«آرمانملی»، آینده تنش ایران و آمریکا را بررسی میکند؛
ایران و آمریکا در سه پرده
آرمان ملی- احسان اسقایی: بررسی 4 دهه روابط تهران -واشنگتن بعد از قطع روابط دوکشور با یکدیگر نشان میدهد ایران و آمریکا هیچگاه نخواستهاند به سمت بهبود روابط حرکت کنند.
علت نیز کاملا واضح است. تهران اقدام آمریکا در جهت بسط تفکر خود درگوشه گوشته جهان را مانند سلاحی نرم در برابر نوع تفکرخود میداند. ایالات متحده آمریکا به منظور گسترش تئوریهای امنیتی خود در جهان تلاش میکند و ایران در برابر این تئوریها میایستد و قائل به تئوریهای جمعی در باب امنیت منطقهای است و باوری به مدیریت امنیتی آمریکا برجهان و دخالتهای غرب در سرنوشت کشورها و ملتهای جهان ندارد. از این منظور در طول 4 دهه گذشته ایران و آمریکا هیچگاه نتوانستهاند به سمت تعلیق تنش حرکت کنند و اگر هم برجام بین این دو کشور منعقد شد از نظر ایران برای تحقق حقوق حقه خود در مساله هستهای بود و از منظر آمریکاییها برای کنترل قدرت سخت تهران به منظور عدم حرکت ایران به سمت ساخت بمب اتمی!
*کاهش تنش قبل از طوفان الاقصی(روایت اول)
با این وجود هم ایران و هم آمریکا در ارتباط با مساله هستهای در طول ماههای قبل از طوفان الاقصی به نوعی تفاهم برای حل و فصل پرونده هستهای رسیده بودند تا جایی که حتی خبر رسید ایران و آمریکا به تفاهمی موقت هم دست یافتهاند. اخبار مربوط به تفاهم تهران واشنگتن و گفتوگوهای نیابتی بین دو طرف البته هر بار توسط اسرائیلیها و رسانههای وابسته به آنها منتشر میشد تا جایی که شخص نتانیاهو توافق بین ایران و آمریکا را تقریبا قطعی میدانست. بعد از جابهجایی دلارهای ایران از کره به قطر و آزادی زندانیان تهران و واشنگتن خبرهایی رسید که ایران و آمریکا در نهایت در کشورهای عربی بر اساس مدلهای قبلی و مذاکرات غیرحضوری به توافقاتی در ارتباط با مدیریت حل پرونده هستهای رسیدند تا جایی که یکی از مقامات کشورهای عربی اعلام کرد که چالشهای هستهای بین تهران و واشنگتن در بستههای ویژه به صورت جداگانه مورد بحث قرار خواهد گرفت. همه در انتظار ادامه اخبار در مورد توافق ایران و آمریکا به واسطه کشورهای عربی و حتی اضافه شده اروپاییها به میز مذاکرات بودند که ناگهان طوفان الاقصی وزید و سرعت و قدرت این طوفان در طول حدود 120 روزگذشته آنقدر زیاد بود که خبری از مذاکره بین ایران و آمریکا در پرونده هستهای منتشر نشد. البته یک بار خبرهایی به نقل از وزیر امور خارجه آمریکا در این ارتباط منتشر شد که بوی تعلیق مذاکرات با پایان تنش در منطقه از آن به مشام میرسید.
*تلاش برای مدیریت تنش در منطقه(روایت دوم)
بعد از بحرانی شدن شرایط در منطقه با اوج گیری تنش بین اسرائیل و حماس، تهران و کشورهای اسلامی خصوصا قطر و مصر تلاشهایی کردند که طرفین درگیر در سرزمینهای اشغالی با تفاهماتی دست یابند. ایران صراحتا اعلام کرد که از آتش بس برای دفاع از افراد در معرض آسیب حمایت میکند و رفت و آمدهای دیپلماتیک مختلفی هم در این ارتباط صورت گرفت. از سوی دیگر ایالات متحده آمریکا نیز تلاشهایی در حمایت از تلآویو صورت داد و آنچه او مدیریت تنش در منطقه به نفع اسرائیل میدانست را در دست گرفت. به طوری که در حمایت از اسرائیل امروز با گروههای مقاومت در منطقه دست به گریبان است و از یمن تا سوریه و عراق را به محلی برای درگیری نظامی با مقاومت تبدیل کرده است. در این مدت البته برخی معتقد بودند تهران نیز در معرض برخورد آمریکا قرار خواهد گرفت. البته آمریکا نیش دندان خود را هم در این ارتباط نشان داد اما برآوردهای آمریکا از رفتار تهران در کاهش و حتی مدیریت تنش به زعم (تهران) در نهایت موجب شد تنش در منطقه به نوعی کنترل شود.
*بازگشت به میز احتمالی(روایت سوم)
نمیتوان روایت خشم آلودی را بین ایران و آمریکا پیش بینی کرد. چرا که در شرایط کنونی و همین چند روز قبل بسیاری از تحلیلها بر زد و خوردی حتی کوتاه بین تهران و واشنگتن خبر میداد اما اینطور نشد و حتی آمریکا نیز اعلام کرد که تهران آنگونه که باید بر رفتار مقاومت در منطقه تسلط ندارد و این درمعنای پذیرش ادعای ایران در مورد گروههای مقاومت در منطقه از سوی آمریکاییهاست. از سوی دیگر کشورهای منطقه از جمله مصر و قطر در تلاش هستند که به حنگ در غزه پایان دهند اگر این مورد محقق شود با توجه به عدم تنش بین ایران و آمریکا بازگشت به میز مذاکرات عربی در کشورهای خلیج فارس به منظور بحث در ارتباط با لغو تحریمها محتمل به نظر میرسد. پالسهایی نیز از سوی ایران ارسال شده است. بعضا خبرهایی از مذاکرات باقری کنی با اروپا و برخی کشورهای دیگر شنیده میشود. از سوی دیگر مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز اخیرا اعلام کرده که ایران از سرعت غنی سازی اورانیوم با غنای بالا کاسته است. این مورد در شرایطی اعلام شده که بیشتر اعلام شده بود آمریکاییها این پالس را به تهران ارسال کرده بودند که ادامه مذاکرات دوحه به بعد از انتخابات آمریکا موکل شده و ایرانیها در برابر به زعم رسانهها اقدام به افزایش سرعت غنی سازی اورانیوم کرده بودند. پالسها در مورد بازگشت به میز مذاکرات آشکار نیست اما بوهایی به مشام میرسد که احتمالا با توجه به نیت آمریکا برای عدم افزایش توان هستهای تهران با وجود حجم غنی سازی اورانیوم در ایران و حتی احتمال افزایش اورانیوم غنی شده؛ اقدام به بازچینی میز مذاکرات با ایران به صورت نیابتی در دوحه کند.
*ترامپ و یک تئوری خطرناک (روایت بد)
ازسوی دیگر اگر مبنای ایران و آمریکا را بر حل پرونده هستهای بگذاریم اما یک «گود چاله» عمیق به صورت احتمالی در این بین وجود دارد و آن گود چاله خلأ احتمالی قدرت در آمریکاست. به طوری که احتمال باخت بایدن و پیروزی ترامپ وجود دارد و تفاهم با بایدن برای تهران با توجه به جنایت او علیه شهید قاسم سلیمانی دور از ذهن است. به همین علت است که برخی از تحلیلگران ارشد حوزه ایران و آمریکا معتقدند نباید حتی گول عدم برخورد بایدن و برخی در باغ سبز بازکردنهای او را خورد. بایدن و نرمش او در برابر تهران برای فروش نفت و در دسترس قرار گرفتن داراییهای ایران در مسیر کاهش فشار بر تهران هم باشد، در معنای قطع فشار به ایران و دست برداری از تنگتر کردن حلقه محاصره ایران نیست و نیت بایدن در نهایت کاهش توان هستهای تهران است و بایدن در این مسیر تنها مجری برنامهها و نظرات اتاقهای فکر آمریکایی است و او زمینه را در نهایت برای سپردن نه پرونده هستهای ایران، بلکه مساله ایران به ترامپ فراهم میکند.
ارسال نظر