| کد مطلب: ۱۰۸۴۳۴۶
لینک کوتاه کپی شد

امیر رضا واعظ آشتیانی در گفت وگو با«آرمان ملی»:

مافیا مدت‌هاست در ورزش کشور رخنه کرده است

آرمان ملی- احسان انصاری:«برخی در ظاهر عنوان می کنند در حال مقابله با مافیا و دست‌های پشت پرده هستند.

 مافیا مدت‌هاست در ورزش کشور رخنه کرده است

این در حالی است که برخی تلاش می کنند هزینه های باشگاه ها افزایش پیدا کنند تا برخی فرصت طلب ها و مافیا از این وضعیت متنفع شوند.در فصل فوتبالی که در حال برگزاری است در حدود7 هزار میلیارد تومان در فوتبال هزینه می شود. سوال این است که از همه پولی که در فوتبال کشور هزینه می شود چه نتیجه ای برای ارتقای کیفیت لیگ و تقویت تیم های ملی حاصل شده است؟چه اتفاق مثبت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در این فوتبال رخ داده است؟هنگامی که هیچ نتیجه مثبتی از این همه هزینه به دست نیامده به معنای این است که فوتبال کشور نیازمند خانه‌تکانی مدیریتی است و باید افرادی بر مسند کار قرار بگیرند که از توانایی برنامه ریزی و مدیریتی کافی برخوردار باشند». جملات ذکر شده اظهارات امیررضا واعظ آشتیانی، مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال در گفت وگو با«آرمان ملی» است. واعظ آشتیانی در این گفت وگو به مهم ترین چالش های ورزش و به خصوص فوتبال کشور پرداخته که در ادامه می خوانید.

*فوتبال ایران پس از جام جهانی با تغییر سرمربی و رفتن آقای کی‌روش در آستانه حضور در جام ملت‌های آسیاست.آیا با روندی که آقای قلعه نویی در تیم ملی در پیش گرفته می توان نسبت به موفقیت تیم ملی در جام ملت های آسیا خوش‌بین بود؟

 هنگامی که قرار است در حوزه ورزش  یا هر حوزه ای انتقال دانش صورت بگیرد ابتدا باید به این نکته توجه کرد که داشته های ما چیست؟اگر قرار است از یک مربی با دانش استفاده کنیم در مرحله نخست باید این سوال را از خود بپرسیم که آیا ما توانسته ایم شرایط را برای وی به وجود بیاوریم که بتوانیم از دانش وی استفاده کنیم یا خیر.نکته دیگر این است که باید مشخص کنیم انتخاب یک مربی برای تیم ملی با توجه به چه اهدافی است و به چه دلیل فردی را به عنوان مربی تیم ملی انتخاب کرده ایم.قبل از جام جهانی آقای اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی بودند که هنگامی که آقای تاج به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب شدند عنوان کردند که من حس می کنم با آقای اسکوچیچ در جام جهانی موفق نمی شویم و به همین دلیل با حس خود آقای کی‌روش را دوباره به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کردند.این اتفاق به معنای این است که مشورت کردن،عقلانیت و خرد جمعی را برای تصمیم گیری کنار گذاشته ایم و حس شخصی خود را ملاک انتخاب سرمربی تیم ملی کرده ایم.حتی در این زمینه از دیدگاه های اعضای کمیته فنی نیز استفاده نشده است.در نتیجه کنار گذاشتن آقای اسکوچیچ و انتخاب مجدد آقای کی‌روش یک حس بود که نتیجه حس نیز در جام جهانی با حذف ایران از مرحله گروهی و شکست سنگین مقابل انگلیس و باخت در مقابل آمریکا خود را نشان داد.پس از جام جهانی دوباره رئیس فدراسیون فوتبال براساس حسی که داشتند به این نتیجه رسیدند که  از مربی داخلی استفاده کنند و به همین دلیل آقای قلعه نویی را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کردند.

*یعنی معتقدید در این چرخه که براساس حس آقای تاج تصمیم گیری می شود تیم ملی با قلعه نویی در جام ملت ها نیز به سرنوشت تیم ملی با کی‌روش در جام جهانی دچار خواهد شد؟

نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که هنوز مشخص نیست انتخاب آقای قلعه نویی نیز براساس حس بوده و یا اینکه با خرد جمعی و مشورت صورت گرفته است. این در حالی است که گزینه های دیگری نیز در کشور وجود داشتند که می توانستند به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شوند.به نظر می رسد حس آقای تاج دوباره در این زمینه نقش آفرین بوده است. من معتقدم سازمان های غیررسمی در برخی زمینه ها اقدامات خوبی انجام می دهند.بدون تردید یکی از ویژگی هایی یک مدیر موفق در عرصه های مختلف نوع تصمیم گیری است که به چه شکل و با جه هدفی تصمیم گیری می کند.تصمیم گیری که مبتنی بر عقلانیت، کار کارشناسی و مشورت نباشد می تواند در آینده پیامدهای منفی برای آن سازمان و تشکیلات ایجاد کند.این وضعیت درباره تصمیم خردمندانه و آینده نگرانه نیز وجود دارد و در چنین شرایطی پیامدهای مثبتی به همراه خواهد داشت.

*انتخاب آقای قلعه نویی پس از کی‌روش تصمیمی خردمندانه بود؟

من فکر می کنم باید صاحب نظران در این زمینه تحلیل کنند که آیا این تصمیم به سود فوتبال ملی ما بوده یا خیر.من از نظر فنی نظر نمی دهم اما در شرایط کنونی انتقاداتی از نظر فنی از سوی کارشناسان نسبت به نوع و سبک بازی تیم ملی وجود دارد که جای تأمل دارد و باید با درنگ بیشتری به آنها توجه کرد.نکته جالب این است که فدراسیون فوتبال عنوان می کند تا جام ملت های آسیا از تیم ملی حمایت کنید و اگر انتقادات سازنده داریم مطرح کنید. این در حالی است که کسانی که انتقاد می کنند به شکل دیگری به آنها رفتار می شود. به نظر می رسد هر کسی از عملکرد فدراسیون و تیم ملی انتقاد کند غیرسازنده تلقی می شود.هنگامی که کارشناسان فنی در حوزه فنی از تیم ملی انتقاد می کنند و دیدگاه هایی را مطرح می کنند که دقیق به نظر می رسد کسانی که در فدراسیون حضور دارند چگونه تشخیص می دهند که این انتقادات سازنده است یا خیر.بله بنده هم قبول دارم که انتقاد نباید با انتقام همراه باشد.از سوی دیگر هر انتقادی نیز به معنای نفی کلی نیست و بلکه از نظر فنی مطرح می شود.مشخص نیست این نوع ادبیات از کجا خلق شده که هر کسی انتقاد می کند را غیر سازنده قلمداد می کنند.

 

قبل از جام جهانی آقای اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی بودند که هنگامی که آقای تاج به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب شدند عنوان کردند که من حس می کنم با آقای اسکوچیچ در جام جهانی موفق نمی شویم و به همین دلیل با حس خود آقای کی‌روش را دوباره به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کردند.این اتفاق به معنای این است که مشورت کردن،عقلانیت و خرد جمعی را برای تصمیم گیری کنار گذاشته ایم و حس شخصی خود را ملاک انتخاب سرمربی تیم ملی کرده ایم.حتی در این زمینه از دیدگاه های اعضای کمیته فنی نیز استفاده نشده است

*چقدر به موفقیت تیم ملی در جام ملت های آسیا خوش‌بین هستید؟

همه ما امیدواریم و دوست داریم که تیم ملی قهرمان جام ملت های آسیا شود. با این وجود این اتفاق نیازمند حضور افراد بزرگ و با دانش در رأس فوتبال و کادر فنی تیم ملی است.بدون تردید اگر چنین وضعیتی وجود نداشته باشد ما با چالش مواجه خواهیم بود. امروز ما باید وضعیت رقبای خود را در آسیا رصد کنیم که در چه وضعیتی قرار دارند و چه برنامه ای برای آینده خود دارند.اگر به وضعیت برگزاری لیگ های رقبای خود و لیگ کشورمان توجه کنیم به برخی واقعیت ها پی خواهیم برد. ما یک لیگ را در کشور برگزار می کنیم که یک سال طول می کشد.لیگی که باید در9 ماه به پایان برسد یک سال طول می کشد. این در حالی است که یک مسابقه بدون حاشیه و بدون حرف وحدیث در لیگ مشاهده نمی کنید.این وضعیت نشان می دهد ما با یک فوتبال به هم ریخته، بی نظم همراه با سوء مدیریت مواجه هستیم.افرادی فوتبال کشور را مدیریت می کنند که بیست سال در فوتبال کشور حضور دارند. اگر قرار بوده از این افراد برنامه ریزی و دستاوردی به وجود می آمده باید در طول این بیست سال به وجود آمده است. در نتیجه اگر با وضعیت خوبی مواجه نیستیم این افراد باید سمت های مدیریتی را ترک کنند و کار را به دست مدیران تازه نفس و با برنامه بدهند که شرایط فوتبال را تغییر بدهند.من به همین دلیل عنوان می کنم وضعیت رقبای آسیایی خود را رصد کنیم که در چه وضعیتی قرار دارند و بعد درباره شرایط مدیریت فوتبال کشور قضاوت کنیم. هنگامی که یک لیگ را به صورت مرتب برگزار نمی کنیم چگونه انتظار داریم بتوانیم رقبایی که با برنامه ریزی در مسیر آینده حرکت می کنند را شکست دهیم و قهرمان آسیا شویم. البته من منکر توانایی های بازیکنان تیم ملی نیستم و معتقدم ما دارای ظرفیت قهرمانی آسیا هستیم.با این وجود قهرمانی مدیر و آدم بزرگ می خواهد.هنگامی که انتخابات یک فدراسیون شکل مافیایی به خود بگیرد چه انتظاری وجود دارد؟مقام معظم رهبری در دیدار اخیری که با ورزشکاران داشتند به مافیای پشت پرده ورزش اشاره کرده و آن را آفت ورزش کشور دانستند. این در حالی است که مافیا مدت هاست در ورزش و به خصوص فوتبال ما رخنه کرده و هنوز برای مقابله با آن راه چاره ای اندیشیده نشده است.

*مافیای ورزش کشور چگونه شکل گرفته و توسط چه فرد یا  افرادی حمایت می شود؟

مافیا به معنای این است که یک گروه به فکر این است که تنها باید باند و گروه آنها سر کار باشد و ترس و هراسی نیز در دل مسئولان ایجاد کنند که اگر سمت ما بیایید با شما برخورد بین المللی صورت خواهد گرفت.برخی می گویند70 درصد پخش تلویزیونی فوتبال به باشگاه ها تعلق می گیرد. این از جمله دروغ های بزرگی است که گفته می شود. دروغ بزرگ دیگری که عنوان می شود و از سوی کمیته المپیک جهانی نیز تأیید می شود که سیاست نباید در ورزش دخالت کند در حالی که به شکل های مختلف این اتفاق رخ می دهد و سیاست در ورزش دخالت می کند.واقعیت این است که بین35 تا40 درصد پخش تلویزیونی در بودجه باشگاه ها بیشتر نقش ندارد و در برخی موارد حتی کمتر نیز هست.این وضعیت در کشورهای مختلف شرایط متفاوتی دارد.

*نهادهای نظارتی وجود مافیا را در ورزش کشور درک نمی کنند و یا اینکه درک می کنند اما از قدرت کافی برای برخورد با آن برخوردار نیستند؟

واقعیت این است که در ظاهر برخی عنوان می کنند در حال مقابله با مافیا و دست های پشت پرده هستند. این در حالی است که برخی تلاش می کنند هزینه های باشگاه ها افزایش پیدا کنند تا برخی فرصت طلب ها و مافیا از این وضعیت متنفع شوند.در فصل فوتبالی که در حال برگزاری است در حدود7 هزار میلیارد تومان در فوتبال هزینه می شود. سوال این است که از همه پولی که در فوتبال کشور هزینه می شود چه نتیجه ای برای ارتقای کیفیت لیگ و تقویت تیم های ملی حاصل شده است؟چه اتفاق مثبت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در این فوتبال رخ داده است؟هنگامی که هیچ نتیجه مثبتی از این همه هزینه به دست نیامده به معنای این است که فوتبال کشور نیازمند خانه‌تکانی مدیریتی است و باید افرادی بر مسند کار قرار بگیرند که از توانایی برنامه ریزی و مدیریتی کافی برخوردار باشند.

 

 

منبع : آرمان ملی
نویسنده : احسان انصاری

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار