«آرمان ملی» دستاوردسازی «بایدن» در رقابت با «ترامپ» را بررسی میکند:
قمار بایدن بر سر اسرائیل
آرمان ملی- احسان اسقایی: وزش طوفانالاقصی معادلات آمریکا و تیم امنیتی اطلاعاتی بایدن را برهم زده است.
قرار نبود بایدن در آستانه مبارزات انتخاباتی درگیر رویداد یکبارهای شود. بایدن و گرگهای امنیتی، اطلاعاتی و سیاسیاش (بلینکن، ویلیام برنز، جیک سالیوان) چنان میز شطرنج را چیده بودند که رقیب او ترامپ نه «لابی آیپک» را با خود همراه داشته باشد و نه اینکه با تحرکات آمریکا در منطقه، نفرتهای مسلمانان به علت حضور آمریکا در افغانستان، عراق و خاورمیانه به صندوق رایاش منتقل شود و نه اینکه خطر چین و گسترش قدرت این کشور در مبارزه با ترامپ علیه بایدن رخنمایی کند اما طوفانالاقصی وزید، آمریکا سراسیمه به یاری اسرائیل شتافت و تمام هزینههای این جنگ، یکجا به صندوق رای بایدن منتقل شد.
* از صلح با ایران تا امنیت در منطقه
جو بایدن با خروج از افغانستان یک امتیاز مثبت برای خود در سیاست خارجی ایجاد کرد؛ خروجی که در نهایت چهرهای صلحطلب از او برجای میگذاشت. از سوی دیگر در عراق نیز با توسل به تئوریبافیهای مکتبی که خود رهبری اجرای آن در آمریکا را برعهده داشته یعنی استفاده از ابزار گفتوگو برای ایجاد یک امنیت ترکیبی که بهصورت غیرمستقیم رهبری آن با آمریکا باشد اما قدرتهای منطقه هم از نقش خود در آن رضایت داشته باشند، حرکت کرده بود و به یک قدرت بینابین تن داد تا خیالش از عراق راحت شود. از سوی دیگر با برقراری رابطه ایران و عربستان مخالفت نکرد. با نزدیکی ایران و عربستان به هم؛ نوع نگرش کشورهای عرب منطقه به ایران نیز تلطیف شد و از این طریق آمریکا بهزعم خود از هزینههای مادی و معنوی آمریکا در خاورمیانه کاست. تمام این اقدامات از منظر بایدن برای عادیسازی رابطه کشورهای عربی با اسرائیل مفید بود. هرچند نظریهپردازان در تهران رفاقت در منطقه بر سر امنیت جمعی را در معنای ایجاد زمینه برای خروج آمریکا از منطقه تحلیل کردند. با این وجود دست بایدن در دستاوردسازی در این بخش از سیاست خارجه برای مقابله با رقیب جمهوریخواهاش یعنی ترامپ باز شده بود که با آغاز طوفانالاقصی بخشی از این دستاوردسازیها برای بایدن در رقابت با ترامپ به حاشیه رفت.
*پروژه کنترل چین
یکی دیگر از دستاوردهایی که بایدن در زمینه سیاست خارجی بهدنبال آن بود، پروژه کنترل چین از منظر دیپلماسی هوشمند آمریکایی بود. ترامپ که به جنگ تعرفهای پروژه کنترل قدرت چین را استارت زده بود تا آنجا پیش رفت که سیاستگذاریها برای چین به سمت نگاه به یک دشمننگاری درحال تغییر بود و ادبیات دو کشور نیز در آن سالها در حال حرکت به سمت تنش بود. با این وجود جو بایدن بعد از استقرار در قدرت این رویه را تغییر داد و با مذاکره با چین عملا به سمتی رفت که شیجینپینگ، رئیسجمهور چین به ایالاتمتحده آمریکا سفر کرد و وزیر امورخارجه آمریکا آنتونی بلینکن صراحتا از حل مناقشات آمریکا و چین سخن گفت و اعلام کرد که دیپلماسی بین آمریکا و چین باید به الگویی برای حل مناقشات کشورها با یکدیگر تبدیل شود. این مورد تنها دستاورد مهم بایدن است که میتواند در میز مناظرهها در برابر سیاست تنشآلود ترامپ در برابر چین رو کند و ترامپ را از منظر رسانهای به حاشیه بکشد.
*ایران و پرونده هستهای
یکی دیگر از پروندههای دیگری که جو بایدن سعی داشت بهگونهای با آن دست و پنجهای با ترامپ نرم کند؛ مساله ایران بود. مساله ایران برای بایدن یک مساله جدی است و پرونده هستهای یک بخش از مساله ایران برای بایدن و تیم امنیتی اوست. او معتقد است ترامپ با خروج از برجام عملا ایران را به آستانه هستهای شدن رسانده بود و اثبات این موضوع برای او در برابر ترامپ بسیار ساده است. بهخصوص اینکه بایدن بتواند بعد از اثبات این ادعا مذاکره با ایران و ابقای برجام را هم روی میز بگذارد. دستاوردی که اگر به نتیجه برسد ترامپ را آچمز خواهد کرد. آن هم آچمزی که به اندازه تغییر رویکرد آمریکا و چین در دوره او اتفاق افتاده است. با این وجود اما در این بازی نیز مجددا طوفانالاقصی معادلات بایدن و تیمش را بر هم زد. بایدن نمیتواند اکنون به علت دفاع تمام قد از اسرائیل و نتانیاهو پای مذاکره مستقیم و غیرمستقیم بنشیند. چرا که در این صورت ممکن است در واشنگتن لابی صهیونیستی عملا با وجود خوشخدمتیهای تیم بایدن در نبرد غزه؛ نظرش را به علت مذاکره با ایران برای ابقای برجام تغییر دهد و معادلات صندوق رای به نفع ترامپ بر هم زند.
* غزه و قمار بایدن
هم در پرونده هستهای و هم در غزه، ترامپ توانسته است در پیشا انتخابات با توسل به نفوذ رسانهای خود عملا نظرها را به سمت ناکامی بایدن حرکت دهد و مدام به علت نقش آمریکای بایدن در آتشافروزی در غزه و بیتوجهی آمریکا به برنامه هستهای ایران تلاش دارد بایدن را شکستخورده نشان دهد. در اینجا بایدن در یک منگنه گیر افتاده است؛ منگنهای که احتمالا میخ آن حتی در شاهرگ او نیز نفوذ کرده است. چرا که از یک سو حمایتش از اسرائیل به حدی بوده که لابی آیپک در آستانه انتخابات پشت او بایستد و از سوی دیگر اگر بیش از این بخواهد از خونریزیهای اسرائیل در غزه حمایت کند، بعید نیست مسلمانان در آمریکا که بهصورت سنتی رای خود را در سبد دموکراتها میریزند به او «نه» بگویند. از سوی دیگر این نبرد در غزه بر روی سرعت او در ارتباط با مساله ایران در پرونده هستهای و همچنین آرامش در خاورمیانه برای ایجاد یک چهره صلحطلب از خود اثر گذاشته است. به نظر اما بایدن تلاش خواهد کرد از عمق تخریبها و خبرهای منفی در غزه بکاهد، نتانیاهو را کنترل کند تا بتواند با کاهش تنش در غزه و اسرائیل دستاوردسازی در برابر ایران را برای خود در کارنامه ثبت کند. اخیرا وزیر امور خارجه عمان به ایران سفر کرده و میتوان این حدس را زد که بایدن بخواهد مجددا زمین مذاکره غیرمستقیم با ایران را راه بیندازد البته در این زمینه خبری منتشر نشده است. ذکر این نکته ضروری است که سیاست خارجی برای رایدهندگان در آمریکا در اولویت دسته چندمی است و آمریکاییها در زمان رای دادن به جیب خود، کار خود، خانه خود و بهبود اقتصاد کشورشان رای میدهند. حال باید دید بایدن تا چه اندازه در این زمینهها در برابر ترامپ موفق عمل کرده است و دستاوردهایی دارد. در این صورت سیاست خارجی او میتواند بر سبد رای وی اثر بگذارد. چرا که حتما ترامپ یک در مناظره با او پرونده هستهای ایران و نبرد غزه را رو خواهد کرد تا در مجموع بر آرای جو بایدن که این روزها آنقدر پیر شده است که به زمین میخورد و گاه در اوج سخنرانی است چنان دچار توهم میشود که با ارواح سخن میگوید، موثر است.
ارسال نظر