چشمانداز تیره اسرائیل
پس از هفت روز آتش بس میان اسرائیل و حماس که شکستی برای اسرائیل قلمداد شد از این جهت که اسرائیل گفته بود تحت هیچ شرایطی حاضر به متوقف کردن حملات و آتش بس در منطقه غزه نیست و در این فاصله هفت روز اسرای میان حماس و اسرائیل مبادله شدند، اسرائیل در این فاصله همچنان بر این تاکید داشت که دیگر حاضر به تداوم آتش بس نخواهد بود و پس از آزادی اسرا نیز به حملات خود ادامه خواهد داد.
نتانیاهو شکستن آتش بس را به حماس نسبت داد و به همین بهانه حملات گستردهای را به نوار غزه بهخصوص بخش جنوبی غزه آغاز کرد. آخرین اطلاعات و آماری هم که در این فاصله زمانی حملات منتشر شده، نشان میدهد که تعداد بسیاری از زنان و کودکان فلسطینی در این فاصله به شهادت رسیدند. نتانیاهو هدف خودش را در این مرحله از حملات ویرانگر به حماس، باز انحلال حماس و تضمین عدم تهدید مجدد از سوی غزه به صهیونیستهای شهرک نشین اعلام کرده است. او هدفی را اعلام کرده که همگی حتی حامیان غربی نتانیاهو نیز اذعان دارند که حماس نابودشدنی نیست چرا که این جریان یک جریان مقاومتی است که در اکثر مردم غزه قرار دارد و ناشی از یک تفکر خاص و یا یک گروه خاص نیست. نتانیاهو مرتب تلاش میکند که حماس را با داعش شبیه سازی کند و اطلاعات و آماری هم که از حماس میدهد، بر همین اساس استوار است ولی آنچه که در صحنه میدانی در جریان است نشان میدهد که افکار و نوع رفتار و منش نیروهای اسرائیلی با مردم در نوار غزه به داعش شبیه است تا اقداماتی که نتانیاهو به حماس نسبت میدهد. در این فاصله 7 روز نیز حماس یک جنگ روانی موفقی را نسبت به اسرائیلیها به نمایش گذاشت. برخورد مهربانانه و رئوفی که حماس با اسرای اسرائیلی داشت و تصاویر و فیلمهایی که از این مبادله انجام میشد، نشان میداد که اسرای اسرائیل تا چه حد احساسات و عواطف خاصی نسبت به نیروی حماس دارند در مقایسه با اسرای فلسطینی که به خانههایشان باز میگشتند نیز با یک شادی و استقبال خاصی که بازتاب روانی خاصی در سطح افکار عمومی داشت، رفتار میکرد. اینها نشان میداد که در عرصه جنگ روانی و تبلیغاتی با وجود آنکه اسرائیل از حمایتهای همه جانبه دولتهای غربی و رسانههایشان برخوردار است ولی عرصه را به فلسطینیها باخته است. بازتابی که جنایات اسرائیل در سطح افکار عمومی جهان بهخصوص در کشورهای غربی داشته نشان میدهد که نتانیاهو با جبهه تازهای که علیه حماس ایجاد کرده عملا یک حرکت شکست خورده است. انتظار میرود همین بازتاب منفی که از حملات ویرانگر اسرائیل در سطح افکار عمومی جهان ایجاد شده، یکی از عوامل فشار مضاعف به اسرائیل برای توقف حملاتش باشد. متاسفانه شاهد بودیم که دولت آمریکا آنچنان که باید اقدام خاصی در جهت جلوگیری از حملات اسرائیل انجام نمیدهد. نوع ادبیاتی که آنتونی بلنیکن، وزیر خارجه آمریکا درخصوص حملات اسرائیل مطرح میکند مبنی بر اینکه اسرائیل به گونهای عملیات را انجام میدهد که کمترین آسیب را به غیرنظامیان وارد کند، نشان میدهد که عملا چنین چیزی غیرممکن است. در یک نوار باریکهای که میلیونها انسان در آن ساکن هستند مگر میشود چنین حملات ویرانگری انجام گیرد و منتظر کشته شدن کودکان و زنان نبود؟ به همین دلیل آنها تصور میکنند با این حملات اگر نتوانند حماس را نابود کنند اما در موقعیتی قرار دهند که دیگر تهدیدی برای اسرائیل نباشد ولی به نظر نمیرسد که این اقدام دست یافتنی باشد. تداوم حملات با این هدف صورت میگیرد که اردوگاههایی را در مرز مصر ایجاد کنند بلکه بخشی از آوارگان فلسطینی را در آن اسکان دهند و از این طریق بتوانند فشار مضاعفی را به فلسطینیان ساکن غزه و کنترل بیشتر آنها انجام دهند. به هر حال چشم انداز روشنی برای اسرائیل در این حملات دیده نمیشود در مقابلش هم باید شاهد کشتار بیشتر فلسطینیهای ساکن غزه بهخصوص کودکان و زنان باشیم ولی این حملات بار دیگر رسوایی برای دولتهای غربی است که عملا تمام شاخصها و معیارها و ملاکهای بشردوستانهای که به عنوان قدرت نرمشان در توجیه سیاست خارجیشان محسوب میشود از بین رفته و محکوم به سطل زباله است.
*مرتضی مکی
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر