| کد مطلب: ۱۰۹۵۷۴۴
لینک کوتاه کپی شد

تحولات منطقه و اهداف قدرت‌های فرامنطقه‌ای

آنچه در شرایط حاضر منطقه واقعیت دارد آشفتگی پیش از استقرار یک نظم جدید در منطقه خاورمیانه است.

یعنی تمام تحولاتی که به ویژه بعد از هفتم اکتبر به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ خاورمیانه به حساب می‌آید، تحولات پس از آن را می‌توان پیش زمینه استقرار نظمی در خاورمیانه بدانیم که این نظم شامل تعریف تازه‌ای از آرمان‌ها، دولت‌های منطقه‌، استقرار قطب‌های قدرت در منطقه و مسیری که منطقه باید بعد از این در جامعه بین‌الملل پیش بگیرد در نظر گرفت. به همین دلیل آنچه رخ می‌دهد چه از سوی گروه‌های مقاومت و چه از سوی قدرت‌هایی مثل آمریکا، انگلیس، فرانسه و چه قدرت‌های منطقه‌ای، نوعی تعامل همراه با تنش برای آرایش آینده منطقه است و اینکه هر کس می‌خواهد چه جایگاهی بگیرد. این را باید در چارچوب یک استراتژی کلان در نظر گرفت و این استراتژی کلان نیز مربوط می‌شود به رقابتی که بین قطب‌های قدرت شرقی و غربی که در سطح بین‌الملل وجود دارد. بنابر این تحولات منطقه را باید تابعی از اهدافی بدانیم که هریک از اینها دنبال می‌کنند. یعنی به عبارت دیگر باید توجه داشته باشیم که در سیاست بین‌الملل یکسری قدرت‌های مرکزی داریم و یکسری قدرت‌های حاشیه‌ای یا پیرامونی که در واقع این قدرت‌های مرکزی هژمونی‌هایی هستند که به گونه‌ای شکل می‌دهند به آنچه خاورمیانه آینده را معنا خواهد کرد. خاورمیانه‌ای که منبع 60 درصد انرژی غرب است و خاستگاه ایدئولوژیک دارد و به دلیل مرزهای استعماری تحمیل شده بر آنها قرار است که هریک جایگاه ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیک خود را پیدا کنند و در عین حال به گونه‌ای شرایط را بین دولت‌ها و ملت‌های منطقه پی‌ریزی کند. بنابر این حملاتی که در حال حاضر صورت می‌گیرد از یک طرف پیامد حادثه هفتم اکتبر حماس به داخل اسرائیل است که کیکی را فراهم کرد که در حال حاضر هریک از گروه‌ها اعم از گروه‌های مقاومت، دولت‌های منتقد غرب و چه خود غربی‌ها و دولت‌های متحد غرب تلاش می‌کنند از هفتم اکتبر به بعد و تحولات مربوط به آن سهم خود را از آن کیک بردارند. بنابر این اگر مشاهده می‌شود که آمریکا و انگلیس و حتی برخی دولت‌های منطقه به عملیات نظامی دست می‌زنند، از یک طرف برای سرکوب گروه‌های مقاومت است؛ و از دیگر سو، برای اینکه یک تعریف تازه‌ای دوباره در منطقه از آرمان‌گرایی، ایدئولوژی‌گرایی و ملی‌گرایی دنبال و بستری برای ایجاد نظم آینده فراهم شود. این زیرپوستی‌ترین کاری است که صورت می‌گیرد و اگر ما صرفا خودمان را به اتفاقاتی که در حال رخ دادن است مقید کنیم قاعدتا ممکن است رویکردهای تحلیلی‌مان را دچار خطا کند. از این زاویه وقتی نگاه می‌کنیم متوجه خواهیم شد که چرا گروه‌های مقاومت حمله می‌کنند و پیامد حملات آنها چگونه خواهد بود و غربی‌ها دنبال چه چیزی می‌گردند و قرار است که در خاورمیانه چه اتفاقی بیفتد. به نظر می‌رسد که ناظران و تحلیلگران نیز باید قاعدتا با این دید به موضوع نگاه کنند.

 

 

* جلال خوش‌چهره

تحلیلگر مسائل بین‌الملل

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار