حسین انصاریراد در گفتوگو با«آرمان ملی»:
امروز با بحرانهای متعددی مواجه هستیم
آرمان ملی- احسان انصاری: جریانهای سیاسی چگونه میخواهند مردم را به صحنه انتخابات بکشانند؟آیا فضای سیاسی و اجتماعی کشور به شکلی است که جریان های سیاسی روی حضور پرشور مردم در انتخابات حساب کنند؟با توجه به ردصلاحیت بسیاری از اصلاح طلبان در انتخابات این جریان چه رویکردی نسبت به انتخابات آینده خواهد داشت؟
«آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با حجت الاسلام حسین انصاریراد، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی و فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگو کرده است. انصاریراد معتقد است:«در گذشته شاید میشد مردم با گشایشهای هر چند کوچک پای صندوقهای رأی آورد اما اتفاقاتی که در سالهای اخیر در کشور رخ داده باعث شده نگاهها متفاوت شود و دیگر مانند گذشته نمیتوان شرایطی را در نظر گرفت که چهرههای اصلاحطلب را ردصلاحیت کرد و در عین حال انتظار داشت مردم در انتخابات نیز مشارکت بالا داشته باشند. فضای اجتماعی وسیاسی کشور به شکلی است که حتی اگر چهرههای اصلاحطلب نیز تأیید شود نمیتوان انتظار حضور حداکثری مردم را در انتخابات داشت». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*با توجه به فضایی که برای انتخابات آینده وجود دارد ارزیابی شما از میزان مشارکت مردم در انتخابات به چه صورت است؟ جریانهای سیاسی چگونه میتوانند در فرصت باقی مانده مردم را بیشتر برای حضور در انتخابات دعوت کنند؟
انتخابات مجلس یازدهم و همچنین انتخابات ریاست جمهوری1400 به شکلی برگزار شد که جریانهای سیاسی و بهخصوص جریان اصلاحات از نمایندگان محدودی در انتخابات برخوردار بودند و به همین دلیل انتخابات در شرایط برابر برگزار نشد. به همین دلیل نیز میزان مشارکت در این دو انتخابات نسبت به گذشته کاهش داشت. بدون تردید باید تضارب آرا و اختلافسلیقه وجود داشته باشد. از دل همین اختلافسلیقههای اصولی و منطقی است که تصمیمات صحیح بیرون میآید.بااینوجود پس از مجلس ششم شرایطی در انتخابات مجلس رخ داد که اصلاحطلبان نتوانستند با حداکثر توانایی خود در انتخابات حضور پیدا کنند و شرایط به شکلی رقم خورد که همواره با محدودیت مواجه بودند. این محدودیتها در برخی مقاطع مانند مجلس دهم تا حدودی کمتر شد اما در اغلب انتخابات این محدودیتها وجود داشت. نتیجه این محدودیتها نیز تشکیل مجلس یازدهم است که از اکثریت اصولگرایان تشکیلشده و تاکنون نتوانسته اقدام مناسبی برای بهبود وضعیت کشور انجام دهد.واقعیت این است که پس از انتخابات مجلس ششم اصلاحطلبان را از صحنه انتخابات کنار گذاشتند و تا امروز نیز این وضعیت با اندک تفاوت وجود داشته است.این وضعیت در انتخابات ریاست جمهوری1400 نیز وجود داشت.این عامل به همراه ناکارآمدیهایی که درگذشته وجود داشت باعث شده امید مردم نسبت به آینده کاهش پیدا کند.
*در چنین شرایطی چگونه میتوان مردم را به حضور در انتخابات تشویق کرد؟
اگر واقع بینانه به موضوع نگاه کنیم عملکرد اصولگرایان به شکلی بوده که بین مردم امید ایجاد نکرده است. بههرحال آقای رئیسی در رقابتهای انتخاباتی و در مناظرههای تلویزیونی وعدههایی به مردم دادند. بااینوجود مسیری که ایشان در مدیریت کشور در پیشگرفتهاند امیدواری و رضایتمندی در بین مردم ایجاد نکرده است.در مدتی که آقای رئیسی سکان مدیریت کشور را به دست گرفتهاند نه تورم کاهش پیداکرده و نه دیگر مشکلات اقتصادی مردم کاهش پیداکرده است. اتفاقا روند مشکلات همچنان سیر صعودی دارد و مردم در زندگی خود با تنگناهای زیادی مواجه هستند.اگر دولت تاکنون دستآوردی داشته باید در زندگی مردم خود را نشان بدهد. تنها در چنین شرایطی است که مردم نسبت به آینده امیدواری ایجاد میکنند و از عملکرد دولت رضایت پیدا میکنند.امروز همه مشکلات کشور به سیاست خارجی گرهخورده است. این در حالی است که نباید همه مسائل کشور به سیاست خارجی گره بخورد و دولت هر چه زودتر باید از این مسیر عبور کند و مدیریت کشور را از اسارت سیاست خارجی رها کند. در شرایط کنونی جامعه ایران با بحرانها و چالشهای متعددی مواجه است.این در حالی است که برخی مدیرانی که امروز در دولت حضور دارند از کارآمدی کافی برخوردار نیستند.شرایط کشور نیز به شکلی نیست که افراد جوان و بیتجربه بتوانند بحرانها را مدیریت کنند.شرایط کشور به شکلی است که حتی افراد باتجربه و تخصص که از دانش کافی برخوردار هستند نیز بهراحتی نمیتوانند مشکلات را حل کنند.سیاستهایی که تاکنون اتخاذشده همان سیاستهایی است که در سالهای گذشته اصولگرایان دنبال کردهاند.کسانی که امروز در مناصب مختلف کشور حضور دارند طرفدار همان سیاستهایی هستند که در سالهای گذشته امتحان خود را پس داده و مسبب وضعیت موجود جامعه بوده است.نتیجه ادامه این سیاستها این است که امروز مردم ایران با بحرانها و ابر بحرانهایی مواجه هستند.
باید تضارب آرا و اختلافسلیقه وجود داشته باشد. از دل همین اختلافسلیقههای اصولی و منطقی است که تصمیمات صحیح بیرون میآید.بااینوجود پس از مجلس ششم شرایطی در انتخابات مجلس رخ داد که اصلاحطلبان نتوانستند با حداکثر توانایی خود در انتخابات حضور پیدا کنند و شرایط به شکلی رقم خورد که همواره با محدودیت مواجه بودند. این محدودیتها در برخی مقاطع مانند مجلس دهم تا حدودی کمتر شد اما در اغلب انتخابات این محدودیتها وجود داشت. نتیجه این محدودیتها نیز تشکیل مجلس یازدهم است که از اکثریت اصولگرایان تشکیلشده و تاکنون نتوانسته اقدام مناسبی برای بهبود وضعیت کشور انجام دهد
*جریان اصلاحات مانند انتخابات اخیر با رد صلاحیت افراد خود مواجه شده است. در چنین شرایطی اصلاح طلبان می بایست چه رویکردی نسبت به انتخابات داشته باشند؟
با توجه به وضعیت ردصلاحیتها و شرایط اجتماعی و سیاسی کشور احتمال اینکه اصلاح طلبان در انتخابات مشارکت کنند کم است. اصلاح طلبان تنها در انتخاباتی شرکت خواهند کرد که رقابتی باشد و همه جریان های قانونی کشور بتوانند در آن با ظرفیتی که در اختیار دارند مشارکت کنند.در انتخابات چند دوره اخیر قید و بندهایی برای اصلاح طلبان در نظر گرفته شد که این جریان سیاسی نتوانست با همه ظرفیت های خود در انتخابات مشارکت کنند. این در حالی است که جریان اصلاحات تمایل داشت در انتخابات شرکت کنددر شرایط کنونی مردم ایران دغدغه هایی دارند که با گذشته تفاوت پیدا کرده است. در گذشته شاید می شد مردم با گشایش های هر چند کوچک پای صندوق های رأی آورد اما اتفاقاتی که در سال های اخیر در کشور رخ داده باعث شده نگاه ها متفاوت شود و دیگر مانند گذشته نمی توان شرایطی را در نظر گرفت که چهره های اصلاح طلب را ردصلاحیت کرد و در عین حال انتظار داشت مردم در انتخابات نیز مشارکت داشته باشند.امروز کشور در شرایطی قرار دارد که اگر قرار است انتخابات برگزار شود شرایط و جوانب این انتخابات باید مورد تأیید نخبگان و کارشناسان کشور قرار داشته باشد. اگر چنین شرایطی فراهم نباشد نمی توان شاهد برگزاری یک انتخابات پرشور بود.فضای سیاسی کشور به شکلی است که حتی اگر چهره های اصلاح طلب نیز تأیید شود نمی توان انتظار حضور حداکثری مردم را در انتخابات داشت. به هر حال در سال های اخیر مردم با چالش های متعددی در زندگی خود مواجه بوده اند که در سال های اخیر و در دولت سیزدهم و مجلس یازدهم به جای اینکه کاهش پیداکند افزایش نیز داشته است.
*اگر اصلاح طلبان در انتخابات حضور کمرنگی داشته باشند آینده این جریان در چه وضعیتی قرار میگیرد؟
اگر به گذشته نگاه کنیم به این نتیجه می رسیم که اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هفتم با حضور در انتخاباتی که3500 چهره اصلاح طلب ردصلاحیت شده بودند قافیه را باختند و این وضعیت تا به امروز در انتخابات ادامه داشته است. اتفاقی که از مجلس هفتم در کشور باب شد و پس از آن در انتخابات مختلف بسیاری از نخبگان کشور به دلیل نامشخص ردصلاحیت شدند و اجازه حضور در انتخابات را پیدا نکردند.در ماجرای انتخابات مجلس هفتم آقای جنتی در خطبه های نماز جمعه عنوان کردند که کسانی که ردصلاحیت شده اند به دلیل فساد اخلاقی و اقتصادی ردصلاحیت شده اند. پس از آن نیز عنوان کرد شورای نگهبان با مبنا قرار دادن قرآن صلاحیت افراد را احراز می کند.این رویکرد تا امروز ادامه داشته است.این در حالی است که اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هفتم این وضعیت را پذیرفتند.در نتیجه اگر یک طرف وضعیت تأیید صلاحیت ها شورای نگهبان است یک طرف آن نیز اصلاح طلبان هستند.این شرایط زمینه به قدرت رسیدن احمدی نژاد را برای هشت سال در کشور به وجود آورد.دورانی که کشور با یک فاجعه مدیریتی و اقتصادی مواجه شد.در شرایط کنونی بهترین کار این است که اصلاح طلبان عنوان کنند باید یک انتخابات رقابتی در کشور برگزار شود. در غیر این صورت هر تصمیمی که بگیرند بازنده خواهند بود.اصلاح طلبان باید به صورت واحد و هم صدا عنوان کنند که باید در کشور یک انتخابات رقابتی برگزار شود این را به عنوان موضع رسمی خود اعلام کنند.
*یکی از مسائلی که میتواند به افزایش میزان مشارکت در انتخابات مجلس آینده کمک کند بهبود وضعیت اقتصادی مردم است. دولت به چه میزان در ماههای منتهی به انتخابات به این امر اهتمام داشته است؟
مشکلات اقتصادی که امروز در جامعه وجود دارد زیبنده مردم ایران نیست. اینکه دولت چه زمانی تصمیم بگیرد چه اقدامی را انجام بدهد در پیامدهای بعدی آن تأثیرگذار است. به همین دلیل من معتقدم در شرایطی که مردم با چالشهای مهم اقتصادی مواجه هستند تصمیماتی که شرایط را برای آنها سختتر کند اشتباه است و باید به زمان دیگری موکول شود. بههرحال صبر و تحمل مردم در مقابل مشکلات نیز اندازهای دارد.ما باید به تجربیات گذشته بهخصوص در دیماه96 و آبان98 و پائیز1401توجه داشته باشیم. در این تجربیات آسیبهای زیادی به کشور و مردم وارد شد و شرایطی در کشور پیش آمد که خوشایند هیچکس نبود. به همین دلیل دولت نباید در مسیری حرکت کند که اتفاقات ناگوار گذشته دوباره برای مردم تداعی شود.اقتصاد علمی است که نیازمند دوراندیشی و محاسبهگری است. امروز مطالبه اصلی مردم از دولت کاهش نرخ تورم و کنترلگرانی هاست. درنتیجه دولت باید در راستای خواستهای مردم حرکت کند و نه اینکه تصمیمی بگیرد که گرانیها را بیشتر کند و مردم را با مشکلات بیشتری مواجه کند.نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد مشکلاتی است که ما هنوز در عرصه بینالمللی و منطقهای با آن مواجه هستیم و دولت باید هرچه زودتر در این زمینه اقدامات لازم را انجام بدهد.ما مشاهده میکنیم که کشورهای غربی و آمریکا نیز در برخی زمینهها از خود انعطاف نشان میدهند تا چالشهای بین ایران و غرب از بین برود. به نظر من دولت باید از این فرصتها برای کاهش تنشها و همافزایی بیشتر استفاده کند تا ایران بتواند در عرصه بینالمللی و اقتصادی جایگاه خود را ارتقا بدهد.
ارسال نظر