مرتضی افقه در گفتوگو با«آرمان ملی»:
بسیاری از برنامههای اقتصادی دولت در حد شعار باقی ماند
آرمان ملی- احسان انصاری: یکی از مسائلی که می تواند مردم را به حضور در پای صندوقهای رأی تشویق کند بهبود وضعیت اقتصادی است.بدون تردید افزایش کیفیت زندگی اقتصادی مردم و کنترل تورم میتواند انتخابات آینده را پرشورتر کند.
این در حالی است که انتظاری که در این زمینه از دولت وجود داشته تاکنون محقق نشده است. اینکه آیا دولت در زمان باقیمانده میتواند با سیاستهایی که در پیش میگیرد شرایط را تغییر دهد یا خیر نیازمند گذشت زمان بیشتری است. «آرمان ملی» در این زمینه با دکتر مرتضی افقه، اقتصاددان گفت وگو کرده است. افقه معتقد است:« یکی از اشتباهات بارز اقتصادی دولت تبعیت از سیاستهای لیبرالی بود که دولت آن را مطرح کرد.کسانی که امروز از سیاستهای لیبرالی در اقتصاد کشور استفاده کردند که در 3 دهه گذشته همواره به آقایان هاشمی و روحانی این انتقاد را وارد میکردند که چرا از سیاستهای لیبرالی استفاده میکنند.در نهایت نیز همان مشکلاتی برای مردم ایجاد شد که در دولتهای گذشته برای مردم ایجاد شده بود». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*آیا عملکرد دولت در زمینه اقتصادی به شکلی بوده که بتوان به واسطه آنها مردم را به حضور پرشور در انتخابات تشویق کرد؟
عملکرد اقتصادی دولت باید براساس شعارهایی که دولت مطرح کرده و مسیری که در آن حرکت کرده صورت بگیرد.واقعیت این است که از همان ابتدا مشخص بود که بسیاری از شعارهایی که آقای رئیسی و دیگر اعضای کابینه مطرح می کنند قابل تحقق نیست.توان و ظرفیت ساختار حاکم بر اقتصاد کشور چنین اجازه به دولت نمیداد و این نکته به خوبی مشهود بود که این وعدهها بیشتر جنبه تبلیغاتی و انتخاباتی دارد.این نکته را نیز باید در نظر بگیریم که شرایط انتخابات ریاست جمهوری گذشته نیز به شکلی بود که آقای رئیسی رقیب جدی در مقابل خود نمی دید و به همین دلیل نیاز به دادن وعده های بزرگ و آرمانی برای پیروزی در انتخابات نداشت. با این وجود این اتفاق رخ داد و آقای رئیسی وعده هایی در انتخابات دادند که تا به امروز قابل تحقق نبوده است.پس از ایشان مدیرانی در دولت به کار گرفته شدهاند که شعارهایی میدادند که یا از روی ناآگاهی و عدم شناخت وضعیت اقتصادی کشور داشت و یا اینکه بیشتر جنبه تبلیغی به خود گرفته بود.به هر حال آقای رئیسی سابقه اجرایی در سطح کلان را نداشت و به همین دلیل از ناکارآمدی های ساختاری اجرایی کشور اطلاع نداشت . به همین دلیل وعدههایی که در انتخابات دادند بدون توجه به این موضوع بود که ابزاری که قرار است این وعده ها را عملی کند با چالشهایی جدی ساختاری و ناکارآمدی مواجه خواهد بود.وعدههایی مانند ساختن یک میلیون مسکن در سال و چهار میلیون در چهار سال و یا ایجاد یک میلیون شغل در سال از ابتدا مشخص بود که قابل تحقق نیست و تنها انتظارات را نسبت به دولت افزایش میدهد.
شرایط انتخابات ریاست جمهوری گذشته نیز به شکلی بود که آقای رئیسی رقیب جدی در مقابل خود نمی دید و به همین دلیل نیاز به دادن وعده های بزرگ و آرمانی برای پیروزی در انتخابات نداشت. با این وجود این اتفاق رخ داد و آقای رئیسی وعده هایی در انتخابات دادند که تا به امروز قابل تحقق نبوده است
*مهمترین دلایل عملی نشدن چنین وعدههایی چه بود؟
آقای رئیسی در ابتدایی که مدیریت اجرایی کشور را به دست گرفتند عنوان کردند که وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را به برجام گره نخواهند زد.این در حالی بود که دولت تلاش زیادی کرد که برجام در نهایت به نتیجه برسد که تاکنون این اتفاق رخ نداده است. در چنین شرایطی حذف ارز4200 تومانی در عمل نشان داد که وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم به برجام گره خورده است و دولت با این تصمیمی که گرفت در عمل ارتباط اقتصاد کشور به برجام را تشدید کرد. نکته مهم در این زمینه این است که اگر تحریمها نیز برداشته شود تیم اقتصادی موجود در دولت از توانایی کافی برای مدیریت وضعیت اقتصادی برخوردار نیست ونمی تواند شرایط اقتصادی را بهبود ببخشد.این در حالی است که در شرایط کنونی برجامی هم در کار نیست.نکته دیگر اینکه ریشه مشکلات اقتصادی فراتر از دستگاه اجرایی است و به همین دلیل سایر نهادها نیز باید برای ساماندهی به وضعیت اقتصادی کشور به دولت کمک کنند.اقدامی که رئیس جمهور می تواند برای بهبود شرایط انجام بدهد این است که برخی مدیران ناکارآمد را از دولت کنار بگذارد و به جای آنها افراد توانمند به کار بگیرد. نکته دیگر اینکه دولت تصمیم گرفته با کشورهای همسایه مراوده اقتصادی داشته باشد.این در حالی است در شرایطی که کشور در تحریم اقتصادی قرار دارد امکان استفاده از مواهب مراوده اقتصادی با کشورهای همسایه نیز وجود ندارد و تا زمانی که تحریم ها برداشته نشود نمیتواند روی این مراودات اقتصادی حساب کرد.دولت تنها می تواند از طریق دور زدن تحریم ها به اهداف خود دست پیدا کند که این موضوع نیز هزینههای زیادی به کشور و مردم تحمیل کرده است.
*مشکل اصلی مدیریت اقتصادی را به تیم اقتصادی مرتبط میدانید یا تصمیمات و سیاستگذاریهایی که در این زمینه صورت میگیرد؟
وعدههایی که در زمینه اقتصادی به مردم داده شده و سیاستهایی که برای تحقق این وعدهها اعمال شده نشان میدهد که تیم اقتصادی دولت از تجربه کافی برخوردار نیست. از طرف دیگر تیم اقتصادی هنوز برخی واقعیت های اجتماعی را به خوبی درک نکرده است. شناخت این واقعیتها و حرکت در مسیری که این واقعیتها نشان میدهد تا حدود زیادی میتواند شرایط را تغییر بدهد. این در حالی است که در عمل چنین وضعیتی مشاهده نمیشود.رئیسی ابتدا گمان میکرد بدون درآمدهای نفتی و یا بدون برداشته شدن تحریمها میتواند اقتصاد را مدیریت کند.این در حالی است که این موضوع واقعی نیست و در عمل نمیتوان چنین کاری را انجام داد.به همین دلیل تا به امروز نیز در سیاست های اقتصادی دولت سردرگمی وجود داشت.به عنوان مثال در زمینه حذف ارز ترجیحی4200 تومانی بین اعضای تیم اقتصادی دولت اختلاف نظر وجود داشت. از سوی دیگر بین دولت و مجلس نیز در این زمینه اختلاف نظر وجود داشت و به همین دلیل این تصمیم با فراز و نشیبهای زیادی همراه شد تا در نهایت عملی شد.این اختلاف نظرها نیز تا مدتها تولید کننده و مصرف کننده را سردرگم کرد.یکی از اشتباهات بارز اقتصادی دولت تبعیت از سیاست های لیبرالی از جراحی یا اصلاحات اقتصادی بود که دولت آن را مطرح کرد.کسانی که امروز از سیاستهای لیبرالی در اقتصاد کشور استفاده کردند که در سه دهه گذشته همواره به آقای هاشمی و روحانی این انتقاد را وارد می کردند که چرا از سیاستهای لیبرالی استفاده می کنند.در نهایت نیز همان مشکلاتی برای مردم ایجاد شد که در دولتهای گذشته برای مردم ایجاد شده بود.
*ارتباط اقتصادی با کشورهای همسایه با مختصاتی که در دولت رئیسی وجود دارد به چه میزان میتواند به اقتصاد ایران کمک کند؟
واقعیت این است که این موضوع بیشتر شعاری است. برخی در دولت گمان میکنند با ارتباط با کشورهای همسایه کشف جدیدی کردهاند. این در حالی است که در واقع چنین نیست و از ابتدای انقلاب تاکنون قرار بود ما با کشورهای همسایه ارتباط اقتصادی داشته باشیم و به اقتصاد اول منطقه تبدیل شویم.منطق اقتصادی میگوید اگر ما بتوانیم با کشورهای همسایه ارتباط داشته باشیم به سود ماست. با این وجود دولت تنها با کشورهای همسایه قرارداد بسته است. این در حالی است که تا زمانی که تحریمها برداشته نشود و ایران در تحریم قرار داشته باشد این قراردادها جنبه عملیاتی نخواهد داشت. کشورهای طرف قرارداد ایران برای اینکه هزینههای سنگین شکستن تحریمها را پرداخت نکنند تلاش میکنند تا آنجا که امکان دارد زیر بار قراردادهایی که با ایران بسته شده نروند. تنها در شرایطی این اتفاق رخ می دهد که تحریم های ایران برداشته شود.قرارداد بستن به تنهایی کافی نیست و اتفاق مهمی به شمار نمی رود. مهم این است که آثار آن مشخص شود.تنها می توان با دور زدن تحریمها بخش هایی از این قراردادها را عملی کرد که این کار نیز با هزینه های زیادی همراه است و مقرون به صرفه نیست.مشکل ما در تجارت خارجی تنها این نیست که با کشورهایی مانند آمریکا و کشورهای اروپایی ارتباط برقرار نمیکنیم و بلکه مشکل در ناکارآمدی های داخلی است.این ناکارآمدی های داخلی هم در تولید وجود دارد و هم در تجارت.زمانی که اتحاد جماهیر شوروی از هم فروپاشید ما انتظار داشتیم کشورهای کوچکی که در آسیای میانه شکل گرفته به بازار ایران تبدیل شود و ما بتوانیم از این طریق تحرک جدی در اقتصاد خود ایجاد کنیم. این وضعیت در فردای پس از صدام در عراق نیز وجود داشت و امیدوار بودیم بتوانیم در عراق سرمایهگذاری اقتصادی انجام بدهیم. این در حالی است که ناکارآمدیهای داخلی و سوءمدیریتها اجازه این کار را به ما نداده است.مدیرانی که چنین حرفهایی می زنند بیشتر افراد کم تجربهای هستند که فکر میکنند آنچه روی کاغذ نوشتهاند را می توانند به راحتی عملیاتی کنند.دولت باید این نکته را در نظر داشته باشد که اگر در کوتاه مدت نتواند تحریمها را لغو کند و زمینه مراودات بینالمللی را برای اقتصاد کشور ایجاد کند در آینده قیمت ها در بازار ایران روند افزایشی به خود خواهد گرفت و ادامه این وضعیت میتواند تبعات اجتماعی برای دولت داشته باشد.در چنین شرایطی فقر مردم بیشتر میشود.
ارسال نظر