ژاپن اسلامی چه شد؟
ماجرای بنزین و تصمیم برای آن در دولت آقای خاتمی گرفته شد. در مجلس ششم، طی برنامه پنجساله چهارم قرار بود که دولت موظف باشد سالانه 10 درصد به قیمت حاملهای انرژی بیفزاید و درآمد آن را صرف تامین اجتماعی و طبقات ضعیف جامعه بکند. این امر در آخرین روزهای دولت و مجلس تصویب شد، زمانی که نایبرئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بودم.
ولی چون عمر مجلس به پایان رسید، ابلاغ این برنامه به مجلس بعد موکول شد. مجلس بعد هم متاسفانه به رغم اینکه چهار اقتصاددان در آن بودند یک تصمیم کاملا خطرناک گرفت مبنی بر اینکه میخواهیم تثبیت قیمتها کنیم. همه قیمتها باید ثابت بماند و دولت نمیتواند هیچ قیمتی را تغییر دهد. تصمیمی که برای مجلس هفتم و رای آوری نمایندگان خوب بود ولی هر فردی که کمی فکر کند، میبیند وقتی تورم حدود 20 تا 40 درصد است چگونه میتوان تثبیت قیمتها را رقم زد؟ تثبیت قیمتها مستلزم یکسری اقدامات است که خودش تثبیت شود. نه اینکه به زور فنری را فشار دهید و برای کشور گرفتاری درست کنید. بعد از آن رئیس مجلس هفتم اعلام کرد که قصد داریم ایران را به ژاپن اسلامی تبدیل کنیم! این شعارهای باعث شد ماده موردنظر که سالانه 10 درصد به قیمت حاملهای انرژی افزوده شود در مجلس هفتم حذف گردد و این حذف شدن باعث شده که این همه گرفتاری امروز بهوجود بیاید درحالی که اگر آن زمان حذف نمیشد و بر جو پوپولیستی سوار نمیشدند سالانه 10 درصد افزایش قیمت حاملهای انرژی را داشتیم و الان به صورت عادی حاملهای انرژی قیمت مطلوب خودش را داشت و به مردم هم فشار وارد نیامده بود. ولی با حذف آن ماده، سالهای بعد هم تا دو، سه سال افزایش قیمت ندادند. اما وقتی تورم 20 درصد است چطور میتوان تثبیت قیمت به وجود آورد؟ این دولت هم نشان داده که نمیتواند کارهای بزرگ انجام دهد. یعنی نه خودش برنامه دارد و نه حاضر است به برنامههای افراد علاقهمند و اقتصاددانهای برجسته و کاربلد آزمایش شده مورد اعتماد مردم تن دهد. خود تیم اقتصادی دولت هم که کشش این کارها را ندارد. بهترین نمونه، حذف دلار 4200 تومانی بود که اگر به یاد داشته باشید در مصاحبهای گفتم که دولت توان این کار را ندارد. این درحالی است که اعلام شده بود فقط چهار کالا مشمول این افزایش قیمت میشود ولی بعد از آن دیدیم که همه کالاها افزایش قیمت یافت. الان هم فکر میکنند که میتوانند قیمت واقعی بنزین را مشخص کنند. اما با گرفتن تصمیمات مقطعی و روزمره و بدون برنامه و مشورت با خبرگان و نخبگان اقتصادی کشور است ضمن اینکه در اجرا هم نشان داده شده که توان این کار را ندارند. ولی اگر تبعات را در نظر بگیرند و از آن بکاهند و فشارهایی که به مردم وارد میشود را کاهش دهند آن موقع میشود روی برنامهشان اظهارنظر کرد. تصمیم اخیر مبنی بر کاهش سهمیه بنزین نیز تصمیم مطالعه نشدهای است و جوانب کار کاملا درنظر گرفته نشده.
محمدرضا خباز
نماینده ادوار مجلس
ارسال نظر