سیدجلال ساداتیان در گفتوگو با «آرمان ملی»:
اسرائیل به دنبال بازکردن پای ایران به جنگ است
آرمان ملی– احسان اسقایی: نبرد در غزه در شرایطی آغاز شد که اعراب و اسرائیل در آستانه یک توافق تاریخی برای آغاز روابط دیپلماتیک بودند.
آغاز این روابط از واشنگتن هدایت میشد. حتی شایعاتی در مورد دیدارها بین مقامات اسرائیل و عربستان با پا درمیانی مقامات آمریکاییها شنیده شد اما طرفین عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل این مورد را در نظر نگرفتن که مقاومت در عراق، یمن، غزه، لبنان و سوریه به شدت با این اقدام مخالفند و در آماده باش کامل برای آغاز یک عملیات سخت علیه اسرائیل به سر میبرند. به طوری که شاهد بودیم در جواب به اجرای طرح آبراهام و آمادگی وزیر امور خارجه آمریکا برای یک قرائت یک بیانیه در این ارتباط از غزه طوفانی برخاست که هر چند تلفات زیادی داشت و غزه با آسیبهای زیادی بعد از آن روبهرو شد اما کمترین اثر طوفان این بود که اجرای طرح آبراهام در سطح عربستان و اسرائیل به حاشیه رفته و با تاخیر روبهرو شده است. آرمان ملی برای بررسی شرایط در غزه بعد از وقایع اخیر در این باریکه با سیدجلال ساداتیان، سفیر سابق ایران در لندن به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
*پس از طوفان الاقصی اولویتهای منطقه از جمله مسائل امنیتی- سیاسی دچار چه تحولاتی شد؟ به عبارت بهتر آیا طوفان تنها به معادلات در غزه و بین اسرائیل و فلسطین اثر میگذارد یا اینکه عمیق این طوفان مسائلی را در منطقه را هم دچار تحول میکند؟
با جنگی که حماس علیه اسرائیل شروع کرد چهره خاورمیانه از هم اکنون تغییر کرده است و در آینده نیز شاهد تغییرات دیگری خواهیم بود که بر گرفته از تحولات در غزه است. حماس، جهاد اسلامی و سایر گروههای شهر غزه بیشتر حالت دفاعی داشتند اما از 7 اکتبر که طوفان وزید، تهاجمی را از سوی مقاومت در غزه شاهد بودیم که چهره و هیمنه و وضعیتی که اسرائیل از خود با تیلیغات عظیم در برابر فلسطین و حتی جهان اسلام به وجود آورده بود را در هم شکست. اسرائیل از خود یک قدرت امنیتی به تصویر کشیده بود که بر همه تحولات در فلسطین و غزه تسلط دارد و دارای قدرت دفاعی در بالاترین سطح است که با توسل به سامانه گنبد آهنین به وجود آورده. به عبارت بهتر اسرائیل از چنان قدرت و مشتی آهنینی برخوردار شده بود که هیچ گروهی نتوانسته امنیت آن را به خطر بیندازد و در گذشته هم چند کشور اسلامی از جمله مصر، اردن و... علیه اسرائیل جنگی را آغاز کردند، نتوانستند کاری را برای مقابله اسرائیل انجام دهند و اسرائیل در دنیای امروز نیز این قدرت خود را به کشورهای عربی از جمله امارت، بحرین و حتی عربستان به گونهای فروخته بود که آنها هم باور کردند که این اسرائیل تنها قدرت مطلق نظامی و امنیتی منطقه است. اما طوفان الاقصی در 7 اکتبر تمامی این ذهنیت سازیهای اسرائیل را در ذهن اعراب منطقه فروریخت و دیگر اسرائیل بعد از طوفان الاقصی اسرائیل با جایگاه قبلی نیست.
*به لحاظ رسانهای این قدرت امنیتی برای اسرائیل به وجود آمده بود یا اینکه واقعا آنها اسرائیل را با این عنوان پذیرفته بودند؟
مساله فراتر از این موضوع بود. قدرت نمایی اسرائیل حتی موجب شد قراردادهای بلند مدتی از سوی اسرائیل با اعراب منطقه منعقد شود تا تلآویو برای کشورهای عربی سامانههای دفاعی مشابه گنبد آهنین ایجاد کند و این مورد در معنای پذیرش قدرت امنیتی اسرائیل بود اما همین کشورها یک شبه مشاهده کردند عدهای پاراگرایدر سوار از مرزهای غزه و گنبد آهنین عبور کردند و به شهرکهای پیرامونی غزه در فلسطین نفوذ کردند و به قول کنسول سابق مصر در اسرائیل، حماس چند محور امنیتی و نظامی اسرائیل را نشانه گرفته بودند و از ابتدای طوفان و تا ساعت یازده و سی دقیقه ظهر به تمام اهدافشان دست یافتند. این مورد در دیگاه اعراب نسبت به اسرائیل و قدرت امنیتی تلآویو به شدت تاثیر گذاشته است.
*بیشتر درمورد این اهداف که حماس به آن دست یافته است آن هم در چند ساعت ابتدای جنگ توضیح میدهید؟
آنها به دنبال آن بودند که تعدادی از مقامات و افسران امنیتی اسرائیل را اسیر کنند و به اسناد و مدارکی دست یابند. مدارکی که به نظر میرسد از نوار غزه حتی به لبنان انتقال داده شده است. در نتیجه آقای نتانیاهو به شدت دچار مشکلات جدی شده است که ادامه جنگ شاید یکی از روشهای او برای فرار کردن از این مشکلات در آینده نزدیک باشد.
*آیا آنگونه که اعلام میشود که این جنگ برای نتانیاهو نعمت بوده چرا که نتانیاهو با بحرانهای عظیمی روبهرو بوده که این جنگ سرپوشی بر آن شده، درست است؟
البته که نتانیاهو با بحرانهای عظیمی روبهرو بود و گروههای دیگر در تلآویو چالشهای متعددی برای او به وجود میآوردند و این جنگ باعث شد که نتانیاهو با آنها ائتلافهای را تشکیل دهد و حتی برخی از وزرا و نخست وزیران سابق به کابینه نتانیاهو دعوت شدند و کابینه جنگی در اسرائیل تشکیل شد. به طوری که اسرائیل به سمت یک وحشی گری عریان علیه حماس و مردم غزه و کرانه باختری حرکت کرد اما همین مورد باعث توجه نگاهای حقوق بشری و ضد جنگ علیه نتانیاهو شد. به طوری که سخنگویهای حقوق بشری سازمان ملل و اروپا اعلام کردند که بیش از دهها هزار نفر در غزه کشته و زخمی شدهاند که بالای 8 هزار نفر آن کودک و6 هزار نفر زنان هستند. حدود 40 درصد خانهها در غزه خراب شدند و این وضعیت خشونت بار باعث شد دنیا و حتی مراکز علمی جهان علیه اسرائیل تظاهرات به پاکنند. در نتیجه مردم در نیویورک و لندن علیه اسرائیل به خیابان آمدند و الجزایر و حتی ترکیه و پاکستان هم علیه اسرائیل موضع گیری کردند و در نهایت قطعنامههایی در شورای امنیت که در ابتدا به تصویب نمیرسید آن هم به علت وتوی غربیها، در مجمع عمومی قطعنامهای علیه اسرائیل به تصویب رسید و دبیرکل این سازمان علیه اسرائیل موضع گیری کرد و به علت مسائل حقوق بشری فشارهای خود علیه اسرائیل را ادامه داد. در نتیجه تعدادی از سیاستمداران دنیا که در ابتدا کاملا اعلام کردند که اسرائیل حق دفاع از خود دارد، تردیدها درنظرات خود کردند و نسبت به رفتارهای وحشیگرانه اسرائیل اعتراض کرده و برخی نیز سکوت کردند و فضا برای اینکه آتش بس از ناحیه اسرائیل مورد پذیرش قرار گیرد آماده شد. به عبارت بهتر در روزهای اولیه نتانیاهو از نبرد حماس علیه خود استفاده داخلی کرد اما اکنون بسیاری از متحدانش را به علت رفتارهای وحشیگرانه در غزه عملا در کنار خود ندارد.
*تلآویو نقشههایی را علیه غزه در نظر داشت این نقشهها چه بود و تا چه مقدار اجرایی شد؟
اسرائیل ابتدا قصد داشت عملا مسلمانان غزه را از سرزمین خود کوچ دهد و به مصر و اردن بفرستند تا با این کار عملا اسرائیل با حماس برخورد کند و کار جهاد اسلامی را تمام نماید اما ظاهرا اسرائیل دستاوردی در این زمینه به دست نیاورد. خصوصا فکر میکرد که تبادل زندانیان به گونهای که او میخواهد پیش میرود و در چند روزه آتش بس افراد نظامی و امنیتی خود را از حماس پس میگیرد که نشد و فقط تعدادی نظامی که تاثیری در امور امنیتی و نظامی نداشتند را تبادل کردند. در نتیجه نتانیاهو به جنگ باز گشت و چند هزار فردی را مجددا در غزه کشته و زخمی کردند و فشارهای خود بر غزه را افزودند.
*حالت جنگی اسرائیل علیه غزه تا کجا پیش میرود آیا آتش بس در غزه در دسترس است؟
برخی معتقدند حالت کنونی در غزه ادامه خواهد یافت. البته اسرائیل برای زخم زدن به حماس در این زمینه حتی به مردم غزه هم رحم نخواهد کرد و تلاش دارد که اینگونه دررسانهها جا بیندازد که حماس تحت پوشش انسانی قرار گرفته است و قصد دارد که تونلهایی که حماس از آنها استفاده میکند را تخریب کند. و رسما اعلام میکند بمباران غزه برای تخریب تونل هاست حال اینکه مسلم است که اسرائیل دروغ میگوید و بیشتر در اندیشه فشار بر مردم مظلوم غزه است و مردم بیگناه را تحت فشار قرار میدهد که آنها غزه را ترک کنند. اسرائیل به اهداف مد نظر خود دست نیافته است.
با جنگی که حماس علیه اسرائیل شروع کرد چهره خاورمیانه از هم اکنون تغییر کرده است. و در آینده نیز شاهد تغییرات دیگری خواهیم بود که بر گرفته از تحولات در غزه است. حماس، جهاد اسلامی و سایر گروههای شهر غزه بیشتر حالت دفاعی داشتند اما از 7 اکتبر که طوفان وزید، تهاجمی را از سوی مقاومت در غزه شاهد بودیم که چهره و هیمنه و وضعیتی که اسرائیل از خود با تیلیغات عظیم در برابر فلسطین و حتی جهان اسلام به وجود آورده بود را در هم شکست
*برخورد غربیها سیاستهای اسرائیل را چگونه ارزیابی میکنید؟
غربیها با کمال تاسف در برابر اسرائیل دوگانه رفتار میکنند کما اینکه بلینکن، وزیر مور خارجه آمریکا هم اعلام کرده که حماس نمیتوند کنترل غزه را دردست داشته باشد و معنای این حرف آن است که اسرائیل مجاز است به عملیات خود در غزه ادامه دهد تا به اهدافش دست یابد.
*بعضا شنیده میشود اسرائیل جنگ چند ساله دائمی علیه حماس را در نظر دارد آیا ادامه این جنگ با شرایط داخلی اسرائیل امکان پذیر است؟
نتانیاهو که شخصا از گذشته با چالشهای مختلفی روبهرو بود. اخیرا هم که اعلام شده احتمال دارد که وی را به علت اتهاماتی در همین شرایط جنگی به دادگاه کشیده شود. از سوی دیگر خانوادههای اسرائیلی که اسیرانی در غزه دارند نیز در حال ایجاد شرایط اعتراضی علیه نتانیاهو به علت عدم توانایی در باز گرداندن شهروندانشان از غزه هستند که این مورد فشار روانی بیشتری را بر نخست وزیر کنونی اسرائیل میافزاید. حال باید دید این فضا باعث خواهد شد که اسرائیل به سرسختی خود در غزه ادامه دهد و تنها از طریق جنگ به دنبال رسیدن به اهداف خود در غزه باشد یا خیر؟ این موارد همه جای تردید دارد و شرایط داخلی اسرائیل و افکار عمومی بینالمللی و مقاومتهایی که حماس و جهاد اسلامی و دیگر گروهها انجام میدهند بر نیت اسرائیل اثر خواهد گذاشت.
*پس میتوان به نوعی با شرایط کنونی پیش بینی کرد که احتمالا اسرائیل نمیتواند تئوری خود در مورد ادامه دار کردن جنگ علیه حماس را همیشگی کند؟
با وضعیتی که توصیف شد، بعید است که اسرائیل بتواند جنگ را برای سالهای طولانی علیه غزه و حماس ادامه دهد. چرا که دوگانه برخورد کردن غربیها آنها را زیر سوال میبرد. ضمن اینکه از نظر داخلی آمریکا در حال حرکت به سمت فضای انتخاباتی است و افکار عمومی داخل آمریکا متاثر از این وضعیت است. البته آمریکاییها تلاش دارند در افکار عمومی خود هشدارها و تذکراتی را به اسرائیل جا بیندازند که نباید بیش از این وضعیت را ادامه دهد. این مورد البته باعث ایجاد نوعی چالش برای آمریکاییها خواهد شد. از سویی متعهد هستند نظر آیپک را جلب کنند و از سوی دیگر جبهههایی که در داخل آمریکا علیه فلسطین در حال فعال شدن هستند را در برابر خود دارند و در نتیجه دچار نوعی سردرگمی شدند. این وضعیت اجازه نمیدهد که شرایطی که اسرائیل در حال تحمیل کردن آن است و به دنبال آن است که پای ایران را هم به این قضیه باز کند، قابل ادامه دادن نیست.
*چقدرامکان دارد پای ایران به این قضیه باز شود؟
امروز تحت تاثیر لابی آیپک برخی مقامات آمریکا و اسرائیل اعلام میکنند که باید به ایران حمله کرد اما هم آمریکا و هم اسرائیل میدانند که وضعیت جنگی برای کشاندن پای ایران به جنگ قابل دوام نیست و نه تنها وضعیت داخلی اسرائیل اجازه ادامه آن را نمیدهد بلکه آن چه اسرائیل به دنبال ان است و آن اینکه پای ایران را به جنگ بکشانند عملا میسر نیست و آمریکاییها نمیخواهند که جنگ گسترش یابد به عبارت بهتر در موقعیت کنونی نه آمریکاییها و نه اروپاییها خواهان افزایش تنش و ادامه وضعیت کنونی نیستند. حال اینکه چه زمانی جلوی ادامه جنگ گرفته خواهد شد یا نه بستگی به تلاشهای کشورهای مختلف از جمله تلاشهای قطر دارد.
ارسال نظر