راه نامناسب را تغییر دهیم
ماجرای تقدیم لایحه بودجه به مجلس شورای اسلامی و سخنان ریاست جمهوری در این زمینه تعجب برخی از افرادی که دست اندرکار هستند را برانگیخت.
به طوری که پیش بینی میشد سال 1402 نزدیک به سیصد تا چهارصد هزار میلیارد تومان کسری بودجه داریم و دولت راه دیگری جز استقراض از بانک مرکزی ندارد ولی دولت راه صفر کردن را بیان نمیکند درحالی که اگر میخواهند موثر واقع شود باید گفته شود از چه راهی به این هدف دست پیدا خواهند کرد. فردی طی طنزی اعلام کرده بود تورمی که اصحاب کهف در 300 سالی که در خواب بودند و پس از بیداری با آن مواجه شدند با تورمی که ما در ظرف این چند سال از دلار هفتصد تومانی تا دلار 50 هزار تومانی از پراید 4میلیونی تا پراید 350 میلیونی، از سکه طلای 500 هزار تومانی تا سکه 30 میلیون تومانی از نان 10 ریالی تا نان 10 هزار تومانی را با چشمهای مشاهده کردیم برابری میکند. واقعیت این است که تا تحریمها برداشته نشود، اتفاق ویژهای نخواهد افتاد. آقای عبدالناصر همتی، طی اظهارنظری اعلام کردند بعد از گذشت 26 ماه از تلاش دولت سیزدهم و چاپ 500هزار میلیارد تومان تورمزا هستیم اما گفته میشود که تورمزا نیست! همان اشتباهی که دولت ونزوئلا میکرد و بعد از مدتی فهمیدند که یکی از دلایل اصلی تورم رشد نقدینگی است. به همین مناسبت ظرف 26 ماه، 500 همت پول چاپ کردند و رشد قیمت خوراکیها به 146 درصد رسیده است. افزایش قیمت مسکن در همین مدت دولت سیزدهم 145 درصد بوده و افت شدید سرانه مصرف اقلام اساسی مانند گوشت و مرغ نشان میدهد که دولت در وعدههایی که داد، موفق نبود. اما وقتی که به صورت میانگین در دولتهای گذشته حدود 300هزار مسکن در سال تولید میشد، این دولت گفته که میخواهد سالانه یک میلیون مسکن تولید کند. وزیرسابق روی این ادعا مانور میداد اما وزیر فعلی در روز کسب اعتماد مجلس اعلام کرد که ادعای درستی نیست و توانش را نداریم والان از دو سالی که عمر این دولت گذشته سالانه 200 هزار واحد مسکونی تحویل داده میشود که از میانگین سالهای گذشته حدود سالی صدهزار واحد مسکن عقبتر است. وقتی مصرف سرانه گوشت که باید سالانه 12 کیلو باشد، افراد ضعیف جامعه حدود 5 کیلو و افراد متوسط هشت و نیم کیلو مصرف دارند که این امر روی زندگی و سلامت افراد اثرات نامطلوبی خواهد داشت. ناگفته نماند که تورم نقطه به نقطه مسکن در تهران 2/62 (شصت و دو ودو دهم)درصد است که نشان دهنده این است که دولت در این امر بسیار ضعیف بوده. سوال این است که چگونه و با چه مکانیزم و ابزاری قرار است این اقدامات انجام بگیرد؟ وقتی که مرکز آمار تایید میکند که تورم سالانه چند ماه است که در محدوده 45 درصد درجا میزند یعنی هیچ کاهشی در آن رخ نداده، نشان میدهد که تیم اقتصادی دولت از عهده اداره کشور بویژه ناتوان است. همانطور که نسبت به ادعاهای دولت قبل از رای اعتماد و قبل از رای مردم به آقای رئیسجمهور هیچکدامش الان در یک جایی که مورد قبول ملت باشد، ارزیابی نمیشود در صورتی که مردم با همه وجودشان احساس میکنند که سفرههایشان در این 26 ماه برخلاف ادعاهای آقای رئیسی کوچکتر شده و شرایط اقتصادی بدتری را تجربه میکنند و با این تیم اقتصادی، شرایط دولت بهتر از این نخواهد بود مگر اینکه یک تیم اقتصادی قویتر آماده کار شوند و به مسائل جناحی توجه نکنند، شایسته سالاری را مبنا کار قرار دهند، از اقتصاددانان علاقهمند به سربلندی کشور استفاده کنند. با کمال تاسف اقتصاددانهایی هم که از روی دلسوزی و علاقه مطالب خود را بیان میکنند و راههایی را ارائه میدهند مورد شماتت از سوی بعضی رسانههای دولتی قرار میگیرند در صورتی که باید استقبال کنند چون قرار بود اقتصاددانها را به خط کنند اما نه تنها از آنها استقبال نشد بلکه آنهایی هم که از سر دلسوزی هزینههایش را میپذیرند و به رایگان دانش و تجربه خود را در اختیار میگذارند برخی رسانهها با روشی ناپسند با آنها برخورد میکنند. امری که نشان دهنده این است که نه دولت و نه دست اندرکاران و حامیان دولت در مسیر بهبود امور نیستند. امیدوارم که راه نامناسب را برای برنامهریزی اقتصادی تغییر دهند و مسیر علمی و درستتر را انتخاب کنند.
*محمدرضا خباز
نماینده ادوار مجلس
ارسال نظر