ما بلدیم!

 ریاست جمهوری را رها کنید تا ببینید بدون حل مشکل تحریم می‌شود اقتصاد کشور را اداره کرد، قیمت دلار و سکه و تورم را کاهش داد و قس علیهذا. دست تقدیر شرایط را به گونه‌ای فراهم کرد که برخی از نویسندگان نامه مذکور بیش از دو سال از مسئولیت‌شان گذشته و وقتی دولت را تحویل گرفتند دلار 28 هزار و پانصد تومانی را به بالای 50 هزار تومان رسانده‌اند که دلایل علمی دارد. به نظر می‌رسد دولت بلد نیست مشکل اقتصاد را حل کند چون کشش علمی و توان حل مسئله را ندارند. درحالی که باید از تعدادی اقتصاددان راهکار بخواهند. اینکه گفته می‌شود رشد پایه نقدینگی کاهش پیدا کرده درست است ولی باید ببینیم به چه بهایی؟ اینکه می‌گویند رشد نقدینگی را به 33 درصد رسانده‌ایم باید بگویند از کجا؟ پاسخ این است که از فروش ذخایر ارزی کشور در صورتی که این راهش نیست هرچند از چاپ اسکناس بهتر است. ولی راه درست علمی این است که اولا دولت هزینه‌های غیر ضروری خود را کم کند. دوم اینکه حقوق‌های نجومی که در برخی دستگاه‌های دولتی پرداخت می شود را کاهش دهند. سوم اینکه بودجه کشور را واقعی کنند. یعنی مجلسی که در شرف انقضاست برای کمک به این مردم محروم و مستضعف بودجه‌های اضافی را کم کند. پس «بر احوال آنکس باید گریست که دخلش بود 19، خرج 20» به عنوان مثال در خرداد 1400 اضافه برداشت بانکها 30 هزار میلیارد تومان بوده و الان اضافه برداشت بانکها به 450 هزار همت رسیده که 15 برابر است. امری که تورم زاست و وقتی تورم افزایش پیدا کرد دولت طبیعتا به افزایش قیمت ارز دست می زند تا بتواند بودجه خود را تامین کند. درحالیکه باید بودجه‌های اضافی را کم کند اما چون این کار سخت است به آسان ترین کار دست می زند که همانا افزایش قیمت ارز است . به عنوان مثال الان ارز نیمایی 28500 تومان است. در بودجه 1403 پیشنهاد دولت، 37 هزار تومان است که نشان می دهد خود دولت و مجلس عامل افزایش قیمت‌هاست. دولت بودجه‌ای به مجلس می‌دهد اما مجلس به جای اینکه اصلاح کند اضافه هم می‌کند آنهم از جایی که اصلا اعتباری وجود ندارد. وقتی درآمد ارزی که فروش نفت است کاهش پیدا کرده، وقتی برخیدستگاه‌ها که نباید کار اقتصادی انجام دهند، صادرات انجام می‌دهند و ارز حاصله را به کشور برنمی‌گردانند یرد، قیمت ارز بالا می‌رود. وقتی وزیر اقتصاد درباره چای دبش اظهارنظر کردند آقایانی که سه و نیم میلیارد دلار برای چای دبش پول گرفتند معادل 28 هزار و500 تومانش را به خزانه پرداخت کردند، متاسف شدم. آیا می خواستند آن را هم پرداخت نکنند؟! این مابه‌التفاوت به جیب چه کسی رفته که برخی به راحتی از کنار آن می‌گذرد گویی کشش حل مسئله را ندارند، هم برایشان اهمیت ندارد ضمن اینکه شروع به دستاوردسازی می کنند اما نمی گویند در جایی ابرو درست کردیم ولی در جای دیگر چشم را کور کردیم. درحقیقت تا وقتی که واقعیت به مردم گفته نشود و دست نیاز به سوی اقتصاددانان علاقه‌مند و دلسوز کشور دراز نشود، شرایط اقتصادی روز به روز بدتر خواهد شد و این هنر تیم اقتصادی دولت سیزدهم است. به عنوان مثال معاون اقتصادی رئیس جمهور به جای اینکه راه‌چاره برای کاهش قیمت گوشت قرمز پیدا کند می گویند مردم ماهی بخورند! به علم اقتصاد و اقتصاددان های کاربلدتر و دلسوزان کشور و مردم مراجعه کنند تا ان‌شاءالله یک مقدار شرایط برای مردم بهتر شود.

*محمدرضا خباز

نماینده ادوار مجلس