تفاهم جایگزین برجام
هرچند برخی اعتقاد دارند که قانون مجلس در ارتباط با مذاکرات هستهای عملا دست دولت در مذاکرات را بسته است اما در برابر برخی معتقدند هدف مجلس این بود که دولت بر اساس منافع ملی مساله هستهای را پیش ببرد. هدف نهایی نیز این بود که با توجه به این قانون فشار برطرفهای برجامی وارد شود تا مساله حل گردد.
مذاکراتی هم که بعد از این قانون بین طرفین انجام شد، مطابق این قانون نبود و هدف همان رفع تحریمهای هستهای بود و قصد آن بود که در قالب همان برجام اولیه به توافقاتی با غرب برسیم و بر حسب نیازهای خود اقدام به غنیسازی اورانیوم کرده و بر اساس نیازهای داخلی خود مساله برجام را پیش ببرند. در اواخر دولت روحانی هم به نظر آمریکاییها بر این مبنا جلو رفتند و در اوایل آغاز به کار این دولت هم تحرکاتی آغاز شد و اما ماجراهای داخلی به وجود آمد و اروپا و آمریکا دچار توهم شدند که مذاکرات لازم نیست و باید صبر کرد تا نتیجه تحولات داخلی ایران مشخص شود. در داخل اما عدهای همواره در هر دو دولت مخالف برجام بودند و تلاشهایی را در این زمینه انجام دادند و بعد از خروج آمریکا از برجام همین منتقدان اعلام کردند اگر تضمینهایی گرفته میشد آمریکاییها به راحتی نمیتوانستند از برجام خارج شوند و برجام را تبدیل به سندی بیفایده کنند. این موضعگیریها در حال تداوم است و به رغم اینکه ارتباطاتی بین طرفین صورت گرفته بخشی از داراییهای ایران آزاد شده و زندانیان دو طرف نیز آزاد شدند. این موارد از اختلاف دو طرف کاسته است و به نظر میرسد ارتباطاتی که در گذشته وجود داشته میتواند در سطوح دیگر هم وجود داشته باشد اما با توجه به تحولات اظهار نظرهای مختلف داخلی بر سر سود و زیان برجام نوعی جنگ زرگری به وجود آمده است. جنگی که بین هواداران برجام و افرادی که به کلی برجام را آتش زدند وجود دارد اما در مجموع به نظر میرسد اروپاییها و آمریکاییها با توجه به موضع اخیر ایران در طول یک سال گذشته یعنی از زمانی که ایران تصمیم گرفته از تشنج در روابط با کشورهای جنوب خلیج فارس بکاهد نیز تمایل دارند به مذاکرات با ایران بازگردند. البته موضعی هم که ایران در برابر غزه پیش گرفته موضع خوبی بوده و ضمن حمایت از مقاومت در غزه تلاشهایی برای عدم گسترش جنگ در منطقه انجام داده است. از سوی دیگرکشورهای اروپایی و آمریکایی هم به گونهای با موضع ملایمتری در پس تحولات منطقه با ایران رفتار میکنند و به نظر میرسد ایران هم به همین موضع خود ادامه دهد و شاید دیگر نیازی به مساله برجام وجود نداشته باشد و ایران دراینجا باید مسائل خود را با آژانس حل کند. از این رو به نظر میرسد مساله برجام اهمیت خود را چه در داخل و چه در خارج از دست داده است و اصل در منطقه تفاهماتی است که ایران به آن دست یافته است و از سوی دیگر مساله هستهای هم با آژانس باید حل شود. این نشانهها بیان کننده آن است که در آینده بخشی از تحریمها همانند این روزها برداشته خواهد شد.
* علیاصغر زرگر
کارشناس روابط بینالملل
ارسال نظر