رسول منتجبنیا در گفت و گو با«آرمان ملی»:
انتخابات مجلس رقابتی نیست
آرمان ملی- حمید شجاعی: کمتر از دو هفته تا آغاز دوازدهمین دوره انتخابات مجلس باقی است؛اما در کمتر اداور انتخاباتی شاهد این موضوع بوده ایم که در این مدت کم باقی مانده همچنان فضای شور و هیجان انتخاباتی در کشور وجود نداشته باشد.

هر چند که این موضوع نیز دلایل مختلفی دارد؛ از نارضایتیهای اقتصادی، معیشتی و اجتماعی جامعه گرفته تا کاهش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی. به عبارت دیگر شرایط حاضر نشان دهنده آن است که بخشی از جامعه موسوم به آرای خاموش یا خاکستری انتخابات و صندوق رای را محلی برای تغییر رو به بهبود شرایط قلمداد نمیکنند. از همین رو است که وقتی از نوع و میزان مشارکت مردم در انتخابات پرسیده میشود غالبا گفته میشود که در بهترین حالت شاهد تکرار میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 خواهیم بود. چه اینکه بسیاری نیز بر این باورند که میزان مشارکت در انتخابات در کل کشور بیش از 30 درصد نخواهد بود. از طرفی نوع برخورد دستگاه های اجرایی و نظارتی با کاندیداها نیز مهر تاییدی بر این موضوع است. چرا که وقتی تعداد زیادی از چهره های شاخص و موثر از جریان های مختلف رد صلاحیت میشوند یعنی بنا بر این است که صرفا یک جریان یا گروه در انتخابات خود نمایی کند و به مجلس راه یابد. لذا زمانی که بخشی از جامعه نیز کاندیدای مورد تایید و وثوق خود را در صحنه رقابت نبینند از مشارکت فاصله گرفته و به تماشا مینشینند. حال با این اوصاف باید دید که در انتخابات پیش رو شرایط به چه نحوی پیش خواهد رفت. در همین راستا برای بررسی شرایط و فضای انتخابات ، نوع مواجهه اصلاح طلبان، بیانیه 110 نفر و آنچه در سپهر سیاست کشور میگذرد«آرمان ملی» با رسول منتجب نیا دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی و فعال سیاسی اصلاح طلب به گفت و گو پرداخته است که در ادامه می خوانید.
*تحلیل شما از فضای فعلی حاکم بر انتخابات و نوع مواجهه اصلاح طلبان با انتخابات پیش رو چگونه است؟
جبهه اصلاحات که ترکیبی است از تعدادی از دبیران احزاب و شخصیتهای حقیقی نشستند ، بررسی کردند و تصمیم گرفتند که به دلیل نداشتن کاندیدا حداقل در تهران لیست ندهند و در حوزههای انتخابیه دیگر هم ببینند که کاندیدای تایید شده دارند یا نه. این تصمیمی است که آقایان گرفتند البته حزب ما یعنی حزب جمهوریت عضو جبهه اصلاحات نیست و ما خودمان مستقلا تصمیم گرفتیم و تصمیم خودمان را اجرا می کنیم. 3 عضو از جبهه اصلاحات به صورت جداگانه تصمیم بر خلاف خط مشی جبهه اصلاحات گرفتند. یکی حزب کارگزاران ،حزب ندا و حزب اعتماد ملی . به هر حال آنها ائتلافی را تشکیل دادند و درصددد هستند که لیستی را برای انتخابات تهیه کنند و به مردم ارائه کنند.در عین اینکه اینها هم یک مجموعهای از اصلاح طلبان هستند ولی به هر حال تصمیم نهایی جبهه اصلاحات را نپذیرفتند. بعضی از آنها نیز گفتند ما در هر شرایط و به هر نحوی که شده باید در انتخابات فعال باشیم. هر چند که کاندیدای قابل توجهی نداشته باشیم. این تصمیمی است که آقایان گرفتند و تصمیم شان برای خودشان و کسانی که آنها را قبول دارند محترم است. ولی واقعیت قضیه این است که در میان نامزدهای اصلاح طلب آنهایی که شاخص هستند و زمینه رای آوری در سراسر کشور دارند اکثریت قریب به اتفاقشان رد صلاحیت شدند. هر چند که چند نفر را مثل اقای مطهری و آقای پزشکیان بعد از صحبتهای رهبری، شورای نگهبان تایید کرده ولی مابقی چهرههای شاخص اصلاح طلب را اکثریت قریب به اتفاق در سراسر کشور رده کرده اند. آنهایی که از اصلاح طلبان باقی ماندند کسانی هستند که زمینه رای آوری ندارند و به همین دلیل که انتطار رای آوری از آنها نیست آنها را تایید کردند که اعلام کنند ما اصلاح طلبان را هم تایید کردیم. هر چند که ممکن است بعضی از آنها اصلاحطلب نباشند. حال یا خودشان ادعای اصلاح طلبی کردند یا دستگاههای اجرایی آنها را اصلاح طلب معرفی کردند. به هر حال آنچه الان مشاهده میکنیم این است که در سطح کشور تعداد بسیار اندکی از اصلاح طلبان تایید شدند و امید رای آوردنشان نسبتا بالاست اما خیلی کم هستند. مابقی یا اصلاحطلب نیستند یا اینکه زمینه رای آوری ندارند. در چنینی شرایطی کاملابرخورد نابرابر صورت گرفته و به تعبیری اصلاح انتخابات رقابتی وجود ندارد. چون رقابت چهره های شاخص اصولگرا با اطمینان کامل با تعدادی از اصلاح طلبهایی که ضعیف هستند ، درست نیست یا زمینه رای ندارند. لذا این رقابت نیست بلکه در زمینی که میخواهند رقابت کنند باید هر دو طرف هم سنگ و هم وزن باشند. ما نمی توانیم قهرمانها را محروم کنیم تعدادی افراد ضعیف را جایگزین آنها کنیم و بگوییم که بیایید و با قهرمانهای ما بجنگید. این میدان رقابت نیست. رقابتی که رهبری فرمودند دارای چنین شرایط نبوده است.
* مقام معظم رهبری در مقاطع مختلف به لزوم ایجاد شرایط برای رقابت و مشارکت بالا تاکید داشتهاند اما آنچه از عملکرد دستگاه های اجرایی و نظارتی برداشت می شود چندان قرابتی با سخنان رهبری ندارد؛ اساسا این رویکرد چگونه قابل بررسی است؟
به هر حال ما در زمان امام (ره) نیز داشتیم و بعضا اتفاق میافتاد که امام(ره) چیزی می فرمودند و بعضی از مقامات به نحو دیگری عمل میکردند . ولی الان خیلی واضح است که رهبری انتظاری که از انتخابات دارد انتظار دیکری است ولی برخی انتظار دیگری دارند. لذا یک تناقضی میان نظرات رهبری و اقدامات مجریان و ناظران وجود دارد. رهبری انتخابات رقابتی را میخواهند و همین را میپسندند که انتخابات پرشور و رقابتی باشد و چهره های شاخص و قهرمانهای سیاسی در میدان با هم رقابت کنند. این به نفع کشور است و اقتدار نظام را بیشتر میکند. اما اینکه چرا عمل نشده آن را باید از خود دستگاه های اجرایی و نظارتی مسئول در انتخابات پرسید. شورای نگهبان باید پاسخگو باشد. وزارت کشور و هیاتهای اجرایی که اینگونه رد صلاحیت کردند باید پاسخگو باشند.
*از دیدگاه شما چه واهمه ای از حضور کاندیداهای موثر و شاخص در جهت تشکیل یک مجلس قدرتمند و مطالبه گر وجود دارد که از ورود آنها به انتخابات جلوگیری میشود؟
وقتی که سیر عهده داری مسئولیتها در کشوری سیر نزولی شود و مرحله به مرحله افراد ضعیف روی کار بیایند همین نتیجه حاصل خواهد شد. افراد ضعیف میترسند که افراد قوی وارد صحنه شوند، برای آنها مشکل بیافرینند و مسئولیت آنها مورد خدشه واقع شود. بر خلاف شخصیتهای بزرگ. در اوایل انقلاب همیشه میگشتند که قویترین و کارآمدترین نیروها را شناسایی کنند و به صحنه بیاورند . چون آنها خود قدرتمند بودند ، بزرگ بودند و از بزرگان و قدرتمندان نمیترسیدند. بلکه حضور قدرتمندان و بزرگان را موحب تقویت خود می دانستند و وقتی که افراد ضعیف و ناتوان روی کار بیایند و مسئولیت های کلیدی را به دست آنها سپرده شوداین ترس وجود دارد که افراد سابقه دار، پر انرژی و اثر گذاردر جامعه اگر بیایند موقعیت آنها متزلزل میشود. شما اکنون ببینید که دولت امروز دارای مدیریتی ضعیف است. چرا ، به دلیل اینکه شخصی دولت تشکیل داده که خودش سابقه اجرایی ندارند و اساسا سنخ روحیه او با کار اجرایی تناسب ندارد. اما اگر یک فردی باشد که دارای سوابق اجرای باشد مدیرانی را انتخاب می کند که از او انتقاد کنند و پیشنهاد میدهند و او نیز پیشنهاد آنها را یامی پذیرد یانه. و در مجموع یک مدیریت با اقتدار در کشور بوجود میآید.
3 عضو از جبهه اصلاحات به صورت جداگانه تصمیم بر خلاف خط مشی جبهه اصلاحات گرفتند. یکی حزب کارگزاران ،حزب ندا و حزب اعتماد ملی . به هر حال آنها ائتلافی را تشکیل دادند و درصددد هستند که لیستی را برای انتخابات تهیه کنند و به مردم ارائه کنند.در عین اینکه اینها هم یک مجموعهای از اصلاح طلبان هستند ولی به هر حال تصمیم نهایی جبهه اصلاحات را نپذیرفتند. بعضی از آنها نیز گفتند ما در هر شرایط و به هر نحوی که شده باید در انتخابات فعال باشیم. هر چند که کاندیدای قابل توجهی نداشته باشیم
* به طور کلی ارزیابی شما از نوع و میزان مشارکت مردم چگونه است ؟
به هر حال جای تردید نیست که هیچ کسی از آگاهان در کشور اعم از مسئولان و صاحب نظران تردید ندارند که بخشی از مردم ما معترضدند و و از مسئولان ناراضی اند. وقتی مردم ناراضی هستند یعنی مسئولان نتوانسته اند رضایت مردم را تامین کنند و حداقلها را نمی توانند تامین کنند. وقتی مردم ناراضی باشند میگویند ما برای چه رای بدهیم ؟
این حرف مردم است. روزانه وقتی در بین مردم بحث انتخابات را که مطرح میکنیم بسیاری از مردم اعتراض شدیدی میکنند که این حرف را برای چه می زنید؟ حال خیلی جالب است بگویم بعد هم نشان دهند که برای ما باحجاب و بی حجابی و بد حجاب یکسان است. این برخورد دوگانه است که دستگاهای تبلیغاتی ما و رسانههای کشور با مردم داشته باشند و در شرایطی میبینیم که بد حجابها مورد احترام هستند و با آنها مصاحبه میکنند. اینها مباحثی است که خود صدا وسیما این فوت و فنها و شگردها را میداند ولی مجموعا کار درستی را انجام نمیدهند.
* برخی معتقدند که در شرایط فعلی با وجود محدودیتهای عارض باید از اندک فضاهای موجود نیز استفاده کرد و به دنبال ائتلافهای انتخاباتی برای حضور پرقدرت در مجلس آینده هستند و بیانیه 110 نفر نیز که همین رویکرد را بیان میکند چه میران می تواند در جامعه تاثیر گذار باشد؟
من خودم قبلا بر این عقیده بودم و همچنان بر آن پایبندم که ائتلاف با گروه هایی که انسان قبول ندارد معنایی ندارد. اصلاح طلبان بالاخره یک مرام و خط مشی دارند که به مردم ارائه میکنند و مردم نیز آن خط مشی و دیگاه اینها را میشناسند. اگر قرار باشد که مدام با چپ و راست و اعتدالگرا و اصولگرا بخواهند ائتلاف کنند مردم به تردید می افتند و اعتمادشان سلب میشود. مساله دیگر اینکه همانطور که نباید جلوی 3 گروه را گرفت که چرا شما رفتید خرق اجماع کردید و با اصلاح طلبان مخالفت کردید و میخواهید لیست بدهیدکه البته حقشان است و میخواهند این کار را انجام دهند در برابر چندین حزبی که نظر دیگری ابراز کردند . همینطور نباید با اشکال مختلف اصلاحطلبان را تحت فشار قرار دهند. این نامه تهیه کردن، بیانیه دادن، امضا تهیه کردن و روزنه امید و ... نوعی فشار سیاسی است که میخواهند اصلاح طلبان را در یک مضیقه و تنگنایی قرار دهند که وارد صحنه شوند و از لیست اینها حمایت کنند. این هم برخورد درستی نیست همانطور که گفتم ما جزء جبهه اصلاحات نیستیم و حزب جمهوریت ایران اسلامی مستقلا تصمیم میگیرد. ما اگر واقعا کاندیدای مطرح در سطح کشورداشتیم لیست میدادیم، اما اصلا نداریم و همه را رد کردند. یکی دو نفر آن هم نه چهرههای شاخص که زمنیه رای داشته باشنند. در عین حال بالاخره چندین و چند حزب و شخصیتهای حقیقی چندین جلسه نشستند و به تصمیم رسیدند . حال میخواهیم آنها را تحت فشار قرار دهم که دست از تصمیم خود بردارید و از ما حمایت کنید؟ اجازه دهند هر کسی و هر حزبی به تشخیص خود عمل کنند. اینها به این تشخیص رسیده اندکه روزنه امیدی ایجاد شود برای تشکیل اقلیت قوی در مجلس، اما دیگران تصمیم خود را بر عدم ارائه لیست گرفته اند. ما نیز مستثقلا تصمیم میگیریم.
ارسال نظر