنگ معلقی که ایران و آمریکا اکنون در آن وجود دارند ضربات به اقتصاد ایران به هیبت تهران در چارچوب ضربات دارکوبی زده میشود که این مورد اگر باعث تضعف درونی شود، با این تضعیف فشار بیرون کار آمد و هزینههای کمتری را در آینده میتوان در پی داشته باشد.
ایالات متحده آمریکا با ایجاد دکترین جنگ نامتعادل با تهران از دهههای گذشته زمینههای بزرگنمایی قدرت ایران و آسیب پذیری آمریکا در برابر قدرت ایران و گروههای جهادی در محور مقاومت را فراهم ساخته است. در جنگ نامتعادل ابر قدرت در برخورد با قدرتهای متوسط منطقهای باید به بزرگنمایی قدرت جامعه هدف و آسیب پذیری خود در نزد افکار عمومی در قالب جنگ رسانهای برآید تا وارد جنگ روانی شود. از سال2015 به این سو آمریکاییها دکترینهای متمایز اما همسو که مکمل هم بودهاند را در ارتباط با تهران در این قالب پیاده کردند
* در پس این ضربات دارکوبی چه نتایجی را مدنظر دارد؟
آمریکا مسیر را به گونهای به سمت ایران پیش میبرد که بتواند سناریوی کیش و مات را در باب تهران عملیاتی کند. به گونهای که تهران در برابر آمریکا پای میز مذاکره در وضعیت نامتعادل قرار گیرد و اینکه وارد رو در روی نظامی با آمریکا شود.
*شما از یک جنگ معلق در مورد ایران آمریکا سخن به میان میآورید و از سوی دیگر راه مقابله با آن را حل مساله ایران برای آمریکا از طریق مذاکره عنوان می کنید آیا مذاکراتی دو ماهه در دوحه در پیشا طوفان 7 اکتبر اکنون توانسته لبه تیز جنگ مستقیم علیه ایران را به حاشیه ببرد؟
جنگ معلق یک جنگ رو در رو نیست اما با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارد طرف مقابل را در موقعیت هزینهسازی بسیار قرار میدهند. زمانی که دولت آقای رئیسی در ایران سرکار آمد ما شاهد روی کار آمدن دولتی در ایران هستیم که مطلوبترین دولت برای نظام جمهوری اسلامی است و گفتمانی را بیان میکنند که این گفتمان خود را گفتمان انقلاب اسلامی و دولتی اسلامی برای ورود به عصر تمدن اسلامی می نامند. این دولت در مذاکرات برجام نتوانست با همه هیبتی که از خود به نمایش گذاشت با نخبگانی که مدعی دیپلماسی فعال در جهت به زانو درآوردن آمریکا بودند در دوحه به دستاوردی برسد. ایالات متحده آمریکا به برجام بازگشت بدون اینکه کمترین عقب نشینی را نشان دهد و اکنون آمریکاییها بار دیگر در برجام مرکزیت و رهبری موضوع را به عهده گرفتند چون ایران نمی خواهد مرگ برجام را بپذیرد و رسما اعلام کند که از برجام خارج شده است و به هیچ وجه نه تنها تحریم های متوجه ایران را بر نداشتهاند بلکه تحریمهای پس از برجام را که توسط ترامپ و دولت او انجام شده بود نگاه داشته و همین چند روز پیش نیز تحریم هایی را در دولت بایدن متوجه تهران نمودند و این نشان دهنده آن است که ایران در یک جنگ معلق قرار دارد.
* بزرگنمایی پرونده هستهای ایران توسط آمریکاییها نشان دهنده نوعی طرح از سوی آنها برای فشار بیشتر علیه ایران نیست؟
آمریکاییها در جنگ نامتعادل با بزرگنمایی پرونده هستهای با استفاده از گفتمان انقلابی در ایران و بهرهمندی از آنچه تحرکات کشوری مانند ایران روسیه و موافقان این جبهه در مقابل ایالات متحده آمریکاست و آن را جنگ های هیبریدی و مشغول کردن آمریکا در منطقه و هزینه کردن آمریکا برای امنیت منطقه خوانده بودند سناریو بدیلی را طرحی کرد که در آن توانست از اسرائیل به صورت قدرت نیابتی بهره ببرد. اکنون از یک طرف چهره حامی مردم غزه را به خود بگیرد و بایدن فشارهایی را بر نتانیاهو وارد کند که با عکسالعمل او که از بایدن و آمریکا فرمان نمیپذیرد، روبرو شود تا به این شکل نشان دهد که آمریکاییها در پی ایجاد فضایی هستند که دو دولت در منطقه ایجاد شود و از طرف دیگر دست و پای نتانیاهو با کمک های آمریکا در جهت حذف نیروهای مقاومت در منطقه باز گذاشته شده است. سیدحسن نصر الله اخیرا در مورد مسائل منطقه برای چندمین بار صحبت کرده است این درحالی است که این سخنرانی در مراسمی که برای شهدای حزب الله گرفته شده است ایراد شد . اگر چه مقاومت توانسته است ضرباتی را به آمریکا بزند اما آمریکایی ها از این تهدید به عنوان یک فرصت استفاده کرده و ایران را بیشتر در آوردگاه یک جنگ معلق قرار دهند به گونه ای که ایران باید اکنون هزینه هایی را در جنگ مشروعیت درکنار جنگ هیبت و حیثیت بپردازد .آمریکا ضربات خود را آرام در عین حال پر سر و صدا وارد می کند و این مورد همان عملیات دارکوب است. دارکوب نقاطی از درخت را در نظر میگیرد بر تنه درخت می کوبد صدای مهیبی درجنگل می پیچد و در نهایت درخت را سوراخ می کند به طبع اکنون این معما در ارتباط با جنگ معلق پس ازجنگ نامتعادلی که آمریکا دو دهه است. با ایران در قالبهای گامهای چند گانه جنگهای نامتعادل در نظر داشته زمینه را برای تضعیف درونی ایران در جهت احتمال برور درگیری مستقیم آماده میسازد.
ارسال نظر