تاکید روحانی بر مشارکت را تحریم معنا میکنند
رد صلاحیت برجامی!
آرمان ملی– مطهره شفیعی: هر کجا احساس کنند، حسن روحانی میتواند تاثیرگذار باشد، چراغهای اتاق هجمه به او روشن میشود. مخالفان آسمان و ریسمان را بههم میبافند تا اینگونه القا کنند، روحانی صلاحیت حضور در مجلس خبرگان را ندارد. خشم مخالفان علیه رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم زمانی افزایش زیادی پیدا کرد که خبر لیست 16 نفره به سرلیستی او برای مجلس خبرگان منتشر شد. نمونه این خشم را میتوان در «کیهان» مشاهده کرد. این روزنامه پس از انتشار خبر احتمال ارائه لیست خبرگان از سوی روحانی برای بار دوم خواستار ردصلاحیت او شد.
کیهان نوشت: «در خبرها آمده بود روحانی برای انتخابات خبرگان لیست میدهد! واقعا باعث تعجبم شد کسیکه خود صلاحیت ندارد چطور میخواهد لیست افراد با صلاحیت را بدهد؟ آیا این کار باعث کسرشان افراد با صلاحیت نیست؟!» حتی زمانیکه آرمان ملی در گزارش تحلیلی آورد: «بهنظر میرسد در این دوره و بهخصوص در تهران تنها فردی که میتواند بازی لیستها در انتخابات را راه انداخته و مردم را ترغیب به حضور در انتخابات کند؛ لیست بازی حسن روحانی و رقبایش در انتخابات خبرگان رهبری است. نه اینکه روحانی بهدنبال دوقطبیسازی باشد چرا که عموما علما هیچ دوقطبیای را برنمیتابند. بهخصوص عالمانی در حد خبرگان که حتی از بحثهای طلبگی هم عبور کردند.» رسانههای اصولگرا مانند «فردا» این گزارش را به لیست روحانی متصل کرده و نوشت: «در حالیکه بسیاری از کارشناسان عملکرد دولت روحانی را در کاهش مشارکت انتخاباتی دخیل میدانند یک روزنامه اصلاحطلب حضور وی در انتخابات را عاملی برای افزایش مشارکت دانسته است. جالب آنکه این روزنامه از تعبیر «بازی» بدین منظور استفاده میکند در حالیکه مردم پس از گذراندن تجربه دولتهای اصلاحطلب بازی نمیخورند و بیشتر به دنبال کارآمدی هستند.»
*ارتباط برجام با مجلس خبرگان
اصولگرایان که از حضور روحانی در انتخابات مجلس خبرگان ناراحت هستند و لیست 16 نفره را یک خطر جدی تلقی میکنند، به هر ریسمانی برای تخریب او چنگ میزنند حتی برجام را به انتخابات مجلس خبرگان وصل کرده تا خود را آرام کنند. مانند سایت جهاننیوز که نوشت: «حسن روحانی، رئیسجمهور سابق و چهره نزدیک به اصلاحطلبان اخیرا طی اظهاراتی پیرامون مجلس خبرگان صحبتهایی را مطرح کرده است... او در این اظهارات که وجهی دیگر از پوپولیسم برجامی او ارزیابی میشود، گفته است: مشروعیت و مقبولیت اعضای خبرگان با رأی مردم است. این رأی مردم است که در واقع پشتوانه رهبری قرار میگیرد. اگر بخواهیم در دنیا ادعا کنیم که تمام نظام ما انتخابی است و حتی رهبری نظام هم با رأی مردم با واسطه انتخاب میشود، پس هرچه خبرگان ما دارای پشتوانه رأی بالاتری باشند، این واقعیت بهتر به اثبات میرسد. وقتی آرای مردم کم باشد، خبرگان که پشتوانه ندارد، وقتی پشتوانه ندارد چطور میخواهد رهبری انتخاب کند که تلقی شود منتخب ملت است؟ او میافزاید: ممکن است کارکرد خبرگان طوری نباشد که روزانه مردم لمس کنند، اما در مقطعی کاری میکند که آن کار ممکن است ۲۰–۳۰ سال یا بیشتر سرنوشت مردم را تعیین کند. جنگ و صلح و بسیج نیروها با رهبری است. مقامات عالیرتبه را او تعیین میکند. سیاستهای کلی نظام را او تعیین میکند. رهبری جایگاه ویژه و منحصربهفردی دارد. او فقهای شورأی نگهبان و رئیس قوه قضائیه را انتخاب میکند. تنفیذ حکم ریاستجمهوری، انتخاب رئیس صداوسیما، انتخاب ائمه جمعه و پشتیبانی حوزهها به عهده اوست. صحبتهای روحانی ظاهرالصلاح است و او در صورت مساله سخنان خوبی را مطرح کرده است. لکن یک خلط مبحث خطرناک و پوپولیستی در آن دیده میشود که حتما بایستی پیرامون آن روشنگری کرد. البته آقای روحانی سابقه چنین حرفهایی را در پرونده برجام نیز دارد و همگان دیدیم که او چطور در صورت مساله سخن درست «مبارزه با تحریم» را مطرح میکرد اما در باطن به دنبال برجام و خوش درخشیدن در مقابل آمریکا بود! یعنی به لحاظ فلسفی نمیتوان نتیجه منبعث از قانون را تابع امری غیر از قانون دانست و یا این نتیجه را منفک از قانون شمرد. از این رهگذر باید به مساله مشارکت انتخاباتی نگاه کرد. مشارکت انتخاباتی یک ضرورت عقلانی برای جوامع مردمسالار است زیرا یگانه مسیر جامعه برای تأثیرگذاری در امورات حکمرانی یک کشور به شمار میرود. یعنی مردم اگر تأییدی یا انتقادی نسبت به فرآیندهای حکمرانی دارند باید به عرصه انتخابات بیایند و با مشارکت خود؛ نظرشان را اعلام کنند. تا روند تأیید شده ادامه یابد یا روند مورد انتقاد تغییر کند. ضمن اینکه اگرچه روحانی ژست انکار گرفته و وانمود میکند که این حقیقت را نمیداند لکن همه میدانیم که ضرورت عقلانیت و خرد ایجاب ندارد که نتیجه انتخابات به میزان مشارکت گره بخورد. زیرا مشارکت انتخاباتی یک آمار سینوسی است و در هر برههای از زمان ممکن است در یک نقطه قرار داشته باشد. اکنون آیا منطقی است که چنین حقیقتی را از نظر دور بداریم و مدعی شویم که مشارکت پایین نتیجه انتخابات را تحت تأثیر قرار میدهد؟! بماند که در سایر ممالک دنیا هم هرگز چنین تحلیلهای غلطی بیان نمیشود و آنها سالیان متمادی است که به نتایج انتخاباتی خود با هر میزان مشارکتی احترام میگذارند و از انتخابات نتیجه صلابت ملی میگیرند نه بهانههای انحرافی! روحانی در اظهارات خود میگوید هرچه مشارکت بالاتر باشد؛ دموکراسی نظام بیشتر عیان میشود و این حرف غلط در حالی است که قوام و نمایش یک دموکراسی به «رعایت قانون» است نه میزان مشارکت! زیرا رعایت قانون یعنی وجود حاکمیتی مستظهر به حمایت اکثریت ملی که بر مسیر خرد و عقل قرار دارد و میتواند به پشتوانه حمایت مردم؛ قانون را اجرا کند و این همان دموکراسی است.»
*تحریف مشارکتی روحانی
هدف دلواپسان زمانی نمود بارزتری پیدا میکند که این ادعا را مطرح میکنند: «کسانی در ستاد اصلاحات با پروژه «تحریم انتخابات» قصد دارند کسانی از مردم را بفریبند و منجر به کاهش مشارکت در انتخابات پیشرو شوند. اظهارات روحانی؛ خواسته یا ناخواسته در چارچوب پیشبرد همین پروژه است. همانند کارنامه او در پروژه برجام...» مشخص نیست برجام چه ارتباطی با مجلس خبرگان دارد اما جالبتر این است که به شکل نامفهومی بحث تحریم انتخابات از سوی برخی اصلاحطلبان به روحانی نسبت داده شده است و این در حالی است که روحانی بارها تاکید بر مشارکت در انتخابات کرده است مانند آنچه روز 29 آذر به نقل از روحانی منتشر شد: بر اهمیت پشتوانه آرای مردمی خبرگان در انتخاب رهبری با اختیارات وسیع تاکید کرد، اما رسانههای اصولگرا به تحریف آن پرداختند.
ارسال نظر