| کد مطلب: ۱۰۸۰۹۲۷
لینک کوتاه کپی شد

دکتر فرشاد مومنی در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

تعارض بین آمارهای اقتصادی واقعیت‌های جامعه

آرمان ملی- احسان انصاری: «اینکه رانتی معدنی‌ها را به اسم تولید رشد می‌دهند و بر ضد تولید عمل می‌کنند، صنایع ملی را نابود می‌کنند و کشور را به سمت استهلاک بی‌سابقه ماشین آلات تولیدی می‌برند و خام‌فروشی را به جای تولید جا می‌زنند در نهایت به نتیجه نخواهد رسید.

تعارض بین آمارهای اقتصادی واقعیت‌های جامعه

داده‌های رسمی این اقتصاد می‌گوید ما به سمت یک روند شدت یابنده مونتاژکاری به نام تولید که تعمیق کننده روندهای وابستگی‌ به دنیای خارج، هستیم و ریشه همه آنها این است که گام نخست اصلاح برای نجات کشور، اصلاح رفتارهای مالی دولت‌هاست. «شوک درمانی»، اسم دیگر چنگ انداختن به صورت فقرا و تولید کنندگان است ». جملات ذکر شده اظهارات دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان درباره بودجه سال آینده و چشم انداز اقتصادی پیش روی دولت و کشور در گفت و گو با«آرمان ملی» است. مومنی در این گفت وگو به مهم ترین چالش‌ها در این زمینه اشاره کرده که در ادامه ماحصل آن را می‌خوانید.

*بودجه سال1403 در حالی منتشر شده که با انتقاد برخی کارشناسان در زمینه‌های مختلف مواجه شده است. آیا رویکرد دولت نسبت به بودجه رویکردی آینده نگرانه و واقعی بوده است؟ در زمینه برنامه بودجه کشور چه چالش هایی مشاهده می کنید؟

ما به شدت نیازمند این هستیم تا آگاهی‌های جامعه و مردم را درباره ابعاد اهمیت بودجه ارتقا دهیم.بخشی از این برخوردهای سهل‌انگارانه نسبت به بودجه و عدم اهتمام بایسته به نظام بودجه‌ریزی ما، به این مسئله برمی‌گردد که ما از ابعاد اهمیت بودجه در حد نصاب آگاهی نداریم. بودجه سندی است که به مثابه آینه، می‌توان از دریچه آن الگوی رابطه مردم و حکومت را درک کرد.اگر ما وارد مناسباتی شده باشیم که بخش اعظم پرداخت‌های معطوف به حمایت‌های اجتماعی، نصیب گروه‌های جمعیت اندک شود، تمامیت ارضی کشور تهدید خواهد شد. در گزارش صندوق بین‌المللی پول درباره میزان مسئولیت پذیری حکومت‌ها در امور حاکمیتی که تا پایان سال ۲۰۲۲ را پوشش داده به صراحت گفته شده ایران جزء ۶ کشور با پایین‌ترین نسبت‌های شاخص مسئولیت پذیری حکومت در قبال زیرساخت‌های سرمایه انسانی و مادی توسعه است. این شاخص نشان دهنده میزان اهتمام ساختار قدرت به امور بسترساز توسعه مانند تغذیه، مسکن، آموزش و سلامت مردم و زیرساخت‌های فیزیکی مورد نیاز برای تشویق تولید کنندگان است.

*چرا اقتصاد ایران در چنین جایگاهی قرار دارد؟

واقعیت این است که بسیار تلخ و غم انگیز است که تنها در دنیا در شرایط کنونی ۵ کشور هستند که نسبتی پایین‌تر از ایران در این شاخص دارند. این هشداری بزرگ است. این شاخص از دریچه اقتصاد سیاسی به مثابه یک چسب در نظر گرفته می‌شود؛ چسبی که نیروهای گریز از مرکز را کنترل و مهار می‌کند. یکی از مهم‌ترین کارکردهای بودجه‌ریزی باکیفیت، این است که امکان توسعه نوآوری‌های فناورانه را ایجاد می‌کند. فصلی بسیار وسیع در ادبیات توسعه به این مسئله اختصاص دارد که تنها حکومت‌هایی که مالیه شفاف، مردم محور، تولید محور و بهنجار دارند، می‌توانند توسعه پیدا کنند. در ادبیات توسعه یکی از پرسش‌های بنیادی این است که چرا در حالی که تقریباً همه کشورهای اروپایی در ربع پایانی قرن هجدهم، از همه نظر به طور نسبی همتراز بودند، چرا انگلستان در انقلاب صنعتی پیشگام شد؟ و این پیشگامی نزدیک به دو قرن، انگلستان را به جایی رساند که می‌توانستند ادعا کنند که آفتاب در این امپراتوری هرگز غروب نمی‌کند.این عظمت از طریق پیشگامی در تولید فناورانه نصیب انگلستان شد و پاسخی که بخش بزرگی از نظریه‌پردازان توسعه مطرح می‌کنند، این است که یکی از ریشه‌های اصلی پیشگامی انگلستان در تولید فناورانه این بود که این کشور در بهنجارکردن رفتارهای مالی حکومت پیشگام بود. از آنجا که حکومت، قدرت اعمال خشونت بر اساس قانون را دارد، معمولا حکومت‌ها از این موقعیت برای چنگ انداختن به صورت تولید کنندگانشان در دوران‌هایی که کفگیر خزانه به ته دیگ می‌خورد استفاده می‌کنند. دولتی که مالیه نابهنجار داشته باشد رفتارهای پیش‌بینی نشده دارد و رویه‌های شوک درمانی را در دستور کار خود می‌گذارد.

این شوک درمانی‌ها هم بدون استثنا، همواره عقب ماندگی و تهدید تشدید وابستگی‌ به دنیای خارج را پدید می‌آورد.

*دولت آمارهایی ارائه می دهند که بیانگر رشد اقتصادی کشور بوده است. این آمارها به چه میزان با واقعیت همخوانی دارد؟

اگر بحث‌های جاری میان نمایندگان مجلس و دولت را در گذشته ببینید، خواهید دید تا چه میزان غیر محترمانه با یکدیگر سخن می‌گویند و هر کس تلاش می‌کند توپ تعارض میان تبلیغات دولت با داده‌های رسمی را به زمین دیگری بیندازد. دولت و مجلس این پارادوکس که از یک سو ادعا می‌شود ما بی‌سابقه‌ترین سطوح فروش نفت در دوره پسا برجام را داشته‌ایم و از طرف دیگر با یکی از بی‌سابقه‌ترین سطوح کسری مالی در یک سال روبرو هستیم را میان خود پاسکاری می‌کنند. این اصلاً علامت خوبی نیست. برخی مسئولان آمارهای غیردقیق و غیرشفاف و غیررسمی را ابزاری برای اینکه مثلاً روحیه خود و دیگران را بالا ببرند، به گار می‌گیرند باید بدانند حقیقت تا ابد پنهان نمی‌ماند.بحث‌هایی، چه از طریق اسناد رسمی و چه از طریق این دیالوگ‌های غیر صمیمانه میان اجزای قدرت، پدیدار می‌شود. بنابراین چقدر خوب است که عزیزان از این مسائل درس بگیرند و متوجه باشند که هیچ سیاستی بهتر از صدق ورزی با مردم و با خودشان در اموری که سرنوشت کشور را رقم می‌زند نیست. اگر دولتی اولویت تقویت انگیزه‌های تولیدی نسبت به انگیزه‌های مصرفی را درک نکند، محکوم به شکست است.اول باید بنیه تولید را بالا ببرید و بعد متناسب با آن اجازه مصرف بدهید. در ایران از اکنون هشدار می‌دهند که سال آینده برای تولید کننده‌های بزرگ کشور تضمینی راجع به اینکه برق و گاز برسانیم نمی‌دهیم؛ می‌گویند خودتان فکری بکنید. بعد افتخار می‌کنند که باب مصرف را باز گذاشته‌ایم. این چه شیوه مدیریت است. چطور می‌شود دولت ما نفهمد که وقتی به تولید ضربه می‌زند، به این معنی است که باب تسلط خارجی ها را باز می‌کند؟در کنار همه نابسامانی‌ها این امید است که در میان متفکران و غیرتمندانی که ماندن در کشور را به ترکش ترجیح داده‌اند، ذخیره دانایی در اندازه‌ای هست که بفهمد کانون‌های اصلی خطاها و گرفتاری‌ها چیست و ساز و کار نجات چیست. تنها از دولت می‌خواهیم به اصلاحات واقعی تن دهد. اما در کشور ما اسم بزرگترین فسادها را اصلاح می‌گذارند.

*چگونه این اتفاق رخ داده است؟

ما به تجربه در حال مشاهده این هستیم که صدها بار ذیل پرچم‌های خیلی خوب، کارهای خیلی بد انجام شده است و بعدها روشن شده که آمیزه‌ای از ناآگاهی و منافع رانتی پشت این قضایا بوده است. مگر ماجرای خصوصی‌سازی غیر از این بود. این حجم از گزارش‌های رسمی که منتشر شده را ببینید. ۱۰ سال بعد از فاجعه‌های بحران ساز خصوصی سازی سازمان برنامه در سال ۷۷ گزارشی منتشر کرد و اعلام کرد ما امروز می‌فهمیم که همه آن عواملی که باعث می‌شد بنگاه‌های بزرگ دولتی به خوبی کار نکنند، اجازه خوب کار کردن به بنگاه‌های خصوصی را هم نمی‌دهند. همه بحث این بود که شما اول موانع را برطرف کنید بعد راجع به مالکیت تصمیم بگیرید.در شرایط کنونی راجع به مولدسازی، بی‌محابا رقم‌های وحشتناکی را می‌نویسند، بدون اینکه برنامه‌ای برای نحوه تخصیص آن وجود داشته باشد و هیچ برنامه‌ای برای نظارت بر آن داشته باشید و بدون اینکه به هشدارهای اصحاب دانش و تجربه درباره آن رانت‌های غیر عادی گوش کنند. چقدر باید تلخ باشد که یکی از برجسته‌ترین مدیران خیریه‌های مدرسه ساز اعتراض کند که شما از مدارسی که ما ساخته‌ایم و از منابع بین نسلی ساخته نشده، در لیست مولدسازی‌تان گذاشته‌اید.عنوان این است که می‌خواهید منابع بلا استفاده حکومت را به شکل خردورزانه کار بگیرید، اما بعضا تعرض به مدارسی می‌شود که خیرینی به حکومت اهدا کرده‌اند که بچه‌های معصوم ، بدون مدرسه و معلم نباشند. ما روزمره شاهد هستیم داده‌های رسمی مرتب آب می‌شود وپنهان کاری در حال افزایش است. این پنهان کاری‌ها با مناسبات رانتی مصرف محور وابستگی آور و نابرابرساز ارتباط دارد.در هر دورانی که توزیع قدرت در ایران به سمت عادلانه‌تر شدن رفته، ما کارنامه‌های افتخارآمیز اقتصادی رقم زده‌ایم.

منطقش از دریچه ادبیات توسعه کاملا روشن است؛ وقتی توزیع قدرت عادلانه باشد هیچ بخشی از ساختار قدرت به نفعش نیست که فسادهای بزرگ و سوء استفاده‌های بزرگ مرتکب شود.

*با توجه به شرایط موجود چه چشم اندازی اقتصادی پیش روی دولت و کشور قراردارد؟

دولتمردان گرامی از متولیان اقتصادی بخواهند گزارش دقیقی را منتشر کنند و بگویند روند اتکا به واردات در هر واحد تولید ناخالص ملی ایران چقدر بوده است؟! اگر دیدید این روند در مقایسه با دوره جنگ و حتی در مقایسه با دوره آقای خاتمی، در دوره‌های حاکمیت یکدست بیش از ۵ برابر شده است، به هوش بیایید. اینکه رانتی معدنی‌ها را به اسم تولید رشد می‌دهند و بر ضد تولید عمل می‌کنند، صنایع ملی را نابود می‌کنند و کشور را به سمت استهلاک بی‌سابقه ماشین آلات تولیدی می‌برند و خام فروشی را به جای تولید جا می‌زنند در نهایت به نتیجه نخواهد رسید.داده‌های رسمی این اقتصاد می‌گوید ما به سمت یک روند شدت یابنده مونتاژکاری به نام تولید که تعمیق کننده روندهای وابستگی‌ به دنیای خارج، هستیم و ریشه همه آنها این است که گام نخست اصلاح برای نجات کشور، اصلاح رفتارهای مالی حکومت است. «شوک درمانی»، اسم دیگر چنگ نداختن به صورت فقرا و تولید کنندگان است.

سوتیتر

در گزارش صندوق بین‌المللی پول درباره میزان مسئولیت پذیری حکومت‌ها در امور حاکمیتی که تا پایان سال ۲۰۲۲ را پوشش داده به صراحت گفته شده ایران جزء ۶ کشور با پایین‌ترین نسبت‌های شاخص مسئولیت پذیری حکومت در قبال زیرساخت‌های سرمایه انسانی و مادی توسعه است. این شاخص نشان دهنده میزان اهتمام ساختار قدرت به امور بسترساز توسعه مانند تغذیه، مسکن، آموزش و سلامت مردم و زیرساخت‌های فیزیکی مورد نیاز برای تشویق تولید کنندگان است

اگر بحث‌های جاری میان نمایندگان مجلس و دولت را در گذشته ببینید، خواهید دید تا چه میزان غیر محترمانه با یکدیگر سخن می‌گویند و هر کس تلاش می‌کند توپ تعارض میان تبلیغات دولت با داده‌های رسمی را به زمین دیگری بیندازد. دولت و مجلس این پارادوکس که از یک سو ادعا می‌شود ما بی‌سابقه‌ترین سطوح فروش نفت در دوره پسا برجام را داشته‌ایم و از طرف دیگر با یکی از بی‌سابقه‌ترین سطوح کسری مالی در یک سال روبرو هستیم را میان خود پاسکاری می‌کنند. این اصلاً علامت خوبی نیست

 

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار