از آستین شعر
علی احمد سعید اسبر مشهور به آدونیس، سال 1930 در روستای قصابین که در شهر جبلۀ استان لاذقیه سوریه واقع است به دنیا آمد. آدونیس شاعر مدرنی است که در شعر خویش از ذهن و زبان صوفیه و جنبش سوررئالیسم تأثیر پذیرفته است و در پروسۀ شعری و زبان خلاقانۀ خویش به بازآفرینی نگاه صوفیانه و رؤیایی، بهرهگیری از بینش تاریخی، بهگزینی میراث ادبی و فکری جهان عرب و احضار شاعرانۀ اسطورهها پرداخته است.
آدونیس رؤیایی مینگرد و لب ریختههای رؤیایی روح خویش را دلیرانه با طرحی شگفت و جنونآمیز در بستر زبان فرا میفکند و مثال رؤیا مخاطب را در دل افسون لحظه پرتاب میکند. وی با حدس و فراستی صوفیانه، با براق زبان آفاق شعری را درمینوردد و جهان نوینی از تخیل شاعرانه و هنر شکوهمند میآفریند. براین اساس خواننده را با خوانش و گفتمان تأویلی ویژهای مواجه کرده و فراروی وی پایانهای باز و تعلیقهای بیشماری میگشاید. به باور آدونیس و بیشتر باطنیسرایان رؤیاپرور رؤیازی، ما رؤیا را تنها دمی میتوانیم ببینیم و لمس کنیم؛ اما دقیقاً نمیتوانیم تفسیر کنیم؛ لیک اندکی شاید بتوانیم تأویل نماییم. چراکه عرصه، عرصۀ فربگی معنا و بارقههای شگرف روح است. بهباور آدونیس، هرچه سویۀ مستورگی و پنهانگی شعر پررنگتر باشد؛ شعرتر است و هرچه به آشکارگی بگراید، از شاعرانگی و شعریّت شعر کاسته میشود. وی بر این نظر است که اگر در گذشته خوانش شعر در سطح افقی بوده؛ امروزه خوانش عمودی شده است و نیاز به تعمق و تأمل بیشتری دارد و خواننده چون شاعر، غواص دریای معانی است. در زمانۀ ما بیش از هر زمانۀ دیگری مرگِ مؤلف رخ میدهد. غامض و پیچیده بودن شعر آدونیس، جوهری و ذاتی آن است و نه تصنّعی و عارضی و از وجود شاعر و جهان رازورانۀ پیرامون وی، همچنین از زیست و تجربۀ هنری و نگاه و نگرش او به هستی و پدیدهها مایه میگیرد. این رمزآمیزی در زبان و تصویر شعری وی، بر اساس اصول و معیارهای رتوریک و بلاغی و هنریِ زیستۀ وی اتفاق میافتد. این امر در جایجای گزینۀ شعری پیش رو (از آستین شعر) مشهود است. آدونیس اساساً از رهگذر شعر سعی در تغییر و خلق انسان و جهان دارد و شاید هیچ شاعری یا کمتر شاعری بسان آدونیس باشد که بیفهم جهانبینی و بوطیقای شعریاش، نتوان شعرِ اساساً دشوار و دیریابش را فهمید و چشید. بوطیقای شعری آدونیس را باید از شعر وی استخراج کرد. کنکاش مداوم وی در شعر معاصر جهان، بهخصوص شعر آمریکایی و فرانسوی است که به تبع آن، ساختارها و پارادایمهای متفاوت و کمسابقهای را مییابد و میزید. در شعر آدونیس، ساختار و محتوا رابطه و پیوند تنانه و انداموار مستحکمی دارند. در برگردان این مجموعه، علاوه بر اینکه سعی شده است تا شعریت و برجستگی زبانی اثر حفظ شود؛ تا ساختارشکنیها، تعلیق معنا، فاصلهگذاریها و چینش و نظم شعرها نزدیک به الگوی عربی آن باشد و رازآلودگی و ایجاز متن محفوظ بماند. دیگر آنکه از سادهسازی و تفسیر شعر در حین ترجمه، آنچنان که برخی مترجمان انجام میدهند، پرهیز شده است. این مجموعهشعر، گزینهای از چندین دفتر شعری آدونیس است که در ۴۵۰ صفحه منتشر شده است. در این اثر میتوان با وجوه متکثر و زوایای گوناگون و ژرف شعر آدونیس بیش از پیش آشنا شد. صالح بوعذار (۱۳۶۰ خرمشهر) شاعر و مترجم. از وی تاکنون ترجمههایی چون محاصره، دگردیسیها و کوچ در اقالیم روز و شب، صحنه و آینهها و از آستین شعر از آثار آدونیس، خاطرات آبلهرو و تاکستانی در رهگذر از آثار میخائیل نعیمه، رمان تبعیدگاههای پروردگار اثر اشرف الخمایسی منتشر شده است. همچنین وی مؤلف کتاب تحلیل کهنالگویی چهار منظومۀ عاشقانه فارسی و نیز کتاب آبلهرو در آیینه یونگ است. صالح بوعذار شعرهای بسیاری از شاعران معاصر عرب را ترجمه و در سایتها و مجلات و محافل ادبی از جمله: مجله ادبی پیادهرو، هفتهنامه پراو، کتاب سال بابان، کتاب ما صد و چهار نفر و … منتشر کرده است. همچنین شعرهای وی در مجلات عربی معتبری چون: قاب قوسین، المثقف، الف، الی، انطولوجیا، دروب، مجلة مصباح دروب أدبیة منتشر شدهاند. در شعری از این کتاب میخوانیم: «آمد به سویم/ چونان چهرۀ غریبی/ باری/ آن کودک که بودم/ سخنی نگفت وُ رفتیم،/ هردو به هم خیره در خموشی/ گامهامان، شطی/ که جاری بود غریبانه/ گردمان آوردند ریشهها،/ بهنام برگهای یله در آغوش باد/ از همدگر جدا/ و جنگلی گشتیم که مینویسدش، زمین/ راویاش فصلها/ ای کودکی که بودم/ پیش آ/ چه گرد میآورد ما را اینک؟/ چه بگوییم؟»
*مریم هندوزاده کرمانی
مترجم
ارسال نظر