جامعه قاجار از نگاهی موشکافانهتر
پژوهشهای تاریخی انجامشده در نیم قرن اخیر و بهخصوص در سالهای نهچندان دور در حوزه و گستره دوران حکومت قاجارها کم نیستند و با نگاهی ریزبینانه، متوجه میشویم که بیشتر این پژوهشها، آثاری درخور و قابل استناد هستند و همگی پژوهشهایی ارزنده محسوب میشوند.
اما آنچه کتاب «جامعهنگاری عهد قاجار» نوشته دکتر پریسا کدیور را که توسط نشر ققنوس به چاپ رسیده است، از بقیه آثار در این حوزه متمایز میدارد، موضوعی است که مطالعات روی آن انجام شده است و ماحصل آن تبدیل به کتابی با ساختار و شاکلهای متفاوت شده است. معمولا اکثر آثار در این حوزه، با رویکردی سیاسی، علمی و گاهی نخبهگرا نوشته می شوند و همواره بزرگان و سرآمدان یک جامعه آماری را در برمیگیرد. اما در کتاب جامعه نگاری عهد قاجار، با پژوهشی مواجه می شویم که عوام مردم، زندگی روزمره آنها، مداخلاتشان در امور جامعه و سبک و ساختار زندگی آنها مورد مطالعه قرار گرفته است. یعنی به تعبیری دیگر، روزشمار آن دوران با نگرشی مردم محور مورد مطالعه قرار گرفته است. کتاب در 7 فصل نوشته شده است که در این هفت فصل مفصلا در مورد نظام طبقاتی در آن دوران، ساختار اقتصادی دوره قاجار، ساختار شهری، خلق و خوی ایرانیان در دوره قاجار، اعیاد آئینهای ملی و مذهبی، پوشش مردم و آداب و روسوم و روزمرگیهای آنها صحبت شده است. «.... مورخان روزمره کوشیدند تا راههایی را که در آن پدیده های جمعی نتیجه عاملیت فردی و فعالیت های مردم عادی باشد را به نمایش بگذارند. از نظر آنها زندگی روزانه عامه ،جزئی از فرآیندی است که طی آن ساختار و ایدئولوژی بازتولید می شود و تغییر می کند. آنها معتقدند مردم عادی بیشترین نقش را در ساختن اجتماع خود بر عهده دارند....»
همانطور که می دانیم نارضایتی های مردم و به دنبال آن انقلاب مشروطه یکی از بارزترین اتفاقات در دوره قاجار به حساب می آمد که تبعات بسیاری را به همراه داشت. اگرچه حکومت قاجار همواره برای حفظ تمامیت ارضی خود پای به بندِ معاهده های ناخوشایندی داده است اما انقلاب مشروطه فارغ از همه این بی تدبیری ها یکی از نقاط عطف آن دوران به حساب می آید. ائتلاف مردم عادی و بزرگان در این اتفاق، نشان می داد که نقش مردم عادی در زندگی اجتماعی شان و البته ساختن سرنوشت خود، کم کم در حال پررنگ شدن بود و آنها رسما پا به عرصه های اجتماعی و سیاسی گذاشتند که تا آن زمان به این مسئله کمتر توجه شده بود.
کتاب مقدمه ای تقریبا مفصل با عنوان جدید ،سطرهای همیشه ناخوانده دارد که اشاره بر مقدمههای کتابها که معمولا خوانندگان آن را یا نمی خوانند یا بسیار سطحی از آن عبور می کنند دارد که در مورد این کتاب بهتر است حتما مطالعه شود. «...سکه های نقره بیش از سکه های طلا در بازار و معاملات رد و بدل می شد، به نحوی که پول استاندارد در ایران نقره محسوب می شد(با واحد قران). به مرور سکه های نقره نیز کمیاب شدند و با وجود تدابیر دولت مبنی بر تمرکز و تجمیع ضرابخانه ها و جمع آوری سکه های قدیمی و ضرب مجدد آنها ، باز هم سکه های نقره بلافاصله پس از ورود به بازار نایاب می شدند....»
همانطور که در تاریخ نگاری مدام مرسوم بوده است که کنشگری فرادستان را رصد کنیم و حضور پر رنگ آنها را در هر عرصه روئیت نماییم، در کتاب دکتر کدیور از فرودستان خواهیم شنید. از ملالی که گاه در نبود حق و حقوق اساسی شان بر آنها وارد می شد و از اشتباهات و کژ فهمی هایی که به واسطه بزرگانی چون بزرگان عهد قاجار بر آنها روا داشته می شد. کدیور که قبلا هم کتاب«پرده نشینان عهد ناصری » از او به چاپ رسیده بود، نشان داد که شاید تاریخ نگاری منهای وجه های عمومی و آنچه که از آن به عنوان تاریخ وقایع مهم یاد می شود وجهه دیگری هم دارد که چه بسا بسیار تاثیر گذارتر از وجه عام آن است.
نکته قابل توجه دیگر در کتاب جامعه نگاری عهد قاجار، جامعه نمونه است. یعنی جامعه ای که مطالعه بر روی آن انجام شده است. همانطور که می دانیم در اغلب تاریخ نگاری ها در مورد ایران مخصوصا در مورد دوره قاجار، جامعه نمونه؛ دارالخلافه، تهران بوده است و اغلب دیگر شهرها و احتمالا روستاهای دیگر کمتر مورد بحث قرار گرفته اند. اما در این کتاب به اطلاعات موجود و آماری از دیگر شهرها و روستاهای ایران نیز نقبی زده شده است. «.... اطلاعات پراکنده ای از کسبه و پیشهوران برخی از شهرهای بزرگ آن دوره موجود است؛ یک گزارش مالیاتی از اصفهان در دوره ناصری (1256ه.ج/ 1219ه.ش) ، 197 صنف کاسب و پیشه ور را نام برده است که برخی از آنها بافندگان ، پنبه زنان، سراج ها، کلاهدوزان، خیمه دوزان، زرگران، نقره کاران، کفاش ها و عبادوزان بودند. در همان گزارش مالیاتی، قریب به دویست پیشه در تهران آورده شده است....»
آنچه تفکر عوام را دستخوش تغییراتی می کند، تحولات اساسی در زندگی زنان است. بر خلاف تصور رایج تغییرات در سبک زندگی زنان از اواخر دوره قاجار آغاز شد. انقلاب مشروطه بر زندگی طبقه متوسط جامعه و البته زنان تاثیرات زیادی گذاشت. نمونه بارز این تغییرات حق آموزش برای زنان بود. مثل دختران عبدالحسین میرزا فرمانفرما که به مدارس میسیونری رفتند و در آنجا تحصیل کردند که نمونه ای از اولین دختران تحصیلکرده در دوره ناصری بودند.
مریم طباطبائیها
نویسنده و منتقد
ارسال نظر