«آرمانملی» مواضعکارگزاران سازندگی را بررسی میکند؛
حاشیهگزینی کارگزاران
آرمان ملی- احسان اسقایی: چندماه مانده به انتخابات، حزب کارگزاران سازندگی دست به شویی انتخاباتی زد. گویا با آنها رایزنی شده بود که «بله» شما بیایید و فرش قرمز برایتان پهن کردهاند و یک راست از مسیر از پیش تعیین شده با رای مردم برکرسیهای سبز بهارستان بنشینید.
کارگزاران سازندگی هم به پیغام و پسغامها لبیک گفت و اصحابش به همراه وابستگانس در احزاب دیگر در انتخابات پیش ثبت نام کردند اما بعد از اعلام نظر نهادهای نظارتی وعدهها گویی توخالی از آب درآمد و به قول یکی از افرادی که داعیهدار دعوت کردن فعالان سیاسی برای ثبت نام در انتخابات بود، آنچنان همه را رد کردهاند که اساسا نمیتوان لیستی برای مجلس در بسیاری از شهرها و حتی شهر تهران داد. به نظر میرسد اقدام کارگزاران سازندگی در انتخابات و موضعگیری در برابر اصلاحطلبانی که زمین بازی مجلس را برای بازی خود آماده نمیدیدند، بیشباهت به یک کودتا نبود. کودتایی که حسین مرعشی اما با طعنه به احزابی مانند حزب اتحاد ملت آن را در کنفرانس خبری خود آغاز کرد و با واکنش آذرمنصوری، دبیرکل حزب اتحاد و رئیس جبهه اصلاحات روبهرو شد. البته فضای سیاسی آنقدر سرد بود که حتی رسانههای مخالف جریان اصلاحات هم نتوانستند از این اختلاف؛ حرارتی برای داغ کردن فضای سیاسی کشور ایجاد کنند. به هرطریق به نظر میرسد بازنده انتخابات کنونی حزب کارگزاران سازندگی است که به اصلاحطلبان پیشرو هشدار میدادند که شما اهل کنش انتخاباتی نیستید و زمین بازی سیاست را دو دستی به رقیب سپردهاید و اساسا علت پایدار شدن جبهه پایداری را در عرصه سیاست به کوتاهی حزب اتحاد و سایر احزاب نزدیک به این حزب در جبهه اصلاحات منتسب میکردند.
* بازی را باختهاید
واقعیت آن است که حزب کارگزاران سازندگی بازی باختهای را شروع کرد و در آن بازی نیز تلاش نمود منتقدین خود را به خارج شدن از زمین سیاست توسط مردم محکوم کند اما تمامی شواهد از جمله ردصلاحیتهای نیروهای دسته دوم و سوم این حزب ثابت کرد که زمین بازی کنونی به صورت رسمی از جریان اصلاحطلب گرفته شده است و قرار هم نیست که چرخشی در نگاه یک دست سازی قوا ایجاد شود. موردی که به نظر میرسد با توجه به ردصلاحیتهای هیاتهای اجرایی در وزارت کشور از قبل برنامهریزی شده بود و اصلاحطلبان پیشرو از قبل و بر اساس تغییرات در قانون انتخابات آن را درک کرده بودند اما کارگزاران سازندگی گول فرش قرمزی را خورده بود که پیش پایش انداخته بودند اما از قرار معلوم این فرش نه تنها قرمز نبوده است بلکه روی آن ماده چسبناکی هم ریختهاند که کارگزارانیها در آن مانده و این روزها به جای اینکه ایراد بگیرند که چرا با وجود اینکه عالیترین مقامات کشور بر حضور در انتخابات تاکید کردند اما برخی حتی اجازه ندادند شرایط کشور به سمت رقابت حرکت کند. به دنبال آن هستند که سایر احزاب اصلاحطلب را عامل شرایط کنونی نشان دهند. حال اینکه به نظر میرسد کارگزاران سازندگی است که دچار حاشیهنشینی شده و اتفاقا سایر احزاب بودند که درک درستی از وضعیت کنونی داشتند.
*احزاب دیگر هم کاری نمیکنند
هرچند انتقادها به حزب کارگزاران جدی است آن سو هم خبری نیست و آنان که در جبهه اصلاحات خود را جامعه محور اعلام کردهاند و کارگزاران را صندوق محور، تحرک چندانی در فضای سیاسی کشور انجام نمیدهند و مشخص نیست آنچه ایستادن در کنار مردم است از نظر این احزاب چگونه تعریف شده است و آیا رابطهای بین گروههای مختلف جامعه با این احزاب وجود دارد و آنها با مشکلات و خواست مردم آشنا هستند یا اینکه صرفا با واژهها بازی میکنند تا برای خود رختی نو در عرصه سیاست بدوزند.
*کارگزاران سازندگی هیچگاه موثر نخواهد بود
یک فعال رسانهای در ارتباط با اینکه آیا کارگزاران سازندگی دارای اثرگذاری در عرصه سیاست در ایران است؟ به «آرمان ملی» گفت: سالهاست که کارگزاران سازندگی حذف شده است. با یک نظرسنجی و آمارگیری حتی در میان نخبگان هم میتوان به این نتیجه رسید که کارگزاران سازندگی هیچ پایگاه اجتماعی در بین مردم ندارد. علت آن هم در این است که امروز مردم از نگرشهای سیاسی عبور کردهاند چون میدانند اینها طرحی برای آینده کشور ندارند. مهدی آیتی تاکید کرد: مردم امروز به دنبال فردی هستند که از ملیت و منافع ملی دفاع کند که شاید بتوان آن را ملی گرایی نامید. امروز میبینیم اساتیدی که از منافع عمومی و خواست مردم دفاع میکنند دارای محبوبیت هستند. در نتیجه افرادی که امروزه در جبهههای کهنه، قدیمی و فسیل شده و فراموش شده و ورشکسته دست و پا میزنند کار بیهوده میکنند و اقدامات آنها مورد توجه مردم قرار نمیگیرد. به همین علت است که زمانی که فراخوان میدهند که مردم بیایند پای صندقها رای دهند کسی به آنها توجه ندارد. افرادی هستند که امروز در حال تلاش هستند که هواداران خود را پای صندوق بیاورند اما مردم هیچ توجهی به آنها ندارند. از این منظر به نظر میرسد با عدم توجه مردم به احزابی مانند کارگزاران سازندگی اعضای این حزب باید بازنشسته شده و گلدانهای خود را آبیاری کنند شاید با این اقدام کمی هوای آلوده پایتخت به لطافت گراییده و پاک شود.
ارسال نظر