راهبرد خود را به بازیگران ناپایدار گره نزنیم
زمانی که برخی همراهان آقای رئیسی در مسکو مشغول شمردن پلههای کاخ کرملین و گامهای پوتین بودند در همان زمان تیم کارشناسان مشترک روس و اماراتی در ابوظبی در حال کار روی یک بیانیه ضد ایرانی دیگری بودند. زمان سفر آقای رئیسی به روسیه نیز چند شاخص را مطرح کردیم که اگر پوتین این خواستهها را عملی کند نشان میدهد که نگاه روسها به رابطه با ایران یک نگاه پایدار است.
ولی دیدیم که عملا چیزی عاید نشد و در پاسخ به انتقادات نیز یکی از همراهان آقای رئیسی اعلام کرد که آقای پوتین 76 پله را پایین آمده و آقای رئیسی را بدرقه کرده و آن را به عنوان یک دستاورد سفر تلقی کرده بود. اما واقعیت قضیه این است که سیاست خارجی ایران در قبال روسها دچار نوعی ساده انگاری است. چرا که روسها هیچ اصل پایداری در سیاست خارجی خود ندارند. در دنیای امروز کشورها مناسبات راهبردی خود را به یکسری بازیگران ناپایدار ربط نمیدهند. روسیه همان کشوری است که به 6 قطعنامه تحریمی علیه ایران رای داد و از سال 2016 و به ویژه بعد از جنگ اوکراین به سمت ایران متمایل شد. هر چند که دیدیم از این تمایل نیز بیش از هر چیز آسیب روسها به ایران رسید. یعنی ایرانی که فرسنگها از جنگ دور بود تاوان سیاسی بخشی از این جنگ بر دوش ایران افتاد. اکنون نیز به نظر میرسد که روسها و یک بار هم چینیها در مسیر خطرناکی گام بر میدارند. هدف امارات این است که از بند 1 ماده 96 منشور ملل متحد استفاده کند و قدرتهای دائم شورای امنیت را وادار کند که از دیوان در موضوع جزایر ایرانی رای مشورتی بخواهد. از طرفی جزیره ابوموسی حتی بین دو کشور هم نیست و یک موضوعی در داخل اقلیم ایران است و اماراتیها سعی میکنند از فرصت طلبی بازیگرانی مثل روسیه استفاده کنند و این موضوع را بینالمللی کنند. لذا این مورد اصلاح بحث جزئی نیست. لذا دیدیم که به رغم بیتفاوتی برخی مقامات در قبال بیانیه مراکش هم وزیر امور خارجه و هم مشاور امور بینالملل مقام معظم رهبری موضع گرفتند. چرا که خطر فرصتطلبی روسها را درک کردند. به نظر میرسد در موضوعاتی مثل جزایر ایرانی حتی مواضع اروپا و آمریکا پایدارتر از مواضع روسیه بود. چرا که آمریکا و اروپا میدانند که اگر پای مسائل چالشی به میان بیاید آن زمان 52 اختلاف ارضی، مرزی و آبی در منطقه وجود دارد که همه این اختلافات به عنوان خطوط گسل سر باز خواهند کرد. به عنوان نمونه اگر همین حالا رفراندومی در بحرین برگزار شود و بر سرساز و کاری مثل رابطه چین و هنگ کنگ بر سر یک سازوکار ایرانی – بحرینی رای گیری شود مطمئنا این ساز و کار در بحرین رای خواهد آورد. یعنی مردم بحرین حاضرند در یک رفراندومی به یک سازوکاری رای بدهند که ضمن حفظ استقلال اقتصادی خود در قالب یک نظام مستقل بتوانند از چتر حاکمیتی ایران برخوردار باشند. لذا اولا باید پاسخگویی جدیتری در قبال روسها مطالبه شود. ثانیا نیز تجدید نظری اساسی در سیاست خارجی شکل بگیرد. روسها و چینیها بیش از هر بازیگر دیگری از شرایط ایران در عرصه بین الملل استفاده کردند.
حشمت ا... فلاحتپیشه
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر