حرکت اسرائیل بر مدار عصبی ایران
اسرائیلیها به رغم اینکه در حال حاضر به نوعی خود را در مقابل جامعه جهانی و از یک سو در مقابل اتحادیه اروپا که طرح 10 مادهای داده و یا چین که طرح 4 مادهای داده میبینند اما اصرار بر ادامه جنگ دارند و خود را مقابل جامعه جهانی و دولت آمریکا قرار دادهاند.
لذا همینطور به اقدامات خود در به شهادت رساندن فرماندهان و مستشاران نظامی ایران و همچنین دیگر فرماندهان نیروهای مقاومت در لبنان و سوریه ادامه میدهند. به همین دلیل اسرائیل تصور میکند که این بهترین فرصت است که از یک سو بتواند اهداف خود را به گونهای بالا ببرد که اگر روزی مجبور به نشستن پای میز مذاکره شد بیشترین امتیاز را در اختیار داشته باشد و یک موقعیت استراتژیک را هم نسبت به فلسطینیها و حتی نسبت به گروههای مقاومت در اختیار داشته باشد. اسرائیلیها احساس میکنند که یک زمان طلایی را در اختیار دارند که از یک طرف بتوانند به حکومت حماس در غزه پایان دهند و در عین حال حکومت تشکیلات خودگردان فلسطین را نیز دچار یک دگردیسی کنند و همچنین حزبا... را وادار کنند که به پشت رودخانه لیتانی عقب نشینی کند. برای این کار نیز نیاز به واقع سازی دارد و به همین دلیل از یک سو به حملات گسترده خود در شمال و جنوب غزه ادامه میدهد و حزبا... را مورد هدف قرار میدهد و در عین حال با اقدامات تروریستی که انجام میدهد بر مدار عصبی ایران نیز حرکت میکند. به نظر میرسد که اسرائیل با توجه به طمأنینهای که ایران به رغم وعده دادن پاسخ سخت به اسرائیل به خرج داده احساس میکند که الان بهترین فرصت است که با این سیاستهای خود بتواند همه طرفها را به عقبنشینی وادار کند و موقعیتی را بسازد که در صورت اجبار برای نشستن پشت میز مذاکره از امتیازات لازم برخوردار شود. از طرفی آمریکاییها اروپا و علاوه بر آن کشورهای منطقه احساس میکنند که ادامه این جنگ به ویژه آنچه در دریای سرخ رخ میدهد میتواند منافع اقتصادی اروپا را مورد تهدید قرار دهد. در اجلاس داووس شنیده شد که رئیس اتحادیه اروپا و آقای جوزپ بورل اشاره کردند که وضعیت نابهنجاری که امروز در دریای سرخ است حتی بر قیمت میوه هم تاثیر گذاشته است. علاوه بر اینکه در انتقال سوخت و کالاهای اقتصادی تاثیر داشته، حتی در جزئیترین اقلام مصرفی هم تاثیر گذاشته است. به همین دلیل همه تلاشها صورت میگیرد که هر چه زودتر یک تعیین تکلیفی در غزه صورت گیرد و راهحلی برای پایان دادن به جنگ غزه پیدا شود. اما نقطه مشترک همه اینها چه در طرح اروپاییها ، آمریکاییها و چینیها نامی از حماس نیست و تشکیلات خودگردان وجود دارد که آن هم قاعدتا باید دچار یک دگردیسی شود که بتواند مطالبات اسرائیل را تامین کند و در عین حال یک کشور مستقل فلسطینی هم در کرانه باختری و غزه شکل بگیرد. با این حال طبیعی است که اسرائیل در شرایط حاضر چنین چیزی را نمیخواهد و تلاش میکند که دامنه جنگ گسترش پیدا کند.
*جلال خوشچهره
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر