«آرمان ملی» در گفت و گو با کیوان نقره کار به بررسی خلاءهای مالیات ستانی از اینفلوئنسرها می پردازد
مالیات از ممنوعه ها
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: اواخر سال ۹۸ درآمدهای فعالان فضای مجازی بهویژه اینفلوئنسرها، مسئولان را بر آن داشت که درآمدهای این گروه را نیز مشمول مالیات کنند.
اگر اشخاص حقیقی با هر وسیلهای درآمد تبلیغاتی داشته باشند، طبق ماده ۹۳ (مالیاتهای مستقیم) مشمول مالیات میشوند و اگر اشخاص حقوقی نیز با هر وسیلهای از محل تبلیغات، درآمدی داشته باشند، مشمول مالیات بر درآمد خواهند شد. بر اساس قوانین مالیاتی جمهوری اسلامی ایران، هر کجا افراد به کسب درآمد مشغول هستند، باید مالیات نیز پرداخت نمایند. اما کارشناسان معتقدند؛ تعیین نرخ مالیات اینفلوئنسرها و... حتی با وجود ضروری بودن آن، امری بسیار دشوار و دست نیافتنی است. یکی از ممیزهای مشمول مالیات شدن به گفته اظهارات چند روز قبل احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد؛ داشتن 500 هزار دنبال کننده است که باعث ایجاد واکنش های مختلفی و اعتراضاتی از سوی برخی از ورزشکاران و افراد معروف با این توجیه که حضور آن ها اهداف اقتصادی را دنبال نمی کند، شد. از سوی دیگر برخی از فعالان در فضای مجازی به ویژه اینستاگرام مدعی این بودند که دولت خود بسیاری از اپلیکیشن ها مانند اینستاگرام و... را فیلتر کرده و هیچ خدمات و تسهیلات ویژه ای در این زمینه ارائه نمی کند، حال چگونه قصد دریافت مالیات از بستری را دارد که خود ممنوع کرده است. از این رو با کیوان نقره کار، کارشناس فناوری اطلاعات به گفت و گو پرداختیم که ماحصل آن را در ذیل مشاهده می فرمایید.
• دریافت مالیات از بلاگرها و اینفلوئنسرها یکی از پایه های مالیاتی در سال آینده اعلام شده که با واکنش های مختلفی در جامعه مواجه شده است. ابهامات موجود در این طرح از نظر شما چیست؟
- ابهامات در خصوص مالیات ستانی از اینفلوئنسرها و بلاگرها و ... زیاد است، البته این امر را نیز نباید از نظر دور داشت که مالیات ستانی رویه ای مرسوم در کشورهای دیگر است و دریافت مالیات فعالان در فضای مجازی در ایران نیز مانند دیگر کشورها باید اجرایی شود تا درآمد حاصل از آن صرفِ خدمات رسانی بهتر به مردم شود که البته این امر نیاز به فرهنگسازی بیشتری دارد، چرا که مدت هاست به دلیل اتکای ایران به درآمدهای نفتی، «مالیات» جایی در کشور نداشته است، از سوی دیگر مردم نیز آنچنان که باید شاید در جریان هزینه کردهای مالیات های دریافت شده قرار نمی گیرند، اما در مجموع پایه های مالیاتی در سال آینده با توجه به کسادی کسب و کارها زیاد قابلیت اجرایی شدن در کشور را ندارد و باعث ایجاد نگرانی هایی بین مردم شده است. درباره دریافت مالیات از اینفلوئنسرها هم باید گفت؛ برخی از فعالان در این زمینه نوع فعالیت و تراکنش هایشان شفاف است، اما برخی به نوعی فعالیت می کنند امکان تعیین دقیق درآمد حاصل از فعالیت آن ها مشخص نیست، از این رو باید سازوکاری ویژه در این خصوص درنظرگرفت تا تراکنش های مالی آنها به صورت شفاف رصد شود ومشخص گردد که آیا حضور آن ها در حوزه اقتصادی نیز فعال است یا خیر؟ علاوه بر این برخی از افراد نیز محصولی با نرخ مشخص ارائه نمیکنند و براساس خدمات و متناسب با شرایط زمانی، مکانی و تعداد مخاطبان درآمد متنوعی دارند. بر همین اساس اخذ مالیات از رسته اینفلوئنسری باید با ساختاری مشخص صورت گیرد؛ در غیر این صورت بیشک با بی عدالتی های مالیاتی مواجه خواهیم شد. با وجود سرعت در تدوین پایه های جدید مالیاتی و به گفته مسئولان تمرکز در افزایش تعداد مودیان، هنوز قوانین جامعی در خصوص تعیین نرخ مالیات برای بسیاری از اصناف و مشاغل مانند اینفلوئنسرها و فعالان در فضای مجازی و همچنین در حوزه رمزارزها وجود ندارد و به این ترتیب بسیاری از افراد با وجود درآمدهای کلان حتی ریالی مالیات نیز پرداخت نمی کنند. هر چند مسئولان تراکنش های مالی و هر فرد را مبنای تعیین نرخ مالیاتی افراد در این حوزه اعلام می کنند، اما راه فرار بسیاری برای این گروه وجود دارد که تحقق شعار عدالت مالیاتی را دشوار می سازد.
• چرا با وجود درآمدهای کلان برخی از افراد فعال در فضای مجازی، از مشارکت در پرداخت مالیات خودداری می کنند و راه هموار کردن این امر در این بستر چیست؟
- در مجموع نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر نیز گروهی از افراد سعی می کنند که از پرداخت مالیات فرار کنند، این امر در ایران نیز در بین فعالان در فضای مجازی صدق می کند، اما دلیل این امر در بین افراد فعال در فضای مجازی و بلاگرها و ... را باید در این جستجو کرد که اگر این افراد نیز شاهد شفافیت در عملکرد دولت در خصوص هزینه کرد مالیات ها در حوزه فعالیت خود باشند، با طیب خاطر بیشتری در پرداخت مالیات حضور خواهند یافت تا اثرات بهینه آن در حوزه کسب و کار خود را شاهد باشند. مطالبه اصلی و برحق مودیان مالیاتی، مشاهده چگونگی هزینه کرد مالیات های پرداختی خود به ویژه در حوزه عملیاتی صنف خود است، تا انگیزه مضاعفی برای مشارکت در پرداخت های مالیاتی پیدا کنند. در حقیقت پرداخت کنندگان مالیات در هر صنفی درانتظار تغییرات و ارائه خدمات بهینه دولت ها و سازمان های ذیربط در حوزه فعالیت خود هستند تا بر اساس آن با تعیین میزان مالیات خود بر اساس قوانین حاکم برجامعه آن را پرداخت کنند. زیرساخت وابزارهای لازم سخت افزاری و نرم افزاری در این خصوص درکشور حتی برای بسیاری از صنوف و مشاغل با نحوه فعالیت آشکار و بارزتر نیز در حال حاضر به طور کامل و جامع وجود ندارد و از این رو همواره سازمان های مالیاتی مملو از معترضانی است که نسبت به نرخ مالیات تعیین شده برای آن ها اعتراض دارند، این درحالی است که برای بسیاری از افراد با درآمدهای کلان حتی پرونده های مالیاتی نیز تشکیل نشده است یا پرونده های آن ها گشوده نشده است. امکان تعیین مالیات برای فعالان در فضای مجازی با توجه به فقدان ابزارهای لازم برای تعیین نرخ مالیاتی آنها در آغاز راه می تواند بر اساس اظهارنامه یاتوافق طرفین با معیارهایی از فعالیت در فضای مجازی باشد و یا همچنین در این میان می توان به صدور فاکتور برای فعالیت های اینفلوئنسرها در نظر گرفت تا پس از مدتی به قوانین و ابزارهای پیشرفته تری همانند دیگر کشورها با نظام پیشرفته مالیات
• آیا معیار درنظر گرفته شده مبنی بر تعداد دنبال کننده برای هر فعال در فضای شخصی ملاکی صحیح برای دریافت مالیات خواهد بود؟
- در حقیقت نخستین کاری که دولت باید انجام دهد این است که؛ راهکاری در نظر گیرد که دریابد افرادی فعال در این فضا در چه حوزه های دقیقاً فعالیت می کنند و میزان درآمد کسب شده آنها چقدر است که بر این اساس تعیین نرخ مالیاتی شود، چرا که بسیاری از افراد فعال در فضای مجازی و اپلیکیشن های مختلف مانند اینستاگرام و... فعالیت اقتصادی ندارند و به دلیل محبوبیتی که درزمینه فعالیت خود در حوزه هایی مانند ورزشی، فرهنگ، هنری و ... دارند، دنبال کننده زیادی هم دارند که البته دلیلی برای اخذ مالیات وجود نخواهد داشت. در عین حال سئوالی که برای همگان مطرح است این می باشد که؛ چگونه است که در فضایی که دولت فیلتر کرده و خدمات را هم ارائه نمی دهد، توقع دریافت مالیات وجود دارد؟ در حقیقت دریافت مالیات رابطه ای دوسویه است که در ازای ارائه خدمات به شکل شفاف وایجاد خدمات مطلوب، توقع مالیات ستانی نیز ایجاد می شود، اما در حال حاضر حتی ابزار مناسب برای رصد فعالیت افراد ومیزان درآمد آن ها وجود ندارد و تنها معیار موجود در این حوزه نیز تعداد دنبال کننده ها اعلام شده است، در نتیجه شاید بهتر باشد را رویه ای شفاف بهتر باشد پیچیدگی های موجود در این حوزه را کاهش دارد تا میزان مخالفت ها و نارضایتی ها را نیز کاهش داد، چرا که تعداد فالوور معیاری برای تعیین درآمد نیست و دولت حتماً باید ابزاری دقیق را برای دریافت مالیات تعریف کند، این امر در وب سایت هایی که دارای نماد اینماد هستند امکان رصد مالیاتی وجود دارد اما در اپلیکیشن هایی مانند اینستاگرام و ... که البته فعالانی با درآمدهای کلان نیز وجود دارد، ابزاری برای رصد فعالیت مالی و تراکنش های مالی وجود ندارد، در نیجه بهتر است نواقص موجود دراین امر شناسایی و رفع شود، هر چند این امر نیز باید مورد توجه قرار گیرد که بسیاری از تراکنش های مالی حتی در زیرساخت های رسمی از طریق رمزارزها انجام می شود که بازهم قابل پیگیری و تعیین نرخ مالیاتی معین نیست.
• چه راهکاری را برای تقویت اصولی اجرای طرح مالیات ستانی در بین فعالان در فضای مجازی موثر می دانید و آیا الگوی جهان موفقی در این زمینه برای بهره برداری در ایران نیز وجود دارد؟
- تدوین بانک اطلاعاتی جامع از فعالان در فضای مجازی، تعریف ابزارمناسب برای برآورد درآمدهای در این زمینه، کاهش محدودیت های دولتی در خصوص فعالیت رسمی اپلیکیشن های فعالی که مردم در آن حضور گسترده دارند و ارائه خدمات بهینه به آن ها و ... از جمله راهکارهایی محسوب می شود که همراه با حذف موانع فعالیت در این حوزه ها می تواند راه مالیات ستانی را هموار کند. اما بهترین گزینه در این زمینه در حال حاضر به نظر می رسد که استفاده از فرآیند «خوداظهاری» است تا فعالان در این صنف با خوداظهاری مالیاتی در پروسه پرداخت مالیات حضور یابند و بادرنظر گرفتن تشویق معافیت مالیاتی این روند را تسهیل و تسریع سازند و در صورت اثبات خلاف این امر مشمول مجازات های تعیین شده گردند. اما قطعاً قانونمند کردن این امر حتی تا سال آینده و درآمد مشخص وعادلانه از فعالان در فضای مجازی به صورت صد درصد اجرایی نمی شود و دولت نیز نمی تواند سهم ثابتی از آن را در بودجه سال آینده پیش بینی کند. از سوی دیگر فراهم آوردن بستر مناسب برای فعالیت در فضای مجازی یکی از وظایف و اولویت های دولت به شمار می آید که در حال حاضر معترضان بسیاری نسبت به آن وجود دارد، فقدان پلتفرم های قوی برای فعالیت در این زمینه، اجرای طرح های ناموفق مانند صیانت از فضای مجازی، دغدغه اجرای اینترنت ملی، عدم امکان ارتباط با افراد حقیقی و حقوقی خارج از ایران در پلتفرم های شناخته شده بین المللی و ... از دیگر موانع پیش روی علاقه مندان در این بخش است. علاوه بر این نبود قوانین جامع ومشخص و همچنین نبود بازوهای اجرایی مشخص از دیگر معضلاتی است که انگیزه فعالیت از افراد حاضر دراین صنف را کاهش داده است، در حالی که کسب و کارهای اینترنتی در سراسر جهان در حال گسترش است و محلی مطلوب برای تامین درآمدهای دولت از این طریق می باشد از طرفی مشاهده الگوهای موفق در کشورهایی با نظام مالیاتی موفق می تواند برای ما راهگشا باشد، این کشورها غالباً با تعریف قوانین جامع و سختگیرانه دراین بخش و نظارت های دقیق توانسته اند به میزان زیادی از فرارهای مالیاتی در این بخش جلوگیری کنند.
مطالبه اصلی و برحق مودیان مالیاتی، مشاهده چگونگی هزینه کرد مالیات های پرداختی خود به ویژه در حوزه عملیاتی صنف خود است، تا انگیزه مضاعفی برای مشارکت در پرداخت های مالیاتی پیدا کنند. در حقیقت پرداخت کنندگان مالیات در هر صنفی درانتظار تغییرات و ارائه خدمات بهینه دولت ها و سازمان های ذیربط در حوزه فعالیت خود هستند تا بر اساس آن با تعیین میزان مالیات خود بر اساس قوانین حاکم برجامعه آن را پرداخت کنند
ارسال نظر