ایران، منطقه و چند نکته
پس از حملات موشکی سپاه پاسداران به مواضع تروریستها و صهیونیستها در عراق، سوریه و پاکستان شاهد مواضعی از سوی این کشورها بودیم که در این خصوص ذکر چند نکته اهمیت دارد.
نخست از لحاظ ادعاهای حقوقی که عراقیها مطرح کردند باید اذعان داشت که طبق این ادعاها و شکایت در شورای امنیت ایران باید پاسخ لازم را بدهد. اما در چنین شرایطی پای موافقتنامههای امنیتی دوجانبه و البته منشور ملل متحد به میان میآید. بر اساس منشور ملل متحد کشورها موظف به رعایت حسن همجواری هستند و نباید اجازه دهند که تهدیدی از مرزهای آنها علیه کشور همسایه شکل بگیرد. از طرفی بر اساس موافقتنامههای امنیتی کشورها یکسری تعهدات متقابل را میپذیرند که طبق این تعهدات نباید اجازه دهند گروههایی که اقدامات ایذایی و تروریستی انجام میدهند در کشور آنها پایگاه داشته باشند. طبیعتا این یک محمل حقوقی است که مسئولیت آن توسط نمایندگی کشورها در سازمان ملل انجام میگیرد و در این زمینه باید پاسخگو باشند. قسمت دوم بررسی موضوع به لحاظ سیاسی است. از لحاظ سیاسی موضوع این است که اگر کشورها روابط سیاسی خوبی با هم داشته باشند میتوانند هم از شکل گیری چنین شرایط اضطراری در روابط دو طرف پیشگیری کنند اگر هم اتفاقی خارج از اراده سیاستمداران شکل گرفت ساز و کار لازم را برای رفع اختلاف و جلوگیری از گسترش اختلافات داشته باشند. لذا به نظر میرسد برای پایان دادن به تنشهایی که صورت گرفته ایران باید با کشورهای منطقه این سازو کار را فعال کند. نوع مناسبات و مراوداتی که ایران با عراق و پاکستان دارد بسیار بیشتر از آن چیزی است که به یک باره منجر به فروپاشی این مناسبات شود و در این شرایط به نظر میرسد که باید رفع تنش شود. موضوع سوم به مدیریت تحولات در بلند مدت باز میگردد. در بلند مدت در رابطه با هر کشوری باید سیاست ایران را ارزیابی کرد. به طور مشخص در قبال عراق و اقلیم کردستان سیاست کشور میتوانست بهتر از آن چیزی که هست پیش برود. به عنوان مثال از چند سال پیش ابتدا طرح ارتباط 4 خطه ایران به 4 قسمت خاک عراق ارائه شد. اگر این کار صورت میگرفت و راه آهن ایران به عراق وصل میشد این چالشهای سیاسی و امنیتی جای خود را به یک رقابت و البته همسودی و روابط مشترک المنافع اقتصادی میداد. اما متاسفانه هیچ وقت حاکمیت یک سری بازیهای سیاسی اجازه نداد که ایران هزینه کرد نظامی و امنیتی خود در عراق را زمینهای برای پیشبرد مناسبات اقتصادی قرار دهد. لذا میبینیم وقتی که اغلب کشورهای دنیا در زمان نیاز این کشور را تنها گذاشتند ایران از کیان عراق حمایت کرد و حتی در زمان سیل ویرانگر پاکستان نیز ایران از کشورهایی بود که بیشترین کمکها را به پاکستان کرد ولی هیچ وقت این موضوع منجر به شکل گیری یک رابطه اقتصادی سیاسی با کشورهای همسایه نشد. از این جهت است که الان میبینیم ایران یکی از معدود کشورهای دنیاست که عملا با کشورهای اصلی شرق و غرب خود دچار چالش شده است. این مساله بدین دلیل است که متاسفانه در ایران نوعی تصمیمگیریهای غیر منسجم و غیر متحد در سیاست خارجی داریم. در دنیای جدید در تصمیمگیری موفق اگر اقدامی صورت بگیرد ابعاد سیاسی اقتصادی و دیپلماتیک آن دیده میشود. با همه این شرایط میزان قرابتها و زمینههای همکاری میان ایران با عراق و پاکستان به حدی قوی است که ایران میتواند این مرحله را با این کشورها پشت سر بگذارد و به جای تقابل در موضعگیریهای اختلاف زا ساز وکارهای رفع اختلافات را بهکار بگیرند و مانع از شکلگیری تنش در مناسبات ایران با کشورهای منطقه شوند.
*حشمتا... فلاحتپیشه
رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس
ارسال نظر