| کد مطلب: ۱۰۹۱۷۷۱
لینک کوتاه کپی شد

دوگانه توسعه و عدم توسعه

دلسوزان و میهن‌دوستان بسیار در عرصه سیاسی و سطوح گوناگون مدیریت کلان پیوسته تلاش می‌کنند تا راهکارهایی به منظور برون رفت از زیست پرچالش اجتماعی در کشورهای توسعه نیافته تدبیر کنند.

اما به دلایل مبهم تلاش‌های صادقانه و بی منت میهن‌دوستان برای برون رفت از شرایط پرچالش، نتایج مطلوبی نداشته است. در راستای درک مبانی شرایط زیست اجتماعی، نکاتی اجمالی و مختصر پیرامون «عدم توسعه نیافتگی ملی» ارائه می‌شود. یقینا مبحث توسعه و توسعه نیافتگی بسیار فراتر از مجال و توان یک موجز می‌باشد. با این وجود نکاتی کلی و مختصر پیرامون برخی عوامل بنیادی توسعه نیافتگی، ارائه می‌شود. به عبارتی، در این موجز تلاش می‌شود تا درکی هر چند سطحی، پیرامون این پرسش بنیادی، که دلیل یا دلایل عدم توسعه برخی کشورها چیست؟ ایجاد شود. نکته در خور توجه اینکه، معمولا در کشورهای توسعه‌نیافته پرچالش برخی «اهداف سیاسی(داخلی و خارجه) فاقد اولویت، غیر کاربردی(فیک) و فاقد موضوعیت هستند». اینکه، اهداف سیاسی فیک(تاریخی، متافیزیکی، اتوپیایی) بنیادی‌ترین ریشه انبوه چالش‌های اجتماعی و ملی در کشور های جهان سومی است. در این کشورها ، به دلیل عدم توسعه علوم کاربردی، به ویژه علوم انسانی و علوم اجتماعی، «نخبگان سیاسی» گرفتار انواع آرمان‌ها و توهمات سیاسی و تاریخی هستند. در دورهای گوناگون تاریخ جوامع(قبیله‌ای، برده‌داری، فئودالی، پادشاهی، کلیسا و...)، حکمرانان(به ویژه قبل از عصر روشنگری و حکمرانی مبتنی برقانون اساسی) خود را صاحب خرد و توده‌ها(مردم) را فاقد یا کم خرد تلقی می‌کردند. بر این اساس، خود را محق و مجاز می‌دانستند تا با توده‌ها(انسانها) همانند ملک، دارایی و... شخصی رفتار کنند. شاید(در قرون پیشین) با توجه به عدم توسعه علوم در عرصه‌های گوناگون(به ویژه علوم انسانی و اجتماعی) که بستر درک نوین از چیستی انسان(ذهن و نیازهای فیزیکی)، زیست اجتماعی و طبیعت، شد، «انحصار خرد و حق(حقوق)» توسط یک اقلیت حکمران، امری طبیعی بود. اینکه، در جوامع فاقد توسعه علوم گوناگون(به ویژه علوم انسانی و اجتماعی) که «خرد و حق» در انحصار یک اقلیت بود ، مدیریت و کنترل توده‌ها( مردم) مبتنی بر شمشیر و انواع خرافات اعمال می‌شد. نه تنها طبیعی بلکه(در فقدان فهم علمی پدیده‌ها) امری اجتناب‌ناپذیر بوده است. اما در عصری که با یک گوشی موبایل می‌توان به کل دانش، اطلاعات، وقایع، خبرها و... در اقصی نقاط جهان در کمترین زمان ممکن دسترسی داشته باشیم، «انحصار خرد و حق» توسط برخی اذهان یا یک اقلیت نه تنها ناممکن بلکه پیامدهایی مخربی برای هر جامعه‌ای خواهد داشت. اگر توسعه خرد(فردی و جمعی) به واسطه توسعه علوم گوناگون، دسترسی سریع و همگانی به انبوه داده‌ها در عرصه‌های گوناگون از طریق فناوری اطلاعلات، تحولات بنیادی در اشکال حکمرانی و... در جهان علم، اخلاق و فناوری بنیاد را درک و بپذیریم، آنگاه، باید گفته شود که یگانه ابزار ایجاد امنیت و تحقق منافع(فردی و اجتماعی)، حکمرانی مبتنی بر «خرد، اراده و حقوق جمعی(ملی)» است. از پیامدهای اجتناب‌ناپذیر، «تلقی امکان»، انحصار خرد و حق(حقوق) در کشورهای توسعه نیافته، توسط برخی اذهان، اراده‌ها و یک اقلیت ؛ فقر، حاکمیت اراده‌ها به‌جای حاکمیت قانون، بی اخلاقی سیاسی، بی نظمی‌های مالی برخی صاحب منصبان، مسدود کردن راه‌های مشارکت عمومی در مدیریت سیاسی به شیوه‌های مختلف، نفوذ عوامل بیگانه در مدیریت ملی، تضعیف اخلاق سیاسی و... می‌باشد. ظاهراً «شهریاران» معاصر متوجه نیستند که ماکیاولی «اندیشه‌ها و راهکارهای مطلوب حکمرانی» را در زمانی که شمشیر سلاح و اسب و چهارپایان ابزار حمل و نقل و... بود، ارائه کرد. در عصر دانش، صنعت، فناوری اطلاعات، تکنولوژی و... «هیچ شهریاری» نمی‌تواند مبتنی بر اندیشه‌ها، روش‌ها و... ماکیاولیسم، کارآمد و پایدار باشد. نه تنها لازم بلکه ضروری است تا «شهریاران» معاصر، در کشورهای توسعه نیافته، درک کنند و بپذیرند که جهان دانش، فناوری اطلاعات، اخلاق سیاسی، صنعت، تکنولوژی و ...، جایگزین جهان «انحصار خرد و حقِ»، شده است. عبور از عقب ماندگی و توسعه اجتماعی در همه عرصه ها، مستلزم حکمرانی مبتنی بر«همکاری، هم اندیشی، تبادل نظر و «اهداف جمعی(ملی)»، مشارکت در ساختار مدیریت سیاسی و... است. اندیشه‌ها و روش‌های ماکیاولیستی، «به ویژه در عرصه مدیریت ملی»، «یک خاطره تاریخی» است. اگر استدلال فوق کاربردی تلقی شود، آنگاه، می‌توان ادعا کرد که «عقب ماندگی در برخی کشورها، محصول حکمرانی مبتنی بر اندیشه ها،روش ها، اهداف و آرمان‌های «غیرکاربردی» است. به عبارتی، در عصر دانش، فناوری اطلاعات ، اخلاق و... حکمرانی اذهان و اراده هایی که زمین را مسطح تلقی می‌کنند ، بر اذهانی که زمین را یک جسم کروی در فضایی بی انتها تلقی می‌کنند، ناممکن و مخرب است. در پایان، لازمه تحولات در عرصه‌های گوناگون اجتماعی از جمله سیاسی، تحولات در مبانی فکری جامعه و به ویژه نخبگان، است.

 

*کورش الماسی

فعال رسانه‌ای

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار