| کد مطلب: ۱۰۷۹۴۵۶
لینک کوتاه کپی شد

«آرمان ملی» مواجهه اصلاح‌طلبان با حسن روحانی در انتخابات پیش‌رو را بررسی می‌کند:

ائتلاف شاید؛ لیدری نه

آرمان ملی- حمید شجاعی: تحولات سیاسی و اجتماعی در جامعه طی سال‌ها و دهه‌های مختلفی رخ داده که بعضا بر فرآیندهایی چون انتخابات اعم از انتخابات ریاست جمهوری، مجلس، خبرگان و شوراها تاثیرگذار بوده اما تحت هر شرایط ممکن انتخابات برگزار شده و از درون آن دولت یا مجلسی با رویکردهای خاص بیرون آمده که در ادامه با عملکردهایش در حوزه‌های مختلف تاثیراتی غیر قابل انکار و بعضا غیرقابل جبرانی بر جامعه گذاشته است. نمونه این امر را می‌توان در انتخابات مجلس یازدهم در اسفندماه سال 98 و انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در سال 1400 مشاهده کرد که به جهت رویگردانی بخشی از جامعه از انتخابات به واسطه نارضایتی‌ از شرایط موجود، مجلس و دولتی روی کار آمد که به‌رغم وعده‌های پر زرق و برق وضعیت جامعه را به‌ویژه در حوزه معیشتی و اقتصادی بغرنج‌تر از گذشته کرد. همین امر است که اتفاقا عده‌ای را بدین باور رسانده که با وجود تمامی انتقادات به شرایط موجود و عملکردها نباید اجازه داد که شرایط از این بدتر شود و از همین رو نیز معتقدند انتخابات مجلس آوردگاهی است که می‌توان با مشارکت در آن و انتخاب کاندیداهای معتدل و اصلاح‌طلب از طرفی مجلس را از دست برخی تندروها و خالص‌سازها درآورد و از طرف دیگر با مطالبه‌گری دولت را پاسخگو نمود. اما در این مسیر چالش‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد مسیر چندان هم هموار نیست و شاید مهم‌ترین چالش در این میان نوع نگرش جامعه به این داستان باشد چرا که اساسا برخی نگاهی به انتخابات و مشارکت ندارند و دیگر انتخابات و صندوق رای را نهادی برای تغییر به وضع مطلوب نمی‌دانند. حال اینکه برخی بخواهند در این میان نقش کاتالیزور یا تلطیف کننده فضا را بازی کنند و با سخنان انگیزشی جامعه را به حضور در انتخابات ترغیب کنند حداقل در چنین شرایطی که عملکردهایی نشان دهنده خلاف مشارکت بالا در انتخابات است کار آسانی به نظر نمی‌رسد.

ائتلاف شاید؛  لیدری نه

* اصلاح‌طلبان و روحانی

اصلاح‌طلبان که همواره خود ر ا جریانی با محوریت مردم و پیگیری مطالبات آنها تعریف کرده‌اند چند سالی می‌شود که رویکرد چندان مثبت و موثری در انتخابات‌ها نداشته و مشخصا در دو مقطع اخیر چندان مشارکت فعالی نداشته‌اند و این موضوع نیز دقیقا به تحولات جامعه و نوع رویکرد سرمایه اجتماعی آنها به انتخابات بازگشته است. لذا وقتی مردم نگاه چندان مثبتی به انتخابات نداشته‌اند اصلاح‌طلبان نیز برنامه چندان مشخصی برای حضور در انتخابات ندارند. از همین رو است که اتفاقا سیدمحمد خاتمی به‌عنوان رهبر اصلاحات و چهره‌ای که همواره توانسته در جامعه جریان‌سازی کند و تاثیرگذاری داشته باشد نیز صرفا به توصیه‌هایی اکتفا کرده و به عبارتی کنار نشسته است. چه اینکه برخی معتقدند که خاتمی قصد کنش سیاسی ندارد و  به بیان دیگر خیلی وقت است که بازنشستگی سیاسی خود را اعلام کرده است. اما دیگرانی هستند که بخواهند در فضای سیاسی حاضر کنشگری کنند و بر جریان‌های هم نظر نیز تاثیرگذاری داشته باشند تا به نحوی میدان‌داری جریانی را در اختیار بگیرند. شاید بتوان حسن روحانی را یکی از مهم‌ترین این افراد در نظر گرفت که درصدد تاثیرگذاری بر انتخابات‌های مجلس و خبرگان رهبری است. تحرکات و اظهارنظرهای اخیر او ناظر بر همین امر است که او دنبال تاثیرگذاری سیاسی در جامعه و به ویژه جریانات سیاسی هم نظر است. اتفاقا اگر بخواهیم به قضیه نیک بنگریم و تحرکات روحانی را رصد کنیم به وضوح مشخص است که او می‌خواهد در یک همگرایی جریانی با اصلاح‌طلبان آنها را با خود وارد بازی انتخابات کند و اگر با توجه به شرایط حاضر خاتمی چندان تمایلی به کنشگری سیاسی در جهت خط‌دهی به اصلاح‌طلبان را ندارد اما حسن روحانی این نقش را در میان اصلاح‌طلبان به‌دست گیرد. چه اینکه دیدارهای چند وقت اخیر وی با احزاب اصلاح‌طلب از جمله کارگزاران سازندگی را می‌توان در همین مسیر تحلیل و قلمداد کرد. اخیرا نیز وی گفته باید اصلاح‌طلبان را راضی کنیم بیایند  اما پرسش مهم اینجاست که اساسا نوع مواجهه اصلاح‌طلبان با روحانی چگونه است. پاسخ این است که اصلاح‌طلبان به روحانی و حزب متبوعش صرفا به چشم یک متحد و مؤتلف استراتژیک می‌نگرند نه یک چهره اصلاح‌طلب که بتواند لیدری آنها را بر عهده گیرد. هر چند که هنوز هم اصلاح‌طلبان به جهت عملکرد روحانی و دولتش که به قرائت آنها سرمایه اجتماعی این جریان نیز به جهت آن عملکردها ریزش پیدا کرد انتقاداتی دارند و همین امر نیز باعث می‌شود که روحانی نتواند در این جریان سیاسی به‌عنوان یک لیدر اصلاح‌طلب این جریان را نمایندگی کند. چنانکه حسین سبحانی‌نیا؛ فعال اصولگرا می‌گوید: ‌«افراد منتقد زیادی در درون اردوگاه اصلاحات نسبت به آقای روحانی و عملکرد دولت او وجود دارند و آنها حاضر نیستند پرچم جریان‌شان دست آقای روحانی باشد.» سیدمحمود علیزاده طباطبایی عضو حزب کارگزاران نیز می‌گوید: «ورود اصلاح‌طلبان به انتخابات با محوریت کارگزاران دروغ و شایعه است چراکه حزب کارگزاران سازندگی خارج از چارچوب اصلاح‌طلبان اقدامی انجام نمی‌دهد. امکان دارد حزب اعتدال و توسعه لیست بدهد که اگر این کار را انجام دهد و افراد مورد اعتماد در آن حضور داشته باشند بعید نیست که اصلاح‌طلبان از لیست مذکور حمایت کنند.» با این حال آنچه مسلم است روحانی می‌تواند معتدلین  و میانه‌روها را با خود همراه کند، اما اصلاح‌طلبان اگر هم در انتخابات شرکت کنند روحانی لیدرشان نخواهد بود.

*روحانی در جبهه اصلاحات پایگاهی ندارد

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب در خصوص نوع مواجهه حسن روحانی و اصلاح‌طلبان اظهار داشت: آقای روحانی سوابق خوبی در جبهه اصلاحات ندارد و پایگاه و جایگاه ویژه‌ای نیز در میان اصلاح‌طلبان ندارد که بخواهد از آن پایگاه فراخوان دهد و مثلا فراکسیونی را ایجاد کند. اکنون در صف‌بندی‌های سیاسی مانند سابق فقط دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا نداریم و افراد مستقل و میانه‌رو ممکن است به فراخوانی که آقای روحانی بدهد بپیوندند و در نهایت لیستی درست شود. ارائه چنین لیستی از بین تمام کسانی‌که تأیید صلاحیت نهایی می‌شوند مقدور به نظر می‌رسد؛ افرادی مستقل و میانه‌روکه با آقای روحانی مشکلی ندارند. مهدی آیتی، گفت: اگر امروز آقای روحانی می‌خواهد نقش لیدری اصلاحات را انجام دهد به‌دلیل سکوت آقای خاتمی است. آقای خاتمی به نوعی بازنشسته سیاسی شده است و روحانی آگاهانه می‌خواهد چنین شرایطی را تجربه نکند و از قلم رسانه نیفتد و می‌خواهد خودی نشان دهد و چنین مسیری را در لیدرشدن اصلاحات می‌داند. کاری هم که می‌کند از نظر سیاسی معقول و منطقی است و به هر حال عده‌ای هم طرفدار دارد و شاید بتواند. این فعال سیاسی همچنین بیان کرد: آقای روحانی در جبهه اصلاحات پایگاهی ندارد و خیلی خوش‌نام نیست، اما آن گروهی که دور آقای روحانی جمع می‌شود و احتمالا فراکسیونی را در مجلس تشکیل دهند، جبهه میانه‌رو و مستقل نام خواهد داشت، نه جبهه اصلاح‌طلب.

 

 

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار