بحرانها و تغییرات مدلهای دفاعی
بحران اوکرین و فلسطین یک شرایطگذارگون را به دنیا تحمیل کرد و تحولات ناشی از این بحرانها به گونهای است که مرز بندیهایی را در سطح جهانی و بینالمللی تغییر خواهد داد.
به طوری که باید از آن با عنوان آنارشی شدن تحولات دنیا و نظم جهانی یادکرد. به طور طبیعی بعد از این تحولات کشورها به سمت بودجهریزی نظامی بیشتر و اتحادیههای محدودتر از گذشته اما عملیاتیتر حرکت میکنند. در این دو بحران ناکارآمدی نهادهای بینالمللی به اثبات رسید. چه نهادهای منطقهای مانند سازمان همکاریهای اسلامی و اتحادیه اروپا، چه سازمانهای جهانی به ویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد که طبق منشور ملل متحد دارای ابزارهای عملیاتی در بحرانهاست. بنابراین کشورها در شرایط کنونی خود را با نظم واقع بینانهتر و به همان میزان بیرحمتری مواجه میبینند و طبیعتا برای پیشبرد سیاستهای دفاعی خود دیگر منتظر اجازه دوست و دشمن نخواهند بود. در این شرایط ایران نیز رفتار دیگری را پیش خواهد گرفت به طور طبیعی جمهوری اسلامی ایران در این تحولات به عنوان بخشی از این تحولات مورد توجه قرار گرفت. در موضوع اوکراین به خاطر زیرکی روسها برخی از اتهامات پیوسته به جنگ اوکراین به ایران وارد شد. در موضوع فلسطین که یک چالش واقعی بین جریان مقاومت و رژیم صهیونیستی است قطبیت ایران هم کاملا مشخص است. از این رو مسائل مربوط به ایران بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که مهمترین مساله آن مساله دفاعی و موضوع هستهای است. نگارنده اعتقاد دارد ایران باید در زمینه دفاعی سیاستهای دفاعی را بدون ملاحظه دیپلماتیک با توجه به شناخت و پیشینه تهدیدها، سیاستهای جدیدی را در دستور کار قرار دهد. در رابطه با روسها امتیازی را که روسها از نقش ایران گرفتند ایران در برابر آن امتیاز چندانی نگرفت و تنها چیزی که نصیب ایرانیها شده تعارفات دیپلماتیک است. ایران باید از روسها بالاترین سطح فناوریها و همکاریهای تسلیحاتی را طلب کند در غیر این صورت نزدیکی ایران به سیاستهای روسیه نفعی برای ایران ندارد. در برابر نوع رفتار ایران در تحولات روز دنیا فقط برخورداری از راهبردیترین تسلیحات نظامی است که هنوز روسها در این رابطه دریغ میورزند. موضوع بعدی این است که ایران باید پیامی آشکار در موضوع هستهای برای آمریکا صادر کند. این پیام آشکار یک دو راهی باید باشد که یا آمریکاییها موضوع هستهای را در قالب صلح و امنیت بینالمللی مشاهده کنند که در این شرایط میتوان توافق بلند مدتی را صورت داد که ایرانیها فناوری هستهای را در حوزههای مسالمت آمیز حتی با سوخت 60 درصد داشته باشند و در قالب پیشنهادهایی در بسته سرمایهگذاری کنسرسیومی با نظارت تامه ایران میتواند فناوری هستهای خود را شکل دهد و اگر این کار صورت نگیرد باید این هشدار به آمریکاییها داده شود که قرار گرفتن پشتسر رژیم صهیونیستی یعنی تبدیل کردن اختلافات ایران و اسرائیل به اختلافی آخرالزمانی است و این مورد به ضرر آمریکاییها و آن چیزی است که تحت عنوان مدیریت تحولات بینالمللی دنبال میکنند.
* حشمتا... فلاحتپیشه
کارشناس روابط بینالملل
ارسال نظر